انتقال فرزاد کمانگر از زندان رجایی شهربه بند 209 زندان اوین

طبق اخباری که بدست ما رسیده است ، ساعت 9 صبح امروز 6 مرداد ماه بدون هیچ توضیح یا دلیلی فرزاد کمانگر را به بند 209 زندان اوین انتقال دادند. بندی که قبلاً فرزاد در آن مورد شدید ترین شکنجه ها قرار گرفته است.
در این رابطه خانوادۀ فرزاد کمانگر وبخصوص مادر ایشان بشدّت نگران وضع وحال او هستند . از همۀ احزاب ، سازمانها ونهادها و انسانهای شرافتمند وانسان دوست چه در داخل کشور وچه خارج کشور میخواهم، به هر شیوه که امکان دارند در این رابطه دخالت کنند و اعتراض نمایند و نگذارند فرزاد كمانگر اعدام شود. ما بايد تلاش كنيم که اجازه ندهيم این کابوس وحشت بوقوع بپیوندد.

محمدامین کمانگر 27.7.2008

عابد توانچه از قرنطینه به بند شش زندان اراک انتقال یافته است

عابد توانچه در بند شش زندان اراک !
نهادهای حقوق بشری و کانون های مختلف صنفی و سیاسی :
نگران شرایط و سلامت عابد توانچه در زندان هستیم !

امروز برابر دومین روز مرداد سال هشتاد و هفت ٬ عابد توانچه طی برقراری یک تماس تلفنی در مدت زمانی کمتر از یک دقیقه ٬ فرصت یافت تا اعلام کند در سلامت به سر می برد و از قرنطینه ی زندان شهرستان اراک به بند عمومی انتقال یافته است . لازم به ذکر است که عابد توانچه می بایست طبق قوانین مصوب حقوق بشر و مقررات مربوط ٬ در بندی نگهداری شود که مرتبط با اتهام اوست ٬ اما از آن جایی که زندان شهرستان اراک ٬ فاقد بند زندانیان سیاسی است ٬ عابد توانچه به بند دیگری که ارتباطی با جرم ! او ندارد ٬ انتقال یافته است . طبق گفته ی عابد توانچه ٬ علیرغم اینکه قرار بود او را به بند یک زندان اراک منتقل کنند که بند قتل و قاچاق بوده است و با وجود مخالفت معاونت زندان ٬ از قرنطینه ی زندان ٬ به بند شش ٬ که بند مالی می باشد ٬ انتقال یافته است . عابد توانچه شرایط خود را مناسب خواند و اظهار داشت در وضعیت خوبی به سر می برد . صلابت و روحیه ی بالای عابد توانچه از کسی پنهان نیست و به خوبی آشکار است که عابد توانچه بسان همیشه استوار و محکم خواهد بود . با این حال و با توجه به مدت زمان حبس او ٬ نهادهای حقوق بشری و کانون های صنفی و سیاسی مختلف با ارسال ای میل و انتشار بیانیه ٬ نگرانی خود را نسبت به شرایط عابد توانچه اظهار داشته اند و افزوده اند باید به سرعت از چگونگی شرایط او در زندان اطمینان حاصل کنند تا خطری متوجه جان و سلامت عابد توانچه نباشد . کمپین حمایت از آزادی عابد توانچه ٬ ضمن خرسندی از سلامت و مقاومت عابد توانچه در زندان شهرستان اراک و ابراز نگرانی در خصوص موقعیت وی در زندان ٬ اجرای حکم هشت ماه حبس وی را غیر قانونی دانسته و اعلام می دارد در برگ دیگری از تلاش برای آزادی او از زندان از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد و از تمام توان خود استفاده خواهد کرد تا شرایط آزادی او را فراهم آورد و در این راه دست همه ی دوست داران آزادی را سخت می فشارد .
نیست تردید زمستان گذردوز پیش پیک بهار با هزاران گل سرخبی گمان می آید
***
عابد توانچه :
صبح فردا ٬ یکم مرداد سال هشتاد و هفت
برای ممانعت از یورش به منزل پدری ام و سلب آسایش خانواده خود را معرفی خواهم کرد !
در پی درخواست کمپین حمایت از آزادی عابد توانچه
نهادهای موثر حقوق بشری سراسر دنیا برای آزادی عابد توانچه به عرصه آمدند

در پی تهدید دادگاه انقلاب اسلامی و مراجعه ی حضوری به درب منزل پدری عابد توانچه در اراک ٬ طی اعلام رسمی اظهار داشته اند که از فردا یکم مرداد ٬ در صورتی که عابد خود را به اجرای احکام معرفی برای رفتن به زندان معرفی نکند ٬ لحظه به لحظه و ساعت به ساعت به خانه ی پدری او برای دستگیری عابد یورش خواهند برد . عابد توانچه به منظور جلوگیری از بروز این اتفاق و بر هم خوردن آسایش پدر و مادر بیمار خود ٬ تصمیم خود را مبنی بر معرفی خود بی دریافت حکم کتبی دادگاه انقلاب اسلامی اخذ کرده است . عابد توانچه برای ممانعت از یورش ماموران دولتی و تفتیش منزل پدری او با حکم رسمی دادگاه انقلاب اسلامی و ایجاد مزاحمت های فراوان برای خانواده ی خود ٬ تن به خواسته ی غیر قانونی دادگاه انقلاب مبتنی بر تحویل خود بی دریافت و رویت حکم رسمی دادگاه انقلاب اسلامی اراک ٬ فردا راس ساعت هشت صبح به اجرای احکام شهرستان اراک معرفی خواهد کرد و سپس به زندان اراک انتقال داده خواهد شد . ضمن محکوم کردن این عمل غیر قانونی و ضد انسانی مرجع ذی ربط ٬ صراحتن اعلام می داریم که در صورت وقوع این امر ٬ شکایت از مرجع فوق الذکر را به همه ی نهاد های حقوق بشری اعلام خواهیم داشت و از این لحظه علیرغم خواسته ی خود تا کنون ٬ از کمک نهادهای بین المللی برای آزادی عابد توانچه مدد خواهیم جست . در پایان اعلام می داریم که از دادگاه انقلاب اسلامی اراک طی یک درخواست رسمی و علنی به دلیل تمام کارهای غیرقانونی و کارشکنی ها در طی رسیدگی به پرونده ی عابد توانچه به کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی شکایت کرده ایم و با تمام توان خود به افشاگری در این باره ادامه خواهیم داد و متحدانه تا آزادی عابد توانچه از هیچ کاری فرو گذار نخواهیم کرد .
کمپین حمایت از آزادی عابد توانچه
سی و یکم تیر ماه سال هشتاد و هفت

اعتراض اتحادیه "آموزش و پرورش بین الملل" به حکم اعدام فرزاد کمانگر

اعتراض اتحادیه "آموزش و پرورش بین الملل" به حکم اعدام فرزاد کمانگر

"معلمان و فعالین اتحادیه ای در سراسر جهان عمیقا نسبت به آنچه بر همکاران ما در ایران می گذرد حساس و نگرانند. ما این اوضاع را بدقت زیر نظر داریم و به فقدان شدید روندی عادلانه و احترام به حقوق اتحادیه ای در این پرونده خشمگین و معترضیم."

فرد فن لوون (Fred van Leeuwen) دبیر کل اتحادیه "آموزش و پرورش بین الملل" (Education International) ضمن اظهار انزجار خود از حکم صادره٬ مراتب نگرانی این سازمان را نسبت به سرنوشت فرزاد کمانگر بیان داشت.

(EI سازمان سراسری اتحادیه های معلمان و کارکنان آموزش و پرورش در سراسر جهان است و نزدیک به ٣٠ میلیون عضو دارد.)



http://www.ei-ie.org/en/news/show.php?id=818&theme=rights&country=iran

Home > News
News
[2008-07-17] Iranian court upholds death sentence against teacher trade unionist
Farzad Kamangar could face execution in the near future, according to the web site Human Rights Activists in Iran. On 11 July, the Iranian Supreme Court confirmed the death penalty against Kamangar, a 33-year-old Kurdish teacher and trade unionist.

Kamangar’s lawyer, Khalil Bahramian, said that although he has not yet received written details of the judgment, the Revolutionary Court verbally confirmed that the death sentence stands. However, Bahramian is determined to continue the fight to free Kamangar. He said, “I will use all legal means to protest this new judgment. If I do not receive a convincing response regarding my client’s acquittal, I will complain to the [International Court of Justice at the] Hague.”

General Secretary Fred van Leeuwen deplored the ruling and expressed Education International’s concern for Kamangar’s fate. “Teachers and trade unionists around the world care deeply about what is happening to our colleagues in Iran. We are carefully monitoring events and feeling a great deal of outrage that fair process and respect for trade union rights is so severely lacking in this case,” van Leeuwen said.

EI has written to the Iranian authorities urging them to commute the sentence immediately and to re-examine Kamangar’s case fairly, as the death penalty is irreparable and no judicial system should run the risk of condemning an innocent person. EI has also been appealing to Iranian government representatives to meet and discuss Kamangar’s case, but to date these efforts have been unsuccessful.

Kamangar himself released a short message from prison saying, “This verdict has been communicated to me, and prison and judgment enforcement officials have asked me to write a letter requesting forgiveness. The problem is that I have not committed any crime to ask for forgiveness.”

Kamangar added, “They want to break my morale but I have to say I am doing well and my spirits are high. My only point is that I have never been a member of any political party or group…. They want to use me as a scapegoat.”

Kamangar was arrested in Tehran in July 2006 and since then has been held in various detention centres in Kurdistan, Kermanshah and Tehran. He was charged with Moharebeh, which literally means “enmity against God,” and with membership in the Kurdish Workers’ Party (PKK). He was sentenced to death by the Iranian Revolutionary Court on 25 February on the basis of “absolutely zero evidence,” according to his lawyer, who said that the trial lasted only a few minutes, took place in secret and failed to meet even the minimum standards of fairness.

The judgment was met with widespread protest and Kamangar’s case has been taken up by Amnesty International, Human Rights Watch and other human rights defenders. Kamangar has published several letters from prison maintaining his innocence and detailing ill-treatment, including such severe torture inflicted in Evin Prison that he had to be transferred to the prison clinic.

تجمع مردم آزاديخواه سنندج در حمايت از آزادی فرزاد کمانگر

روز شنبه ۲۹ تير تجمع بزرگی جلو دادگستری شهر سنندج در اعتراض به حکم اعدام فرزاد کمانگر و برای آزادی وی برگزار شد. بنا به گزارش دريافتی به کميته کردستان حزب عليرغم بسيج پليس و نيروهای ويژه سرکوبگر بيش از ۸۰۰ نفر جلو دادگستری و اطراف آن تجمع کردند و خواهان لغو حکم اعدام فرزاد کمانگر و کليه محکومين به اعدام شدند. چند نفر از معلمان و همکاران فرزاد و همینطور مهرداد برادر فرزاد سخنرانی کردند. نيروهای سرکوبگر رژيم محل تجمع را محاصره کرده بودند و برای جلوگيری از پيوستن بيشتر مردم، خيابانهای منتهی به دادگستری را بسته بودند. در اين تجمع اعلام شد که درصورت آزاد نشدن فرزاد کمانگر تجمعات و تظاهراتهای دیگری برگزار خواهد شد. در اين تجمع علاوه بر تعدادی از مردم سنندج، عده ای از مردم آزاديخواه از شهرهای کامياران، مريوان، مهاباد و چند شهر دیگر شرکت داشتند و پلاکاردهائی با خواست آزادی فوری فرزاد کمانگر، "زندانی سياسی آزاد بايد گردد"،" همه محکومين به اعدام بايد آزاد شوند"، و "نه به اعدام" در دست آنها بود.
فرزاد کمانگر يک معلم مبارز و انساندوست است که نزد مردم شريف و آزاديخواه کامياران و ديگر شهرهای کردستان محبوب است و يک حرکت وسيع برای لغو حکم اعدام او و آزادی فوريش براه افتاده است. امروز خواست لغو مجازات اعدام، یک خواست وسیع و گسترده در ایران است و جنبش وسیعی علیه آن و حکومت اعدام به جریان افتاده است. به نیروی این جنبش میتوان و باید جمهوری اسلامی را وادار به لغو حکم اعدام فرزاد و آزادی وی کرد. به نیروی این جنبش باید دست جمهوری اسلامی را از اعدام کوتاه کرد. قابل ذکر است که اطلاعيه ای از طرف تجمع امروز شهر سنندج منتشر شده که در کنار خواست انسانی مردم عليه اعدام و برای آزادی فرزاد کمانگر، مشحون از شعارها و ادبیات عقب مانده ناسیونالیستی است که میخواهد به این مبارزه رنگ قومی بزند و از مبارزه سراسری مردم ایران که یک مبارزه آزادیخواهانه فارغ از مذهب و قومیت است، منفک کند. مبارزه برای آزادی فرزاد کمانگر و علیه مجازات اعدام بطور کلی بخشی از مبارزه کل مردم ایران است و رنگ و بوی قومی ندارد. ناسیونالیسم و قوم پرستی تلاشی برای مخدوش کردن چهره آزیخواهانه مبارزه مردم ایران و ایجاد شکاف و تفرقه در این مبارزه است و باید با قاطعیت با آن مقابله شو
د

ما از تجمع مردم آزادیخواه وبرابری طلب مهاباد در دفاع از زندانیان سیاسی حمایت می کنیم

روز ٥مراد ساعت ۹:۳۰ صبح شنبه جمعی از مردم آزادی خواه وبرابری طلب مهاباد با تحصن اعتراضی تنفر خود را به رژیم ۱۰۰ هزار اعدامی و رژیم زندان و آپارتاید جنسی اعلام می دارند. این تجمع قرار است در میدان شهرداری برگزار شود. ما جوانان سرخ مهاباد از تمام انسانهای مبارز می خواهیم پرچم قومی-مذهبی را پایین بیاورند و با تجمع زیر یک پرچم انسانی در این تحصن شرکت کنند.
زنده باد آزادی و برابری
زنده باد حمایت مردم ایران

به بازداشت دانشجویان وسیعا اعتراض کنید

طبق اخبار منتشر شده سجاد رادمهر، آیدین خواجه ای، فراز زهتابی و داریوش حاتمی از دانشگاه تبریز دستگیر و به مکان نامعلومی برده شده اند. این دانشجویان به دلیل شرکت در اعتراضات دانشجویان در خردادماه سال گذشته نسبت به دستگیری نادر مهد قره باغ و سجاد رادمهر به خاطر اعتراض به تعویق در برگزاری جلسه دفاعیه پایان نامه تحصیلی اش دستگیر شده اند. این دانشجویان پیش از این نیز به کمیته انضباطی احضار و احکام توبیخی و تعلیق از تحصیل دریافت کرده بودند.
تعدادی از دانشجویان دانشگاه مشهد نیز طی روزهای گذشته و در پی تجمع اعتراضی مردم به گرانی و همچنین در آستانه ١۸ تیر بازداشت شده اند. محمد زراعتی، فرزاد حسن زاده، علی قلی زاده، علی صابری، رضا عرب، اشکان آرشیان و مجتبی عمادپور دانشجویان دانشگاه مشهد هستند که همچنان در زندان به سر می برند. گفتنی ست که تعداد بازداشت شدگان مشهد ١۴ تن به نام های توحید دولتشناس، سجاد رجبی، محمد میزبان، محمد زراعتی، فرزاد حسن زاده ، مهدی قدسی، علی قلی زاده، علی صابری، رضا عرب، اشکان آرشیان، امیر سرابی، امیرعلی بیات مختاری، محمد احسانی و مجتبی عمادپور بوده که هم اکنون ۸ نفر از آنان آزاد شده اند.
همچنین ٣ دانشجوی دانشگاه زنجان به نام های پیام شکیبا، آرش رایجی و حسن جنیدی در پی اعتراضات اخیر دانشجویان این دانشگاه در بازداشت به سر می برند. محمد هاشمی، بهاره هدایت، مجید اسدی، سلمان سیما و مهدی خدایی نیز از دانشجویان و فعالین دانشجویی در تهران هستند که دستگیر و هم اکنون در بازداشت هستند.
دستگیری و صدور احکان کمیته های انضباطی در فصل تعطیلی دانشگاه ها نشان از وحشت رژیم از اعتراضات دانشجویان دارد. در ماه های گذشته دانشجویان با اعتراضات وسیع و توده ای خود عقب نشینی های زیادی را به مسئولین دانشگاه و حکومت تحمیل کردند. جمهوری اسلامی با توجه به پراکندگی دانشجویان در این فصل می خواهد فعالین دانشجویی را دستگیر و به اعتراضات دانشگاه عقب نشینی تحمیل کند.
سازمان جوانان کمونیست بازداشت و صدور احکام انضباطی برای دانشجویان را شدیدا محکوم می کند و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط دانشجویان و لغو هرگونه حکم انضباطی و برچیده شدن بساط کمیته های انضباطی از دانشگاه هاست. دانشجویان باید فضای اعتراض علیه این احکام ضد انسانی را در فصل تعطیلی دانشگاه ها نیز حفظ کنند و با همه امکانات خود از جمله روابط قوی ای که با هم دارند و ایجاد شبکه های سراسری اعتراض در دانشگاه های مختلف در هر شکل ممکن اعتراض به سرکوب و بازداشت و احکام صادره برای دوستان خود را بی وقفه ادامه دهند.
سازمان جوانان کمونیست
٢۹ تیر ۸۷، ١۹ جولای ٢۰۰۸

آخرین خبر از دانشجویان بازداشتی در تبریز

در حالی که 4 روز از دستگیری های گسترده فعالین دانشجویی در تبریز می گذرد، روز یکشنبه سجاد رادمهر با خانواده خود تماس گرفت. رادمهر در این تماس بدون اشاره به محل نگهداری خود تنها به ذکر این نکته بسنده کرده است که به شدت نیازمند لباس می باشد. در عین حال بر این نکته نیز تاکید نموده که مامورین اجازه ی دریافت چیزی غیر از لباس را به وی نخواهند داد.وی در این تماس تلفنی به مکان نگهداری و یا نحوه ی برخورد مامورین هیچ اشاره ای ننموده است.
لازم به ذکر است هنوز از سرنوشت دیگر دستگیر شدگان هیج خبری در دست نیست و بیم آزارهای جسمانی این افراد وجود دارد. همچنین ،صبح روز-شنبه- 29 تیر،"شاهرخ حاتمی" دانشجوی دندانپزشكي نیز در منزل شخصی خود در تبریز دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد.

محمد هاشمی و بهاره هدایت بازداشت شدند


محمد هاشمی و بهاره هدایت صبح روز یکشنبه بازداشت شدند. نیروهای امنیتی در ساعت 7 صبح امروز در دو تیم جداگانه با ورود به منزل خانواده این دو فعال دانشجویی ضمن تفتیش و ضبط وسایل شخصی، محمد هاشمی و بهاره هدایت را بازداشت نموده و به زندان اوین منتقل کردند. گفتنی است این دو دانشجو سال گذشته در روز 8 تیر و در پی تحصن در برابر دانشگاه امیرکبیر بازداشت شده بودند.
ادوارنیوز
***
روز ٢٣ تير داوود باقری امروز از بیمارستان وابسته به زندان شهر ادرنه ترکیه مرخص شده و مجددا به زندان پناهندگان این شهر که مکانی نامناسب برای نگهداری این پناهنگان است، منتقل شده است. بر اساس اخباری که از خانواده ایشان به دست آمده ظاهرا داوود باقری در ادامه اعتراض خود به وضعیت پناهندگی اش قصد اعتصاب غذا دارد.
بیش از 1400 نفر از فعالین دانشجویی، فرهنگی و اجتماعی شهر تهران و سنندج برای آزادی داوود باقری و رسیدگی به پرونده وی درکشور ترکیه.اعلام حمايت کردند.

آزادی پنج دانشجو؛ 15 نفر از دانشجویان همچنان در بازداشت به سر می برند

توحید دولتشناس دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و امیر علی بیات مختاری دانشجوی دانشگاه سجاد مشهد، مهدی قدسی و دو نفر دیگر از دانشجویان مشهد آزاد شدند با این حال با بازداشت پیام شکیبا، آرش رایجی و حسن جنیدی دو فعال دانشجویی دیگر در زنجان محمد احسانی از دانشگاه سیستان بلوچستان و عضو کمیته پیگیری وضعیت دانشجویان بازداشتی و تعداد دانشجویانی که در چند روز گذشته دستگیر و همچنان در بازداشت به سر می برند به 16 نفر رسیده است
به نقل از وب لاگ سوسياليسم يا بربريت .

توصیه نامه حقوقی وکیل آقای حاجی مشهدی به عابد توانچه

ابلاغ تلفنی برای معرفی به زندان قانونی نیست !توصیه نامه ی آقای حاجی مشهدی وکیل حقوقی عابد توانچه : " جناب آقای عابد توانچه " : موکل محترم و جوان برومند ِ آرمان خواه : « مطلع شده ام که به وثیقه گذار شما تلفنی اطلاع داده اند که جناب عالی باید روز شنبه مورخ بیست و نهم تیر ماه سال جاری ٬ خود را برای اجرای حکم هشت ماه حبس تعزیری به اجرای احکام کیفری دادگستری شهرستان اراک معرفی نمایید .با توجه به مقررات قانون آیین دادرسی کیفری به شما توصیه حقوقی می شود که چنین اطلاعی برخلاف ابلاغ مقرر در قانون می باشد و ضرورت دارد این ابلاغ بدوا به وکیل شما یعنی اینجانب رمضان حاجی مشهدی و یا به شخص شما برای اجرای حکم ابلاغ گردد .نظر به اینکه حکم صادره در خصوص شما با توجه به عدم حضور وکیل تعیینی در مرحله ی بدوی و تجدید نظر برخلاف اصل ۱۶۸ قانون اساسی کشور جمهوری اسلامی و اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و میثاق های بین المللی می باشد و از طرفی این نوع ابلاغ امکان سواستفاده های احتمالی عناصر خودسر در ارگان های امنیتی و قضایی را به وجود می آورد ئ از طرفی فعالیت های سیاسی شما اقداماتی دموکراتیک ٬ مسالمت آمیز ٬ مدنی و علنی بوده به هر تقدیر علیرغم مخالفت شما با حکم غیرقانونی جنابعالی به قانون و مقررات عادلانه تمکین می نمایید در صورتی که ابلاغ از طریق صحیح و قانونی صورت پذیرد ٬ شما خود را برای اجرای حکم معرفی می نمایید ٬ لذا ضرورت دارد جنابعالی به انتظار ابلاغ صحیح وفق مقررات قانون آیین دادرسی مدنی بمانید .به عنوان یک وکیل معتقد به قانون ٬ طرفدار اجرای صحیح قانون و رعایت حقوق شهروندی و سربلندی و اعتلای دستگاه قضایی می باشم . »
با احترام رمضان حاجی مشهد
۲۸/۴/۱۳۸۷

طلب عفو از چه و به که ؟ / نامه اي از فرزاد کمانگر

کانون صنفي مغلمان ايران با همراهي تني از اعضاي کانون صنفي معلمان کردستان ، همکاران فرزاد کمانگر ، خانواده کمانگر و خليل بهراميان وکيل آقاي فرزاد کمانگر اقدام به برگزاري جلسه اي در شهر تهران جهت پيگيري وضعيت فرزاد کمانگر نمودند
***
تاريخ : 26/4/1387

به نام آزادي
تعريف دقيق جرم سياسي و پيرو آن زنداني سياسي در هيچ جاي قاموس حقوقي - کيفري جمهوري اسلامي مشخص نشده که به تابع آن در مظان هرگونه اتهام ناسره و نامربوط قراردادن شخصي که طبق استانداردهاي حقوقي معقول در جهان متهم سياسي به شمار مي آيد امري رايج باشد ، اساساً در جايي که بعضي ها خود را فراتر از قانون ميدانند ، بدون داشتن تحصيلات آکادميک حقوقي يا سياسي خود را بهترين و نادرترين سياستمداران و عالمان علم قضا به حساب مي آورند و عملکرد سياسي خود را نيز تنها آلترناتيو سياسي در زمان غيبت امام زمان (عج) دانسته و به طبع تمامي اقشار جامعه ايران را پيرو محض و مطيع سياستهاي خود پنداشته و نتيجتاً هيچ مسلک و شيوه سياسي را به رسميت نشناخته و بالاتر از آن براي بقيه آحاد ملت نيز مجاز و روا نميدانند . بنابراين جاي تعجب نيست که اين عده با فراق خاطر کامل کسي ديگر را به جز خود صاحب صلاحيت اظهار نظر در امور سياسي نداند مگر آنکه به تائيد يا تمجيد رياکارانه از آنها پرداخته و اظهار علني هيستريک حمايت خود را از سياستهاي رسمي اين طبقه دستمايه سوداي رسواي خويش قرار دهد .فعالبت سياسي به معناي مصطلح و رايج عصيان نيز از طرف اين گروهها تنها براي کساني که از اسلام سياسي ، تمام جنبه هاي انسان ساز ، لطيف و روحاني با قوانين مدون و محکم جهت پي ريزي جوامع سالم و با نشاط بشري را يکجانبه به کناري گذاشته و بنا به گفته خود با تفکر ايام آغازين ظهور اسلام فقط " الجنة تحت ظلال السيوف " و " النصر بالرعب " را فرا گرفته اند ، بنابراين جاي تعجب نيست که در نظام نظري و حقوقي اين عده مصاديق فعاليت سياسي ، جرم سياسي ، اتهام سياسي و زنداني سياسي احصا نشده است . سخن کوتاه آنکه ، اينجانب فرزاد کمانگر بعنوان يک شهروند ايراني داراي حقوق مشروع و عرفي پذيرفته شده در قانون ايران و جهان و بعنوان کسي که وزارتخانه آموزش و پروش همين حاکميت اينجانب را صاحب صلاحيت تعليم به فرزندان اين آب و خاک دانسته ، اکنون طبق رول معمول حقوق بين الملل ، طبق اعلاميه جهاني حقوق بشر و طبق تعاريف مقبول خردورزان سياسي در جهان خود را مصداق بارز و کامل يک زنداني سياسي ميدانم که از بد حادثه در بد زمان و بدمکاني که تعريف ساده از جرم سياسي در لفاف عناوين عجيب و شگفت ، نظير حرب با خدا ، افساد في الارض ، اقدام عليه امنيت ملي به تنگ نظرانه ترين و غير دموکراتيک ترين وجه گرفتار آمدم ، توجه خوانندگان را به موارد مطروحه زير جلب مينمايم تا سير دادرسي در مورد پرونده من در دستگاه عدالت فعلي ايران روشن تر شود :1- اينجانب در تاريخ 27/5/85 در شهر تهران به دليل تحت مظان قرار داشتن به فعاليت سياسي غير مجاز بازداشت شدم ، عليرغم تصريح قانون اساسي به حق متهم مبني بر داشتن وکيل 16 ماه از اين حق محروم بودم ، يعني بعد از 16 ماه تحمل سخت ترين انواع شکنجه تحت لواي بازجويي که برخلاف موارد مطروحه در قانون حفظ حقوق شهروندي بوده و شرح کوتاهي از آن را در رنجنامه اي که قبلاً نگاشتم ذکر شده است . البته لازم به ذکر است که در شهر کرمانشاه دادستان انقلاب وقت ضمن بي اعتنايي به اصل تفهيم اتهام با صدور دستور به ضابطين قوه قضائيه خواستار تداوم شکنجه و فشار بيشتر جهت پذيرش گناه مرتکب نشده اينجانب شد (که اگر بازپرس شعبه 14 امنيت تهران دستور بازگشت ما را به تهران نميداد بي گمان زنده نبودم) و حتي کار را به آنجا رسانيدند که مراحل آغازين تشکيل پرونده به گفته خودشان انجام "تحقيقات فني " هنگامي که نه جرمي ثابت شده و نه جلسه دادرسي برگزار شده و بدون داشتن وکيل هرگونه اتهامي را به اينجانب وارد مي ساختند و صراحتاً و با کمال خوشحالي از صدور حکم اعدام من خبر ميدادند.2- در خلال دوره 16 ماهه در کارخانه متحول سازي وزارت اطلاعات و بعد از اعزام از کرمانشاه به تهران دفعتاً وطي يک عمليات محيرالعقول عناوين اتهامي قبلي اينجانب نظير عضويت در حزب پزاک ، حمل مواد منفجره ، اقدام به شروع بمب گذاري و حتي بمبگذاري از نامه اعمال من محو شده و اتهام خلق الساعه جديدي به نام عضويت در حزب کارگران کردستان ترکيه ؟!!! برايم تجويز شد . البته بنا به عادت مافي السبق بدون هيچگونه مستند و مدرکي ، حتي جعلي و ظاهري .3- در همان ايام مذکور شعبه 30 دادگاه انقلاب تهران معلوم نيست که چرا و چگونه ناگهان قرار عدم صلاحيت خود به طرفيت دادگاه انقلاب سنندج را صادر نمود.4- تحمل نزديک به دو ماه انفرادي همراه با شکنجه هاي وحشتناک توسط مسئول بازداشتگاه اطلاعات سنندج که مشخص نبود اعمال اين حجم عظيم فشار و شکنجه به چه جهت و در خدمت کدامين هدف و مقصود بود ؟ چرا که در طول اين مدت نه تفهيم اتهام جديدي شده بودم و نه حتي يکبار ، يک سئوال جديد هم از من پرسيده شد و سرانجام اين قصه صدور قرار عدم صلاحيت اين بار به طريق معکوس از طرف دادگاه انقلاب سنندج به طرفيت شعبه 30 دادگاه انقلاب تهران تکرار شد ، گويا حضرات به اين نتيجه رسيده بودند که تنوعي در اعمال شکنجه اينجانب قرار دهند و طبعيت مهرپرور و مهرورز خود را در هر سه مرکز استان به من نشان داده و ترجيحاً به من فهمانده شود ، به هر کجا که روي "آسمان همين رنگ است"5- و بالاخره ميرسيم به اوج شاهکار اين سناريو امنيتي - قضائي ، يعني مرحله تشکيل دادگاه ، مرحله تشکيل جلسه دادرسي و نهايتاً صدور حکم ، البته خواننده متوجه باشد که دستگاه قضائي در هجدهمين ماه پس از دستگيري به اين نتيجه رسيد که اتلاف فرصت ديگر کافي است و اين پرونده بايد سريعاً ختم به خير شود و اين نيت خيرخواهانه حتي به جلسه دادگاه نيز سرايت نمود و اينجانب در طي کمتر از 7 دقيقه (بله درست خوانديد ، فقط هفت دقيقه) که 3 دقيقه آن صرف قرائت کيفر خواست گرديد ، مستحق اعدام تشخيص داده شدم ، آنهم در دادگاهي که طبق نص صريح اصل 168 قانون اساسي جمهوري اسلامي بايد به شکل علني با حضور وکيل و در حضور هيئت منصفه برگزار ميگرديد ، که هيئت منصفه و علني بودن دادگاه فوق هيچگونه مفهوم و وجود خارجي نداشته و حتي به وکيل اينجانب نيز قبل از دادگاه و در هنگام دادگاه اجازه صحبت کردن حتي در حد سلام و عليک با من را ندادند و حتي فرصت قانوني دفاع از من را نيز پيدا نکرد . قابل ذکر است در کيفرخواست فقط اتهام عضويت در پ.ک.ک در دادگاه به من ابلاغ شد.6- قاضي پرونده يکماه بعد، طي يک پروسه تشريفاتي هنگام ابلاغ حکم به اينجانب صراحتاً اعلام نمود که وزارت اطلاعات قبل از صدور حکم دادگاه محاربه تو را مسلم و قطعي تشخيص داده و حداقل حکم مورد انتظار را اعدام دانسته ، البته اين موضوع چندان براي من تازگي نداشت زيرا که تمامي بازجويان اطلاعات در هر سه شهر از همان روزهاي آغازين بازجويي پيشاپيش تاکيد موکد داشتند که "ما تشخيص ميدهيم که چه کسي چه حکمي بايد بدهد و حکم تو نيز بايد اعدام باشد" (عين گفته بازجوهاي پرونده)توجه به موارد مشروحه فوق که فقط مشتي از خروار است براي عبرت گيرندگان مايه تاسف است ،چرا که دستگاه اطلاعاتي - امنيتي کشور با نقض مکرر و فاحش نص صريح قوانين مصوبه جمهوري اسلامي و در راس آن اصول قانون اساسي مانند اصل 20 (يکسان بودن همه در برابر قانون)، اصل 23 (ممنوعيت تفتيش عقايد) ، اصل 35 (داشتن حق وکيل) ، اصل 37 (اصل برائت) ، اصل 38 (ممنوعيت شکنجه) ، اصل 39 (ممنوعيت هتک حرمت و حيثيت ) ، اصل 57 (استقلال قوا) ، و اصل 166 (مستدل و مستند بودن احکام) ، اصل 168 (علني بودن دادگاه جرايم سياسي) و نقض قوانين حقوق شهروندي ، نقض آئين دادرسي و نقض آئين نامه داخلي سازمان زندانها ، از يکطرف ، يکسره خط بطلان برآنچه که در متن قوانين جمهوري اسلامي ذکر شده ميکشد و از طرف ديگر در مقام زننده اتهام - بازجو - بازپرس ، دادستان و قاضي قرار گرفته و نهاد به ظاهر زير مجموعه قوه مجريه بسي بالاتر از قوه قضائيه براي خود شان قائل است گويا "پريرو تاب مستوري ندارد ، در ار بندي سر از روزن درآرد"چنين به نظر ميرسد صدور احکام سنگين براي فعالان مدني در مناطق کردنشين مقابله اي جدي براي سرکوب اين حرکتهاست و صدور احکام اعدام ما نيز بنا به ملاحضات سياسي و مقاوله هاي سياسي با احزاب تازه به قدرت رسيده (شما بخوانيد تازه مسلمان) يکي از همسايگان غربي است که در کشتارهاي قومي يد طولايي از 1915 تا کنون دارد ، اين حکم اعدام نوعي پيش کشي سياسي و کرنشي منفعلانه و ذليلانه از طرف يکي از شرکاي همخوابگي ايدئولوژيکي به شريک ديگر است که البته عليرغم به ظاهر واحد در هدف ، و تبين مسير ، نظرات کاملاً متنافري از هم دارند .حال با توجه به آنچه که شرحش دادم ، آيا من شايسته حکم اعدام بوده ام ؟ و آيا اينجانب جهت حفظ زندگي خود بايد تقاضاي عفو نمايم ؟ عفو و عذر تقصير از چه و به که ؟ آيا آناني که حتي قانون مکتوب خود را به کرات زير پا گذاشته و به قانون نانوشته و خودسرانه خود حکم به شکنجه و اعدام ميدهند ، در اين راه با دست و دلبازي تمام زندگي بخشش ميکنند به درخواست عفو مستحق تر نيستند ؟
فرزاد کمانگر
زندان رجايي شهر کرج بند بيماران عفوني و متادوني
٢٤ تير ٨٧
***
ميخواهند مرا قرباني کنند
ديوان عالي كشور، حكم اعدام سه فعال كرد به نامهاي فرزاد كمانگر، فرهاد وكيلي و علي حيدريان را كه به محاربه ‏متهم شده بودند تاييد كرد. در همين ارتباط فرزاد كمانگر در پيام كوتاهي از زندان در اين مورد گفت: "اين حكم به من ‏ابلاغ شده و مسئولان اجراي احكام و زندان از من خواسته اند تا درخواست عفو بنويسم ؛اما من اساسا هيچ گناهي ‏مرتكب نشده ام كه درخواست عفو بكنم."‏
فرزاد كمانگر افزود: "مي خواهند روحيه من را تضعيف بكنند اما بايد بگويم كه حال و روحيه من بسيار خوب است. ‏تاكيد من فقط اين است كه هيچ گاه عضو هيچ حزب و گروه سياسي نبوده ام. اين فقط يك اتهام است. من همان قدر که ‏مي توانم عضو گروه ببرهاي تاميل باشم، همان قدر هم عضو پ ك ك بوده ام. آنها مي خواهند من را قرباني كنند. جالب ‏است كه اعضاي پ ك ك وقتي در ايران بازداشت مي شوند، اعدام نمي شوند. در تركيه هم اعدام نمي شوند اما من با ‏آنكه عضو اين گروه هم نبوده و نيستم، به اعدام محكوم شده ام. من از مرگ هراسي ندارم و از همه مردم ايران و همه ‏آناني كه براي آزادي من تلاش كرده اند صميمانه تشكر مي كنم". ‏
خليل بهراميان وكيل مدافع اين سه زنداني كرد هم در همين ارتباط به خبرگزاري ديده بان حقوق بشر كردستان گفته ‏است: "هر چند کتبا تاييد اين احکام به من ابلاغ نشده اما‎ ‎در مراجعه اي که به دادگاه انقلاب داشتم، شفاها‎ ‎آن را تاييد ‏کردند، به همين دليل من هنوز از جزييات حکم جديد آگاهي کامل ندارم‏‎"‎‏. ‏
خليل بهراميان همچنين به خبرگزاري ديده بان حقوق بشر كردستان گفته: "در مورد دادگاه بدوي، اصلاً دادگاهي تشکيل ‏نشد. دادگاهي چند دقيقه اي که اصلاً فرصت‏‎ ‎دفاع ندادند؛ من از تمام پتانسيل قانوني براي اعتراض استفاده خواهم کرد، ‏اما اگر‎ ‎اينجا جواب قانع کننده اي مبني بر تبرئه ايشان دريافت نکنم، به دادگاه لاهه شکايت‎ ‎خواهم کرد". ‏
فرزاد كمانگر، علي حيدريان، فرهاد وكيلي پيشتر از سوي شعبه 30 دادگاه انقلاب تهران، به اتهام عضويت در حزب ‏كارگران كردستان تركيه (پ ك ك ) و محاربه به اعدام محكوم شده بودند. صدور اين احكام اعتراضاتي را دامن زد و ‏بالاخص حمايتهاي گسترده اي از فرزاد كمانگر به عمل آمد؛ چرا كه وي پيش از بازداشت، سابقه فعاليتهاي مدني ‏مسالمت آميز داشته و با برخي از اين نهادها در كردستان همكاري كرده بود. بعلاوه روند بازجوييها و دادگاه فرزاد ‏كمانگرهم اعتراض سازمانهاي مدافع حقوق بشر را به همراه داشته است. ‏
فرزاد كمانگر بارها با انتشار نامه هايي از زندان، به شرح شكنجه هايي پرداخته كه در زندان و براي گرفتن اعتراف ‏متحمل شده و در آنها بر بي گناهي خود اصرار ورزيده است. ‏
در همين حال مادر فرزاد كمانگر پس از تاييد حكم اعدام فرزندش در ديوان عالي كشور گفته است: "فرزاد يك انسان ‏عزيز و دوست داشتني است كه براي آزادي مردم فعاليت مي كرد. من از همه احزاب و نيروهاي مترقي، از همه ‏رسانه هاي خبري دعوت ميكنم، كمك كنند فرزند من از اعدام نجات يابد. فرزاد فقط فرزند من نيست، او فرزند همه ‏مردم ايران است و من از همگان دعوت مي كنم كه دست به دست هم داده و از انسانيت دفاع كنند. كاري كنند فرزاد ‏عزيز من از اعدام و زندان نجات پيدا کند". ‏
٢٥ تير ٨٧

در راستاي تداوم فشار بر حاميان فرزاد / ربودن و شکنجه يک کودک

روزگذشته مورخه 2/5/87 جاويد کمانگر يازده ساله ، برادرزاده فرزاد کمانگر معلم اعدامي، جهت خريد مايحتاج منزل در ساعت 9 صبح از منزل خارج و در بين راه توسط دو دستگاه اتومبيل سفيدرنگ با پلاک نظامي متعلق به سپاه پاسداران با توسل به زور ربوده ميشود و با بستن چشم نامبرده وي را به نقطه نامعلومي منتقل نموده و چندين ساعت نامبرده را مورد ضرب و شتم و هتاکي قرار ميدهند. بطوريکه نامبرده دچار خونريزي چشم و گوش ميگردد ، سرانجام پس از ساعتها ضرب و شتم و شکنجه اين کودک وي را در ساعت 21 شب به نقطه اي در پنج کيلومتري خارج از شهر منتقل و رها ميکنند ، که وي نيز پس از حداقل يکساعت پياده روي خود را به منزل ميرساند. وي سريعاً به بيمارستان جهت مداواي پزشکي منتقل ميگردد و همچنين صبح امروز خانواده کمانگر با مراجعه به دادستاني کامياران اقدام به شکايت از اداره اطلاعات مبني بر ربودن و شکنجه اين کودک نموده اند که با حضور نماينده وزارت اطلاعات جلسه مواجهه و بازپرسي و شهادت شهود به روز شنبه مورخه 5/5/87 موکول گرديد.کودک مذکور هم اکنون دچار ضربه روحي و مشکلات جسمي گرديده است ، مشخص نيست که ربودن و شکنجه يک کودک که همراه با هتاکي به خانواده و به خصوص شخص فرزاد کمانگر همراه بوده است بر چه مبنايي صورت پذيرفته است.شايان ذکر است در اطلاعيه روزگذشته دستگيري اين کودک با ذکر هشت سال سن بعلت همراهي پنج تن بازداشت شده اعلام گرديده بود که بدين وسيله اصلاح ميگردد وي از مقابل درب منزل ربوده شده است و ارتباطي با پنج بازداشت شده روزقبل ندارد
***
دو تن از اعضاي مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران به نامهاي سما بهمني (از بندرعباس) وحبيب بهمني (بندرعباس ، دانشجوي دکتري داروسازي) به همراه سه تن از همکاران فرزاد کمانگر و معلمان کامياراني به نامهاي حسن قرباني، کاوه رستمي ،احمد قرباني صبح روز جاري در حد فاصله شهر کامياران و يکي از روستاهاي محل تدريس سابق فرزاد کمانگر ناپديد گرديدند . ساعاتي بعد تني از اين افراد طي تماسهايي کوتاه خبر از بازداشت خود توسط نيروهاي امنيتي و انتقال به بازداشتگاه اطلاعات سنندج دادند.
سما بهمني (از بندرعباس) وحبيب بهمني جهت شرکت در تجمع سنندج مورخه 29/4/87 در منطقه کردستان حضور يافته بودند. اين افراد همراه با سه معلم مذکور عازم يکي از روستاهاي محل تدريس آقاي کمانگر بوده اند که در ميانه راه ناپديد گرديدند . اين افراد هم اکنون در وضعيتي مبهم و در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج به سر ميبرند
***
به نمايشروز شنبه (29 تير ماه 1387) تعدادي از معلمان و فرهنگيان بازنشسته ي در كانون فرهنگيان بازشنسته ي كرمانشاه در حمايت از فرزاد كمانگر دست به تحصن زدند
به نقل از فعالين حقوق بشر. آزادي براي فرزاد کمانگر

احضار خانواده هاي جانبختگان راه آزادي به دادگاه انقلاب

به گزارش دوم مرداد فعالين حقوق بشر٬ در آستانۀ بیستمین سالگرد قتل عام های زندانیان سیاسی ١٣٦٧ برای ممانعت از برگزاری مراسم گرامیداشت ياد جانباختگان راه آزادي و ایجاد رعب و وحشت موجی جدیدی از زندانی کردن و احضار خانواده ها شروع گردیده است.

در این راستا آقای محسن نادری 50 ساله روز سه شنبه پس از اینکه به دادگاه انقلاب فرآخوانده شده دستگیر و به قرنطینه زندان اوین منتقل گردید.

آقای نادری در شهریور ماه سال گذشته برای گرامیداشت نوزدهمین سالگرد یکی از اعضای خانواده اش ( زنده یاد محمد حسین داود آبادی فرهانی) که در قتل عام 1367 جان باخته بود شرکت کردند.

آقای نادری پس از شرکت در این مراسم در تاریخ 18 شهریور 1386 با یورش مامورین وزارت اطلاعات که در حدود 12 نفر تخمین زده می شد دستگیر و به بند مخوف 209 منتقل شدند. او به مدت 21 روز در سلولها ی انفرادی تحت بازجوئی ،بازجویانی که با نام های مستعار(سید و رحمتی) بودند قرار داشت.بازجویان او را در حین بازجوئی تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار دادند. پس از 21 روز بازداشت با قرار وثیقه موقتا آزاد شد. پس از مدتی او را در شعبه 28 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام موسوی مورد محاکمه قرار دادند.

آقای نادری از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد. او از سال 1360 تا سال 1365 به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران که با شکنجه های طاقت فرسای همراه بود در زندان بسر برد.

لازم به یادآوری است خانواده هایی که سال گذشته در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام عزیزانشان شرکت کرده بودند با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به بند 209 منتقل شدند آنها بیش از 4 ماه در سلولهای انفرادی تحت وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی قرار داشتند. سپس آنها را به بند 350 زندان اوین منتقل کردند و تعدادی از آنها هنوز در شرایط بلاتکیلفی بسر می برند.اعضای خانواده های که هنوز در زندان بسر می برند عبارتنداز: آقای علی صارمی 60 ساله،محمد علی منصوری،میثاق یزدان نژاد و ناصر سوداگری می باشند
02 مرداد 1387 برابر با 23 ژولای 2008

بازداشت دانشجویان در 18 تیرماه/ لیست اسامی دانشجویان بازداشتی

18 تیرماه امسال نیز همانند سالهای گذشته با بازداشتهای دانشجویی همراه بوده است.نیروهای امنیتی از هفته قبل با آغاز فشار بر دانشجویان در شهرهای مختلف کشور از جمله تهران و مشهد، اقدام به بازداشت فعالان دانشجویی نمودند. در شب 18 تیرماه 87 نیروهای امنیتی علی قلی زاده دانتشگاه شاهرود را بازداشت کردند. ماموران امنیتی در مشهد نیز تمامی اعضای کمیته دانشجویی پیگیری بازداشتهای خودسرانه اتفاق افتاده در مشهد را بازداشت کردند. بنابر گزارش منابع دانشجویی در مشهد، اشکان آرشیان، علی صابری، رضا عرب، مهدی قدسی و علی قلی زداه با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شدند. علی صابری از دانشگاه پلی تکنیک سال گذشته نیز در جریان بازداشتهای گسترده دانشجویان پلی تکنیک، در شهر مشهد بازداشت و ٤٠ روز در زندان انفرادی بسر برد.همچنین گزارشهای تکمیلی حاکی است که در روز ١٧ تیرماه ٣ فعال دانشجویی دیگر در شهر مشهد بازداشت شده اند اسامی این دانشجویان امیر سرابی، مجتبی عمادپور و بیات است.در روز پنجشنبه گذشته نیز ماموران امنیتی با ورود به منزل مهدی خدایی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد وی را بازداشت کردند. ماموران امنیتی همچنین در روز 16 تیرماه سلمان سیما فعال دانشجویی دانشگاه آزاد را در برابر دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بازداشت کرده و سپس با ورود به منزل پدری، اقدام به تفتیش و ضبط وسایل شخصی وی نمودند.گفتنی است ماموران امنیتی حکم بازداشت و انتقال این دو فعال دانشجویی به بند ٢٠٩ زندان اوین را به همراه داشته اند، مجید اسدی فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی،دانشجوی دیگری است که دو روز قبل از ١٨ تیرماه بازداشت شده است. در شهر مشهد نیز همچنان توحید دولتشناس، محمد زراعتی، فرزاد حسن زاده، سجاد رجبی و محمد میزبان در بازداشت بسر می برند. گفته می شود موج گسترده بازداشت دانشجوان در شهر مشهد در سالهای اخیر بی سابقه بوده است بدین ترتیب اسامی دانشجویانی که در طول دو هفته اخیر و در تهران و مشهد بازداشت شده اند به شرح زیر می باشد
1-علی قلی زاده
2-علی صابری از دانشگاه پلی تکنیک
3-سلمان سیما فعال دانشجویی دانشگاه آزاد
4-مهدی خدایی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد شهر ري
5-اشکان آرشیان
6-رضا عرب
7-مهدی قدسی
8-امیر سرابی- دانشگاه دامغان
9-مجید اسدی
10-مجتبی عماد پور
11-بیات
12-توحید دولت شناس
13-محمد زراعتی
14-فرزاد حسن زاده
15-سجاد رجبی
16-محمد میزبان
همچنين :
- در پى اعتراضات دانشجويان دانشگاه تبريز نسبت به مسائل دانشجويان ستاره دار و اقدامات غيرقانونى حراست، 37 تن از دانشجويان به كميته انضباطى دانشگاه احضار شده اند.

- هانا عبدی، فعال حقوق زنان، دانشجوی 21 ساله دانشگاه پیام نور بیجار و از اعضای انجمن زنان آذرمهر کردستان كه از یازدهم مهر ماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی در شهر سنندج بازداشت شده بود در يك حكم بی سابقه به 5 سال حبس محكوم شد.

- عسگر اکبرزاده و حسین حسینی از فعالین دانشجویی آذربایجانی که در خرداد و تیر ماه سال جاری توسط ماموران امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات اردبیل منتقل شده بودند روز دوشنبه ۱۰ تیر به بند ۷ زندان مرکزی اردبیل انتقال یافتند.

- روز سيزدهم تير ماه 1387، حکم نهايی و قطعی هشت ماه حبس تعزيری عابد توانچه، از سوی دادگاه تجديد نظر تاييد شد. در هيچ يک از مراحل دادرسی و بررسی پرونده عابد توانچه به ايشان و وکيل حقوقی وی دکتر حاجی مشهدی امکان حضور و ارائه دفاع داده نشد و لايحه دفاع هم با اصرار و فشار وکيل پرونده از سوی دادگاه پذيرفته شد. تنها «جرم» عابد و همه دانشجویان دربند و تحت تعقیب دفاع از حقوق دانشجویان، مردم محروم و آزادی خواهی و برابری طلبی است.
- 4 تن از فعالین چپ جنبش دانشجویی به نام های انوشه آزاد فر، محمد پور عبدلله، نسیم سلطان بیگی و بیژن صباغ به دادگاه احضار شدند. نامبردگان در جریان مراسم روز دانشجو در آذر ماه سال گذشته بازداشت و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شدند

قوانین جدید تشدید سرکوب و اختناق در ایران!

حکومت اسلامی ایران که عامل و بانی اصلی همه مشقات و دردها و رنج های جامعه ایران اعم از گرانی، بیکاری، عدم وجود حداقل آزادی های فردی، اجتماعی و سیاسی است، هر روزه طرح و پروژه جدیدی را نیز برای تشدید سرکوب و اختناق به مرحله اجرا می گذارد.

اما سران جهل و جنایت حکومت اسلامی ایران، به جای انجام وظایف خود در قبال مردم و حل مشکلات اقتصادی، همواره به دنبال تدوین قوانین غیرانسانی و تشدید سانسور و سرکوب هستند. پس از این که لایحه «طرح تشديد مجازات اخلال در امنيت روانی جامعه» در مجلس جانیان مورد بررسی قرار گرفت؛ ستادی ‏متشکل از فرماندهان نیروی انتظامی، بسیج، سپاه به همراه دیگر مسئولان قضایی موظف به شناسایی، ساماندهی مبارزه ‏با جرم و اجرای احکام تشکیل شده است.

در این طرح، برای دست اندرکاران وبلاگ ها با مضمون «ترویج الحاد» مجازات مرگ در نظر گرفته شده است. سران حکومت اسلامی و در راس همه علی خامنه ای، رهبر حکومت جهل و جنایت اسلامی که در جهان به عنوان دشمن درجه یک آزادی بیان شهرت دارد علاوه بر سرکوب اعتراضات بر حق زنان، دانشجویان، کارگران، تعطیلی روزنامه ها و زندانی کردن و تحت تعقیب قرار دادن روزنامه نویسان، اکنون برای وبلاگ نویسان نیز مجازات مرگ در نظر گرفته است، و با قوانین آزادی ستیز و ضد انسانی بار دیگر اوج وحشی گری حکومت شان را به نمایش می گذارند.

در کلیه جنبش ها و عرصه های اجتماعی از عرصه مطبوعات تا جنبش دانشجویی، جنبش زنان و جنبش کارگری سانسور و سرکوب با شدت بیش تر ادامه دارد. در این جا فقط به تازه ترین نمونه هایی از انبوه جنایات حکومت اسلامی اشاره می کنیم.

- افشین شمس قهفرخی»، دبیر و عضو انجمن کاریکاتور اصفهان، یکی از فعالین کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری و عضو کميته دفاع از محمود صالحی، از سوی ماموران امنیتی حکومت اسلامی در اصفهان، به دليل فعاليت های کارگری و دفاع از حقوق کارگران در محل کار خود در شهرستان اليگودرز در تاريخ سيزده هم تير ماه 1387 دستگير و روانه زندان دستگرد اصفهان شد. در اين رابطه روز شنبه پانزدهم تير ماه، منزل پدر وی در اصفهان، مورد بازرسی قرار گرفته و کليه دست نوشته های وی که در رابطه با مسائل کارگری بود توسط مامورين اداره اطلاعات اصفهان جمع آوری شده است.

- صديق مينايی، روزنامه نگار و همکار هفته نامه توقيف شده ئاسو در پی مراجعه به شعبه چهارم بازپرسی دادگستری سنندج بازداشت شد. اتهامات مينايی، تبليغ عليه نظام و ارتباط با رسانه های ضد انقلاب و... عنوان گرديده است.

- 72 نفر از سینماگران سرشناس ایران، در نامه ای به رییس دیوان عدالت اداری حکومت اسلامی، خسارات ناشی از توقیف فیلم هایی که با مجوز وزارت ارشاد تولید شده را بسیار سنگین خوانده و خواستار رسیدگی به این موضوع شده اند. این سینماگران، در نامه خود به علی رازینی، نوشته‌ اند: «تعداد فیلم‌ هایی که پس از دریافت مجوز ساخت و نمایش، به بایگانی سپرده می‌ شوند، روز به روز بیش تر می ‌شود و متاسفانه نه تنها پیگیری‌های فرسایشی برای رفع این موانع سودی نمی ‌بخشد، گاه تنها نظر شخصی یک مدیر، باعث تباه‌ شدن همه زحماتی می ‌شود که سینماگران برای ساخت و ارایه اثر خویش کشیده ‌اند.»

- هانا عبدی، فعال حقوق زنان، دانشجوی 21 ساله دانشگاه پیام نور بیجار و از اعضای انجمن زنان آذرمهر کردستان كه از یازدهم مهر ماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی در شهر سنندج بازداشت شده بود در يك حكم بی سابقه به 5 سال حبس محكوم شد. در این رابطه محمد شریف، وکیل هانا عبدی، این حکم به شدت غیرمتناسب نامیده است.

مامورین امنیتی حکومت اسلامی، در آستانه سالروز 18 تیر، شبیخون به کوی دانشگاه در تیر ماه 1378، نیروهای سرکوبگر خود را در دانشگاه ها و اطراف آن ها به منظور جلوگیری از اعتراضات دانشجویی مستقر کرده است. هم چنین این روزها مامورین اطلاعاتی حکومت اسلامی فعالین دانشجویی را تهدید و تعقیب و دستگیر می کنند.

- در پى اعتراضات دانشجويان دانشگاه تبريز نسبت به مسائل دانشجويان ستاره دار و اقدامات غيرقانونى حراست، 37 تن از دانشجويان به كميته انضباطى دانشگاه احضار شده اند.

- ماموران امنیتی حکومت اسلامی، دو تن دیگر از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد با اسامی «سجاد رجبی» و «محمد میزبان» را بازداشت کردند. پیش از این نیز 3 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد به اسامی «توحید دولتشناس»، «محمد زراعتی» و «فرزاد حسن زاده» از سوی ماموران امنیتی دستگیر شدند.

- در تهران، «مهدی خدایی»، فعال دانشجویی دانشگاه آزاد شهر ری توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است.

- دادگاه حکومت اسلامی، 4 تن از فعالین چپ جنبش دانشجویی به نام های انوشه آزاد فر، محمد پور عبدلله، نسیم سلطان بیگی و بیژن صباغ را احضار کرده است. نامبردگان در جریان مراسم روز دانشجو در آذر ماه سال گذشته بازداشت و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شدند.

- عسگر اکبرزاده و حسین حسینی از فعالین دانشجویی آذربایجانی که در خرداد و تیر ماه سال جاری توسط ماموران امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات اردبیل منتقل شده بودند روز دوشنبه ۱۰ تیر به بند ۷ زندان مرکزی اردبیل انتقال یافتند.

- روز سيزدهم تير ماه 1387، حکم نهايی و قطعی هشت ماه حبس تعزيری عابد توانچه، از سوی دادگاه تجديد نظر تاييد شد. در هيچ يک از مراحل دادرسی و بررسی پرونده عابد توانچه به ايشان و وکيل حقوقی وی دکتر حاجی مشهدی امکان حضور و ارائه دفاع داده نشد و لايحه دفاع هم با اصرار و فشار وکيل پرونده از سوی دادگاه پذيرفته شد. تنها «جرم» عابد و همه دانشجویان دربند و تحت تعقیب دفاع از حقوق دانشجویان، مردم محروم و آزادی خواهی و برابری طلبی است.

- هنوز دو روز از تائيد حکم اعدام فرزاد کمانگر، معلم کرد، نگذشته بود که انور حسين پناهی نيز به اعدام محکوم شد. انور حسين پناهی، معلم اهل منطقه ليلاخ کردستان، پاييز سال گذشته به اتهام «محاربه» و «اقدام عليه امنيت ملی» بازداشت و روزانه بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر قروه شد. حسين پناهی، طی مدت بازداشت در اعتراض به شکنجه های اعمال شده به مدت 13 روز را در اعتصاب غذا به سر برد اکنون، به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل شده است.
- منصور اسانلو، رئيس هيئت مديره سنديكای كارگران شركت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه كه در تاريخ 6/3/1387 جهت جراحی چشم از زندان اوين به بيمارستان لبافی نژاد منتقل شده بود در تاريخ 28/3/1387 از بخش مراقبت های ويژه بيمارستان لبافی نژاد به بهداری زندان اوين منتقل شد.

هر گاه زنان، دانشجویان، کارگران و مردم آزادی خاوه و تحت ستم در مقابل عدم این همه بي حقوقی و ظلم و ستم و سرکوب دست به اعتراض و مقاومت می زنند از سوی نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی مورد هجوم، ضرب و شتم، دستگیری، زندان و اخراج قرار می گیرند. اکنون زندانی های حکومت اسلامی مملو از زندانیان سیاسی و یا کسانی به دلیل فقر و فلاکت اقتصادی دست به بزهکاری زده اند، است.

اکثریت مردم ایران، روزبروز فقیرتر می شوند و دستمزدهای ناچیز مزدبگیران نیز به موقع پرداخت نمی گردد. این در حالی است که براساس آمار، درآمد حکومت اسلامی ایران، فقط از منبع فروش نفت خام در سه سال گذشته رقمی در حدود 200 میلیارد دلار بوده است. اما سهم مردم از این درآمدهای کلان، جز فقر و سیه روزی و سرکوب چیز دیگری نبوده است.

کانون نویسندگان ایران (در تبعید)، ضمن محکوم کردن آزار و اذیت، تعقیب، دستگیری، محاکمه و زندانی کردن فعالین جنبش زنان، دانشجویان، کارگران و هم چنین نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و...، مصرانه خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و آزادی بیان و تشکل است. هم چنین از تمامی تشکل های نویسندگان و روزنامه نگاران، سازمان ها و نهادها دمکراتیک و مدافع آزادی بیان و آزادی های فردی و اجتماعی، احزاب سیاسی انسان دوست و آزادی خواه در سطح بین المللی می خواهیم به هر شکل ممکن، برای آزادی همه زندانیان سیاسی، لغو هرگونه شکنجه و اعدام و آزادی بیان و تشکل در ایران، دست به مبارزه پیگیری بزنند.
کانون نویسندگان ایران (در تبعید)
بیست و چهارم تیر 1387 - چهاردهم ژوئیه 2008
Kannoon_dt@yahoo.com
www.iwae.org

پيام مادر فرزاد کمانگر به مردم:

فرزاد عزیز مرا از اعدام نجات دهید

فرزاد كمانگر معلم انساندوست در آستانه اعدام است. حكم اعدام فرزاد كمانگر به تاييد ديوان عالي حكومت اسلامي رسيده و به بخش اجراي احكام زندان رجايي شهر ابلاغ شده است.

به حكم اعدام اين معلم مبارز، دهها نهاد بين المللي و هزاران نفر از مردم ايران و دنيا اعتراض كرده اند. اما جمهوري اسلامي، كماكان در صدد اجراي اين حكم است. حكومت اسلامي فرزاد را تحت فشار قرار داده و از او خواسته است كه ندامت نامه نوشته و تقاضاي عفو و بخشش كند، اما فرزاد اعلام كرده است كه كاري نكرده تا از مقامات حكومتي تقاضاي بخشش كند.

مادر فرزاد از شهر کامیاران، از همگان دعوت کرده است به اين حكم اعتراض كنند و با هر اقدامی که میتوانند، برای لغو حکم اعدام و آزادی فرزند عزیزش دست به کار شوند.
مادر فرزاد ميگويد:
"فرزاد يك انسان عزيز و دوست داشتني است كه براي آزادي مردم فعاليت ميكرد. من از همه احزاب و نيروهاي مترقي، از همه رسانه های خبري دعوت ميكنم، كمك كنند فرزند من از اعدام نجات يابد. فرزاد فقط فرزند من نيست، او فرزند همه مردم ايران است و من از همگان دعوت ميكنم كه دست به دست هم داده و از انسانيت دفاع كنند. كاري كنند فرزاد عزیز من از اعدام و زندان نجات پیدا کند!"

كميته بين المللي عليه اعدام، درخواست مادر عزیز و ستمدیده فرزاد را بگوش جهانيان میرساند و از همگان دعوت ميكند بهر طريق ممكن كمك كنند فرزاد از اعدام و زندان نجات يابد. پوسترش را تکثیر کنید، بر در و دیوار بنویسید که حکم فرزاد باید لغو شود و فرزاد باید آزاد شود. بویژه از مردم كامياران و اطراف و همینطور مردم سنندج دعوت ميكنيم كه دست به تجمع و تظاهرات بزنند. در كامياران بديدار خانواده فرزاد رفته و كمك كنيد در اين روزهاي پر از دلهره و نگراني، خانواده او ببينند كه مردم فعالانه در کنار آنها هستند. همه جا يكصدا بگوييد، حکم اعدام فرزاد باید لغو شود، فرزاد باید فورا آزاد شود!

جمهوری اسلامی تا کنون ١٧ نفر از اعضای این خانواده را اعدام کرده است، نگذاريم با اعدام فرزاد مادر او و خانواده او درد و غم عظيم و جانكاه اعدام يك عزيز ديگررا، تجربه كنند. متحدانه به فراخوان مادر فرزاد بپاخيزيم و نداي آزاديخواهانه او را به گوش دنيا برسانيم.

در همه جا بر در و ديوار بنويسيد حكم اعدام فرزاد بايد ملغي شود! فرزاد باید آزاد شود!
به دیدار مادر فرزاد بروید، به خانواده اش پیام بدهید، در کامیاران و هرجای دیگری که میتوانید دست به تجمع اعتراضی بزنید.
در شهرهاي مختلف اروپا و آمریکا تجمع كنيد و خواهان لغو حكم اعدام فرزاد شويد.
كمك كنيد جان محكومين به اعدام را با اتكا به يك جنبش بين المللي عليه اعدام نجات دهيم!

كميته بين المللي عليه اعدام
۱۲ ژوييه ۲۰۰۸
۲۲تيرماه ۱۳۸۷
www.adpi.net
minaahadi@aol.com
00491775692413

دو پيام از زندانيان سياسي گوهردشت

دو پيام از زندانيان سياسي گوهردشت در ارتباط با هجده تير - ارسالي براي کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي:

زندانیان سیاسی محبوس در پشت حصارهای بتونی استبداد ، همگام با دانشجویان 18 تیر را گرامی میدارند

بنام سعادت ملت ایران،
یکبار دیگر 18 تیر فرا رسید.یکبار دیگر جوانان ایرانزمین باید خویش را محک زده و نشان دهند که حکومت ملایان خواست آنها نمی باشد.
مردم ایران ،جوانان ،دانشجویان،کارگران و زنان با اراده آهنین نشان خواهند داد حکومت ملایان در نزد ایشان هیچگونه اعتبار و مشروعیتی ندارد.
در اعتراض نسبت به تشدید سرکوب دانشجویان دستگیری و شکنجه دادن و هتک نوامیس ، ستاره دار کردن و اخراج از دانشگاه
لذا ما زندانیان سیاسی ضمن گرامیداشت 18 تیر 1378 روز قیام دانشجویان علیه استبداد را پاس داشته و به نشانۀ احترام به قیام آزادیخواهانه دانشجویان با دیگر زندانیان سیاسی تصمیم گرفتیم در روز 18 تیر 1387 خورشیدی از خوردن و نوشیدن امتناع کرده تا حداقل قلب خویش را راضی نماییم که اگر امسال با شما هم قدم نشدیم حداقل تمام روز قلب و ذهن ما با شما بوده است. ضمنان راس ساعت 20:00 همان روز به نشانه احترام به جانباختگان این قیام درسلولهای خود 3 دقیقه اعلام سکوت خواهیم کرد.
جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندانهای ایران
18 تیر 1378
بهروز جاوید طهرانی (تنها زندانی بازمانده از قیام 18 تیر دانشجویان)، صالح کهندل، امیر حسین حشمت ساران، افشین بایمانی،منصور رادپور،علیجان گرایی،حمید بنازاده،اصغر بنازاده،شهناز کی پور،شهلا زرین فر،آزاده گرایی ،محسن گرایی،محمد نیکبخت، علیرضا کرمی خیرآبادی، خالد حردانی ،کریم معروف عزیز،ارکان گل تکین،رفیق عموزاده،ناصر یوسفی، احمد یوسفی،رضا مقدم،کریم قادری،کاوه مجدفر،طالقان جلیباقو ،هارون دوانی،مهدی فولادی،علی مولائی،مجید گل دائی،حمید جلالی،مجید جلیلی،محمود استادی،علی قاسم خسروی

دستگیری افشین شمس را محکوم می کنیم!!!

نظام سرمایه داری بار دیگر یکی دیگر از فعالین کارگری را به خاطر پیگیری اهداف و مطالبات کارگران، دستگیر و روانه ی زندان کرد. افشین شمس قهفرخی که عضو " کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" و انجمن کاریکاتوریست ها نیز می باشد، در ماه های اخیر به شدت مورد تهدید نهادهای امنیتی بود. وی در زمان دستگیری در شهرستان الیگودرز مشغول کار بود که توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شد.
ما سرکوب و دستگیری فعالین کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی را به شدت محکوم می کنیم و از همه ی تشکل ها و فعالین جنبش های اجتماعی می خواهیم، به هر طریقی که می توانند به بازداشت فعالان کارگری، دانشجویی و زنان اعتراض نمایند.


شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری
15/4/1387

کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کمیته ی دفاع از محمود صالحی
کمیته ی پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری
شورای زنان
اتحاد کمیته های کارگری
جمعی از فعالین کارگری



www.shorayehamkari.net
shorayehamkari@gmail.com

محمد جراحی آزاد شد- تعيين وثيقه ١٥٠ ميليوني براي غلامرضا حسيني

بنا به خبری كه آیت نیافر از كمیته دفاع از محمد جراحی در اختیار رسانه ها قرار داده بود، محمد جراحی فعال كارگری و از اعضای كمیته پیگیری برای ایجاد تشكل های مستقل كارگری كه روز ٣٠ خرداد دستگیر شده بود، بعد از گذراندن ٢٠ روز در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی سرانجام تبرئه گردید. محمد جراحی هنوز آزاد نشده اما گفته میشود که بزودی آزاد می شود. بنا به خبر دیگری كه بستگان غلامرضا غلامحسینی، از كارگران تعلیقی شرکت واحد و از اعضای سندیكای شركت واحد، كه در تیرماه دستگیر شده بود، دادسرای امنیت تهران برای آزادی او درخواست وثیقه ١۵٠ میلیون تومانی كرده است. بستگان وی گفته اند كه غلامرضا غلامحسینی در چهارماه گذشته حتی موفق به پرداخت كرایه خانه نیز نشده است كه اكنون جمهوری اسلامی برای آزادی او درخواست وثیقه ١۵٠ میلیون تومانی می كند.

کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي آزادي محمد جراحی را به خانواده، همكاران و رفقایش صمیمانه تبریك می گوید. بايد با دسته هاي گل به استقبال او برويم. همچنين اين کميته قرار وثیقه برای غلامرضا غلامحسینی را محكوم می كند و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط ايشان و کلیه زندانیان سیاسی است. کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي تمامي مردم شريف و آزاديخواه را به اعتراض عليه تعیین وثیقه برای آزادی زندانیان سیاسی فرا می خواند.

١٩ تير ٨٧

خطر اعدام قريب الوقوع فرزاد كمانگر

براي نجات جان فرزاد كمانگر متحدانه اعتراض كنيم!

فرزاد كمانگر امروز ديگر اسم آشنايي نه فقط در ايران، بلكه در سراسر جهان است. يك معلم آزاديخواه و معترض در زندان جمهوري اسلامي
لحظات آخر زندگيش را ميگذراند. جمهوري جنايت اسلامي او را به اتهام فعاليت سياسي و به جرم ادامه اعتراض در درون زندان ، ميخواهد
اعدام كند. با وجود موجي از اعتراضات بين المللي و ارسال نامه هاي اعتراضي متعدد و اعتراضات وسيع جهاني، ديروز ۲۰ تيرماه، حكم اعدام او مجددا تاييد شد. هم اكنون اين حكم به اجراي احكام زندان رجايي شهر كرج ارسال شده و در حقيقت همه چيز براي اجراي حكم اعدام فرزاد كمانگر آماده شده است. مقامات زندان به فرزاد گفته اند كه بايد نامه اي نوشته و تقاضاي عفو و بخشش كند. تا كنون فرزاد كمانگر چنين نامه اي ننوشته و اعلام كرده است كه كاري نكرده تا تقاضاي بخشش كند.
جمهوري اسلامي ايران ميخواهد نشان دهد، در مقابل اعتراضات بين المللي و اعتراض مردم در ايران به احكام اعدام، بي تفاوت است و عليرغم اين موج انزجار و نفرت جهاني از قتل عمد انسانها در ايران، ميخواهد كماكان بكشد و بزند و سرپا بماند.

كميته بين المللي عليه اعدام تاييد حكم اعدام فرزاد كمانگر توسط ديوان عالي حكومت جنابت اسلامي را محكوم ميكند و از همگان دعوت ميكند كه متحدانه و فوري به اين حكم جنايتكارانه اعتراض كنند. ما نبايد بگذاريم فرزاد كمانگر را اعدام كنند. ما بايد يكبار ديگر با موجي از اعتراضات گسترده و عمومي در ايران و در دنيا نشان دهيم كه به جنايتكاران حاكم بر ايران اجازه نخواهيم داد به راحتي انسانهاي معترض و آزاديخواه را به اعدام محكوم كنند و در نهايت از آنها بخواهند كه نامه ندامت نوشته و از جنايتكاران تقاضاي عفو و بخشش كنند.

در هفته ها و روزهاي اخير، حكومت اسلامي ايران، دهها نفر را به اعدام محكوم كرده و تعداد زيادي را اعدام كرده است. جان تعداد زيادي در زندانهاي سراسر ايران در خطر است. ماشين جنايت اسلامي ، روزانه جان تعدادي را ميگيرد. در مقابل اين اعمال وحشيانه بايد بپا خاست و اعتراض كرد!

براي نجات جان فرزاد كمانگر متحدانه به پا خيزيم!

كميته بين المللي عليه اعدام
۱۱ جولاي ۲۰۰۸

فراخوان جمع آوری یک هزار امضا برای اعتراض به حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر هشت ماه حبس تعزیری عابد توانچه

اعتراض طیف گسترده ای از فعالین سیاسی ٬ دانشجویی ٬ کارگری ٬ حقوق بشر و زنان در ایران و خارج از کشور : حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر برای عابد توانچه قانونی نیست و آن را منصفانه نمی دانیم
روز سیزدهم تیر ماه سال جاری حکم نهایی و قطعی هشت ماه حبس تعزیری عابد توانچه از سوی دادگاه تجدید نظر تایید شد و برگه ی تایید و لازم الاجرا بودن آن به منزل عابد توانچه در شهرستان اراک ارسال گردید .لازم به ذکر است که حکم بدوی در فروردین ماه از سوی دادگاه انقلاب شهرستان اراک.استان مرکزی صادر شده بود . در هیچ یک از مراحل دادرسی و بررسی پرونده ی عابد توانچه به ایشان و وکیل حقوقی او جناب آقای دکتر حاجی مشهدی امکان حضور و ارائه ی دفاع داده نشد و لایحه ی دفاع هم با اصرار و فشار وکیل پرونده از سوی دادگاه پذیرفته شد . جرم عابد دگر اندیشی و آزادی خواهی و برابری طلبی است و به همین دلیل او را به زندان می برند .
ما جمعی از فعالین سیاسی ٬ دانشجویی ٬ کارگری ٬ حقوق بشر و زنان ٬ ضمن محکومیت گسترش برخورد پلیسی و قضایی با دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ، خواستار لغو فوری و بی قید و شرط حکم هشت ماه حبس تعزیری عابد توانچه می باشیم و اعلام می داریم که در صورت عدم تحقق این امر از تمام امکانات و توانایی های خود در جهت نیل به مقصود استفاده می نماییم .

در صورت امکان تا تاریخ هجدهم تیر با ارسال امضا برای اعتراض به حکم دادگاه تجدید نظر از آزادی عابد توانچه حمایت کنید و لطف کرده ٬ پیش از این تاریخ از درج آن در سایت خود خودداری فرمایید .
با تشکر
کمپین حمایت از آزادی عابد توانچه

حمایت خود را تنها به این ای میل ارسال فرمایید
sosabedtavanche@gmail.com

آدرس کمپین آزادی برای عابد توانچه
http://sostavanche.blogfa.com

تعدادی از دانشجویان دانشگاه های مشهد و تهران دستگیر شدند

در پي اعتراضاتي که در روزهاي گذشته در مشهد عليه گراني و وضعيت فلاکت بار معيشتي مردم بر پا شده بود٬ تعدادي از دانشجويان دانشگاههاي مشهد دستگير و يا توسط نيروهاي امنيتي ربوده شده اند. هفته گذشته٬ توحید دولتشناس، محمد زراعتی و فرزاد حسن زاده از دانشگاه فردوسی، سجاد رجبی و محمد میزبان و مهدی خدایی از دانشگاه آزاد مشهد دستگیر شده اند. همچنین سلمان سلیما از دانشگاه آزاد تهران دستگیر و وسایل شخصی اش ضبط شده اند و هم اکنون نيز مجید اسدی، دانشجوی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در بازداشت به سر می برد و خانواده و دوستان او از محل نگه داری وي اطلاعی ندارند.

حکومت اسلامی با استفاده از تعطیلی دانشگاه ها و پراکندگی دانشجویان در تابستان اقدام به بازداشت و سرکوب و تهدید دانشجویان کرده است. با مبارزه اي گسترده براي آزادي دانشجويان دستگير شده و تشکيل کميته هاي سراسري مبارزه براي آزادي دانشجويان دستگير شده٬ در مقابل اين دستگيري ها بايستيم و اعتراض کنيم. دانشجويان دستگير شده و همه زندانيان سياسي بايد فورا و بدون قيد و شرط از زندان آزاد شوند.