زندانيان بند ٧ سنندج بخاطر ضرب و شتم و توهين به زندانيان٬ خواهان معذرت خواهي
زندانبانان هستند
بنا به گزارش خبرنامه اميرکبير روز ٢١ آذر محمود صالحی از فعالين سرشناس کارگري در شهر سقز٬ در حالی که به دليل وضعيت نامناسب جسمی در بيهوشی مطلق بسر می بُرد، توسط ماموران زندان سنندج به بيمارستانی در اين شهر منتقل گرديد. بنا به اظهارات نجبيه صالحي همسرمحمود صالحی٬ او به مداوای فوری نياز دارد ! به گفته ايشان شکم محمود صالحي به علت نارسايی تنها کليه اش که سنگ دارد و دچار عفونت هم شده، به شدت بزرگ شده و فشار خونش بالا است و هم اکنون در بخش مغز و اعصاب بيمارستانی در سنندج بستری است. محمود صالحي بيش از ۶ ماه است در زندان بسر می برد و به اتهام تلاش برای برگزاری مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر از سوی دادگاه انقلاب به يک سال حبس محکوم گرديد.
گزارش ديگري از کميته دفاع از محمود صالحي٬ حاکي است که "حمید کوثر نیا" یکی از زندانیان زندان مرکزی شهر سنندج، که در اعتراض به برخورد غیر انسانی مسئولین زندان به زندانیان بند 7 ، دست به اعتصاب غذا زده است و او روز دوشنبه ١٩ آذر وارد ششمین روز اعتصاب غذای خود شد. مسئولین زندان، "حمید کوثر نیا" را به قرنطینه برده و از او خواستهاند تا به اعتصاب غذایش پایان دهد. اما حمید کوثرنیا تاکید کرده است که، مسئولین زندان به خاطر ضرب و شتم و توهین به زندانیان بند ٧، باید از زندانیان معذرت خواهی کرده و زندانیانی را که به بندهای دیگر منتقل کردهاند، باید به آنها از نظر جا و تخت و وضعیت غذا رسیدگی شود. حمید کوثر نیا به مسئولین زندان تذکر داد است که در صورت عدم توجه به خواستهايش، به اعتصاب غذاي خود ادامه خواهد داد. او همچنین تاکید کرده است که، "قاسم رحمانی" یکی از ماموران زندان که به "محمود صالحی" بیحرمتی کرده بود، باید از "محمود صالحی" معذرت خواهی کند.
بنا به همين گزارش بعد از این موضوع، زندانبان "قاسم رحمانی" به بند ۲ رفته و در حضور همه زندانیان بند ۲ "محمود صالحی" را مجددا مورد بیحرمتی قرار داده و گفته است که " من در قبال مبلغ ٣٠ هزار تومان آدم میکشم و کشتن محمود صالحی برای من آسان است." سپس "قاسم رحمانی" زندانیان را مورد ضرب وشتم قرار داده تا مانع حمایت آنها از محمود صالحی گردد، او به زندانیان گفته است که "هر کس از صالحی حمایت کند با خشم و ضرب و شتم من روبرو است.'' قابل ذکر است که مسئولین زندان این مامور را برای آزار و اذیت زندانیان آزاد گذاشتهاند.
برخورد های غیر انسانی مسئولین زندان و از جمله، حمله هیستریک "قاسم رحمانی" مجددا محمود صالحی را از لحاظ روحی و جسمی تحت فشار گذاشته است به صورتی که صبح روز سه شنبه ٢٠ آذر در حالی که ''محمود صالحی" در بیهوشی مطلق بود٬ وی را به بیمارستان توحید شهر سنندج انتقال دادند. پزشکان اصرار داشتند که به مدت ۶ الی ٧ ساعت نباید او را تکان داد. آنها همچنین اصرار دارند که او باید به پزشک متخصص مراجعه کند. محمود صالحی تا زمان رسيدن اين گزارش ها در بیمارستان توحید سنندج به سر میبرد.
گفتني است که کمپين مبارزه براي آزادي کارگران زنداني و از جمله براي آزادي محمود صالحي همچنان در جريان است و دستگيري و فشار بر فعالين کارگري در ايران٬ انعکاس وسيعي در سطح جهاني پيدا کرده است. در همين رابطه آنیتا نورمارك (Anita Normark) دبیر كل "اتحادیه بینالمللی كارگران ساختمانی و كار با چوب" (BWI) و گای رایدر دبیر كل كنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای كارگری (ITUC) در نامه مشتركی كه روز ٢٩ نوامبر ٢٠٠٧ به محمود احمدینژاد، رئیس جمهور دولت اسلامی ارسال گردید، از بازداشت و زندانی كردن رضا دهقان، از اعضا هیأت مؤسس سندیكای كارگران نقاش و تزئینات ساختمان ابراز نگرانی كرده و خواهان آزادی فوری او و دیگر فعالین كارگری از جمله منصور اسانلو، محمود صالحی و ابراهیم مددی شدند. این نامه با اشاره به نقض دائم حقوق به رسمیت شناخته شده بینالمللی كارگران از طرف جمهوری اسلامی میگوید: "جمهوری اسلامی ایران به طور دائم وظایف بین المللی خود مبنی بر احترام به قوانین حق آزادی تشکل را نقض میکند، که به عنوان عضو دولتی تعهد نامه بین المللی حقوق سیاسی و مدنی (ICCPR) و به عنوان عضو سازمان جهانی کار متعهد به اجرای آن است."
همچنين هیأت ١١ نفره به ریاست لابور روچك، متشكل از نمایندگانی از اتحادیه اروپا، چند تن از مسئولین سازمانهای کارگری در اروپا و نمایندهای از سازمان ملل متحد که برای پیگیری وضعیت کارگران زندانی به ايران سفر کرده بودند٬ روز جمعه ١٦ آذرماه در تهران با همسران منصور اسانلو، محمود صالحی و ابراهیم مددی و چند تن از اعضای سندیكای كارگران شركت واحد دیدار كردند. لابور روچك گفته است كه مقامات جمهوری اسلامی با درخواست این هیأت برای ملاقات با سه كارگر مزبور مخالفت كرده اند. اما از خانواده سه تن از كارگران زندانی جویای وضعیت جسمانی این كارگران و برخورد زندانبانان با آنها و همچنین وضعیت پرونده قضائی آنان شدند. روچك به خانواده این كارگران قول داد كه در دیدار با مقامات جمهوری اسلامی، نگرانی خانواده های شان را با آنها مطرح كند. وی همچنین قول داد كه در دیدار با مقامات جمهوری اسلامی موضوع فعالان كارگری زندانی و سایر فعالان اجتماعی را مطرح خواهد كرد و خواستار آزادی آنها و نیز آزادی فعالیت سندیكایی در ایران خواهد شد. اعضای پارلمان اروپای این هیأت همچنین عنوان كرده اند كه مسئله كارگران زندانی و سندیكای كارگران شركت واحد را در جلسات پارلمان اروپا مورد بررسی قرار خواهند داد و از اتحادیه اروپا خواهند خواست تا به این موضوعات رسیدگی كند.
کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي خواهان انجام اقدامات فوري و ضروري پزشگي براي نجات جان محمود صالحي است. کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي ضرب و شتم و فشار به زندانيان سياسي را شديدا محکوم ميکند و خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط کارگران زنداني محمود صالحي٬ ابراهيم مددي و منصور اسانلو و رضا دهقان عضو هيئت مؤسس سنديکای نقاشان و تزئينات ساختمان که در تاريخ ٢٧ آذر دستگير شده است٬ و نيز آزادي دانشجويان دستگير شده و تمامي زندانيان سياسي است.
کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي
٢٣ آذر ٨٦- ٩ دسامبر٢٠٠٧
iran_political_prisoner@yahoo.com
b.mehrabadi@gmail.com
0044-7779898968
خطاب به همه تشکلهای مربوط اطبا و متخصصین کلیه و وجدانهای آگاه در این عرصه
دیروز (25 آذر 1386) همسرم محمود صالحی را، از روی تخت بیمارستان توحید سنندج، بدون اینکه دکتر متخصص کلیه را ببالینش بیاورند، به زندان برگردادند. کلیه راست محمود از کار افتاده و کلیه دومش نیز، که پلی استیک است، به طرزی ناقص کار میکند.
در تاریخ 20 آذر ماه 86 همسرم را بدلیل از دست دادن تعادل و زمین خوردن و در حال بیهوشی مطلق به بیمارستان منتقل کردند. در آنجا بجای اقدام در جهت معالجه کلیه، او را در بخش مغز و اعصاب در بیمارستانی بستری کردند که نه امکانات معالجه بیماری کلیوی را دارد و نه قادر است در مورد مغز و اعصاب کمک موثری بکند. اکنون بیش از یک هفته است که او آشامیدنیها را دفع نکرده، شکمش ورم کرده و خطر سرایت سم به خونش امکان دارد. مقامات زندان به طرز آشکاری اصرار دارند تا او را از هرگونه معالجات کلیوی محروم کنند.
بیماری کلیه محمود موروثی است. مادر او به همین درد مبتلا بوده است. در حال حاضر خواهر او و فرزند کوچکش از همین بیماری رنچ میبرند. محمود در سال 1360، در حالیکه به دلیل فعالیت کارگری ناچار شده بود در شهر مهاباد زندگی کند، به دکتر ابریشمی، متخصص کلیه، مراجعه کرد و معلوم شد که سنگ کلیه دارد، از آن سال ببعد تاکنون و بدلیل زندانی شدن مستمر بخاطر فعالیتهای کارگری، او نتوانست به طرز موثری کلیهاش را معلجه نماید.
در اردیبهشت ماه سال 1384 همسرم با هیئت اتحادیههای آزاد کارگری به سرپرستی آنا بیوندی دیدار کرد و گزارشی از وضع کارگران به آنها داد. (این هیئت طبق دعوت مقامات برگماشته کارگری ایران که بطور قانونی به ایران سفر کرده بود). این امر بدیده مقامات ناخوشایند آمد و در 11 اردیبهشت او را به بهانه اقدام در جهت برگزاری روز جهانی کارگر به زندان انداختند. زندانی شدن کنونی او به دلیل همان بهانهگیریهاست.
سال گذشته و قبل از دستگیری دکتر موسوی، پزشک متخصص در شهر سقز، تشخیص داد که او باید دیالیز شود. پزشکان در شهر رضائیه، پس از آزمایشات مکرر، به این نتیجه رسیدند که سنگ کلیه عفونت کرده و او باید عمل شود. مقدمات انجام عمل فراهم شد که مقامات قضائی او را در تاریخ 20 فروردین 86، با حیله دستگیر کردند و به این ترتیب شانس عمل کردن وی را از ما گرفتند. به نظر میرسد که دستگیری او در چنا ن موقعیتی و محروم نگه داشنش از هرگونه مداوا و مراقبت پزشکی آگاهانه انجام گرفته است. هم اکنون او را به جای سپردن به دست متخصص کلیه به دست متخصصین دیگری میسپارند. اینها ممکن است بدرد پرونده پزشکی مقامات زندان بخورد، اما دوره محرومیت همسرم از مداوا و مراقبت موثر کلیهاش را طولانی تر میکند.
در حال حاظر وضعیت جسمی همسرم به شدت وخیم است. یکی از کلیههای او از کار افتاده و بدلیل محرومیت از مداوای موثر، کلیه دیگرش نیز دارد از کار میافتد. فشار خون او متغییر و چربی قندش بالا رفته است، او روزانه بیشتر از دو بار بیهوش میشود. عدم مداوای کلیه، بر قلب وی نیز تاثیر گذاشته است. پاهای او ورم کرده و تزریق بیش از حد امپول آرام بخش، سلامتی او را بیشتر به مخاطره میندازد.
همسرم محمود صالحی یک فعال کارگری است که در داخل و خارج به خوبی شناخته شده است. اقدامات کنونی در جهت حذف وی بدلیل نقشی است که او در کنار همراهانش در جهت آگاهگری و ایجاد تشکل کارگری در دستور کار خود گذاشته بود. کمک به خنثی کردن هر توطئهئی علیه محمود خدمت به تداوم فعالیت در جهت سالم سازی جامعه است. جامعهئی که کارگر در آن از آزادی بیان، حق اعتصاب و حق تشکل برخوردارباشد. .کمک به محمود در جهت سلامتی جسمی و روحیش وظیفه انسانی ما و هر وجدان آگاه به این امر میباشد.
من هم بدلیل انسانی و هم بدلیل اجتماعی از شما خواستارم که به هر طریق ممکن در این راستا اقدامات شایسته را انجام دهید تا محمود به خاطر بیماریای که قابل علاج است در زندان از بین نرود و زمینه مداوای وی را در یک کلینیک تخصصی را فراهم کنیم .
با تشکر فراوان نجیبه صالح زاده همسر محمود صالحی.
26 آذر 1386
زندانبانان هستند
بنا به گزارش خبرنامه اميرکبير روز ٢١ آذر محمود صالحی از فعالين سرشناس کارگري در شهر سقز٬ در حالی که به دليل وضعيت نامناسب جسمی در بيهوشی مطلق بسر می بُرد، توسط ماموران زندان سنندج به بيمارستانی در اين شهر منتقل گرديد. بنا به اظهارات نجبيه صالحي همسرمحمود صالحی٬ او به مداوای فوری نياز دارد ! به گفته ايشان شکم محمود صالحي به علت نارسايی تنها کليه اش که سنگ دارد و دچار عفونت هم شده، به شدت بزرگ شده و فشار خونش بالا است و هم اکنون در بخش مغز و اعصاب بيمارستانی در سنندج بستری است. محمود صالحي بيش از ۶ ماه است در زندان بسر می برد و به اتهام تلاش برای برگزاری مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر از سوی دادگاه انقلاب به يک سال حبس محکوم گرديد.
گزارش ديگري از کميته دفاع از محمود صالحي٬ حاکي است که "حمید کوثر نیا" یکی از زندانیان زندان مرکزی شهر سنندج، که در اعتراض به برخورد غیر انسانی مسئولین زندان به زندانیان بند 7 ، دست به اعتصاب غذا زده است و او روز دوشنبه ١٩ آذر وارد ششمین روز اعتصاب غذای خود شد. مسئولین زندان، "حمید کوثر نیا" را به قرنطینه برده و از او خواستهاند تا به اعتصاب غذایش پایان دهد. اما حمید کوثرنیا تاکید کرده است که، مسئولین زندان به خاطر ضرب و شتم و توهین به زندانیان بند ٧، باید از زندانیان معذرت خواهی کرده و زندانیانی را که به بندهای دیگر منتقل کردهاند، باید به آنها از نظر جا و تخت و وضعیت غذا رسیدگی شود. حمید کوثر نیا به مسئولین زندان تذکر داد است که در صورت عدم توجه به خواستهايش، به اعتصاب غذاي خود ادامه خواهد داد. او همچنین تاکید کرده است که، "قاسم رحمانی" یکی از ماموران زندان که به "محمود صالحی" بیحرمتی کرده بود، باید از "محمود صالحی" معذرت خواهی کند.
بنا به همين گزارش بعد از این موضوع، زندانبان "قاسم رحمانی" به بند ۲ رفته و در حضور همه زندانیان بند ۲ "محمود صالحی" را مجددا مورد بیحرمتی قرار داده و گفته است که " من در قبال مبلغ ٣٠ هزار تومان آدم میکشم و کشتن محمود صالحی برای من آسان است." سپس "قاسم رحمانی" زندانیان را مورد ضرب وشتم قرار داده تا مانع حمایت آنها از محمود صالحی گردد، او به زندانیان گفته است که "هر کس از صالحی حمایت کند با خشم و ضرب و شتم من روبرو است.'' قابل ذکر است که مسئولین زندان این مامور را برای آزار و اذیت زندانیان آزاد گذاشتهاند.
برخورد های غیر انسانی مسئولین زندان و از جمله، حمله هیستریک "قاسم رحمانی" مجددا محمود صالحی را از لحاظ روحی و جسمی تحت فشار گذاشته است به صورتی که صبح روز سه شنبه ٢٠ آذر در حالی که ''محمود صالحی" در بیهوشی مطلق بود٬ وی را به بیمارستان توحید شهر سنندج انتقال دادند. پزشکان اصرار داشتند که به مدت ۶ الی ٧ ساعت نباید او را تکان داد. آنها همچنین اصرار دارند که او باید به پزشک متخصص مراجعه کند. محمود صالحی تا زمان رسيدن اين گزارش ها در بیمارستان توحید سنندج به سر میبرد.
گفتني است که کمپين مبارزه براي آزادي کارگران زنداني و از جمله براي آزادي محمود صالحي همچنان در جريان است و دستگيري و فشار بر فعالين کارگري در ايران٬ انعکاس وسيعي در سطح جهاني پيدا کرده است. در همين رابطه آنیتا نورمارك (Anita Normark) دبیر كل "اتحادیه بینالمللی كارگران ساختمانی و كار با چوب" (BWI) و گای رایدر دبیر كل كنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای كارگری (ITUC) در نامه مشتركی كه روز ٢٩ نوامبر ٢٠٠٧ به محمود احمدینژاد، رئیس جمهور دولت اسلامی ارسال گردید، از بازداشت و زندانی كردن رضا دهقان، از اعضا هیأت مؤسس سندیكای كارگران نقاش و تزئینات ساختمان ابراز نگرانی كرده و خواهان آزادی فوری او و دیگر فعالین كارگری از جمله منصور اسانلو، محمود صالحی و ابراهیم مددی شدند. این نامه با اشاره به نقض دائم حقوق به رسمیت شناخته شده بینالمللی كارگران از طرف جمهوری اسلامی میگوید: "جمهوری اسلامی ایران به طور دائم وظایف بین المللی خود مبنی بر احترام به قوانین حق آزادی تشکل را نقض میکند، که به عنوان عضو دولتی تعهد نامه بین المللی حقوق سیاسی و مدنی (ICCPR) و به عنوان عضو سازمان جهانی کار متعهد به اجرای آن است."
همچنين هیأت ١١ نفره به ریاست لابور روچك، متشكل از نمایندگانی از اتحادیه اروپا، چند تن از مسئولین سازمانهای کارگری در اروپا و نمایندهای از سازمان ملل متحد که برای پیگیری وضعیت کارگران زندانی به ايران سفر کرده بودند٬ روز جمعه ١٦ آذرماه در تهران با همسران منصور اسانلو، محمود صالحی و ابراهیم مددی و چند تن از اعضای سندیكای كارگران شركت واحد دیدار كردند. لابور روچك گفته است كه مقامات جمهوری اسلامی با درخواست این هیأت برای ملاقات با سه كارگر مزبور مخالفت كرده اند. اما از خانواده سه تن از كارگران زندانی جویای وضعیت جسمانی این كارگران و برخورد زندانبانان با آنها و همچنین وضعیت پرونده قضائی آنان شدند. روچك به خانواده این كارگران قول داد كه در دیدار با مقامات جمهوری اسلامی، نگرانی خانواده های شان را با آنها مطرح كند. وی همچنین قول داد كه در دیدار با مقامات جمهوری اسلامی موضوع فعالان كارگری زندانی و سایر فعالان اجتماعی را مطرح خواهد كرد و خواستار آزادی آنها و نیز آزادی فعالیت سندیكایی در ایران خواهد شد. اعضای پارلمان اروپای این هیأت همچنین عنوان كرده اند كه مسئله كارگران زندانی و سندیكای كارگران شركت واحد را در جلسات پارلمان اروپا مورد بررسی قرار خواهند داد و از اتحادیه اروپا خواهند خواست تا به این موضوعات رسیدگی كند.
کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي خواهان انجام اقدامات فوري و ضروري پزشگي براي نجات جان محمود صالحي است. کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي ضرب و شتم و فشار به زندانيان سياسي را شديدا محکوم ميکند و خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط کارگران زنداني محمود صالحي٬ ابراهيم مددي و منصور اسانلو و رضا دهقان عضو هيئت مؤسس سنديکای نقاشان و تزئينات ساختمان که در تاريخ ٢٧ آذر دستگير شده است٬ و نيز آزادي دانشجويان دستگير شده و تمامي زندانيان سياسي است.
کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي
٢٣ آذر ٨٦- ٩ دسامبر٢٠٠٧
iran_political_prisoner@yahoo.com
b.mehrabadi@gmail.com
0044-7779898968
خطاب به همه تشکلهای مربوط اطبا و متخصصین کلیه و وجدانهای آگاه در این عرصه
دیروز (25 آذر 1386) همسرم محمود صالحی را، از روی تخت بیمارستان توحید سنندج، بدون اینکه دکتر متخصص کلیه را ببالینش بیاورند، به زندان برگردادند. کلیه راست محمود از کار افتاده و کلیه دومش نیز، که پلی استیک است، به طرزی ناقص کار میکند.
در تاریخ 20 آذر ماه 86 همسرم را بدلیل از دست دادن تعادل و زمین خوردن و در حال بیهوشی مطلق به بیمارستان منتقل کردند. در آنجا بجای اقدام در جهت معالجه کلیه، او را در بخش مغز و اعصاب در بیمارستانی بستری کردند که نه امکانات معالجه بیماری کلیوی را دارد و نه قادر است در مورد مغز و اعصاب کمک موثری بکند. اکنون بیش از یک هفته است که او آشامیدنیها را دفع نکرده، شکمش ورم کرده و خطر سرایت سم به خونش امکان دارد. مقامات زندان به طرز آشکاری اصرار دارند تا او را از هرگونه معالجات کلیوی محروم کنند.
بیماری کلیه محمود موروثی است. مادر او به همین درد مبتلا بوده است. در حال حاضر خواهر او و فرزند کوچکش از همین بیماری رنچ میبرند. محمود در سال 1360، در حالیکه به دلیل فعالیت کارگری ناچار شده بود در شهر مهاباد زندگی کند، به دکتر ابریشمی، متخصص کلیه، مراجعه کرد و معلوم شد که سنگ کلیه دارد، از آن سال ببعد تاکنون و بدلیل زندانی شدن مستمر بخاطر فعالیتهای کارگری، او نتوانست به طرز موثری کلیهاش را معلجه نماید.
در اردیبهشت ماه سال 1384 همسرم با هیئت اتحادیههای آزاد کارگری به سرپرستی آنا بیوندی دیدار کرد و گزارشی از وضع کارگران به آنها داد. (این هیئت طبق دعوت مقامات برگماشته کارگری ایران که بطور قانونی به ایران سفر کرده بود). این امر بدیده مقامات ناخوشایند آمد و در 11 اردیبهشت او را به بهانه اقدام در جهت برگزاری روز جهانی کارگر به زندان انداختند. زندانی شدن کنونی او به دلیل همان بهانهگیریهاست.
سال گذشته و قبل از دستگیری دکتر موسوی، پزشک متخصص در شهر سقز، تشخیص داد که او باید دیالیز شود. پزشکان در شهر رضائیه، پس از آزمایشات مکرر، به این نتیجه رسیدند که سنگ کلیه عفونت کرده و او باید عمل شود. مقدمات انجام عمل فراهم شد که مقامات قضائی او را در تاریخ 20 فروردین 86، با حیله دستگیر کردند و به این ترتیب شانس عمل کردن وی را از ما گرفتند. به نظر میرسد که دستگیری او در چنا ن موقعیتی و محروم نگه داشنش از هرگونه مداوا و مراقبت پزشکی آگاهانه انجام گرفته است. هم اکنون او را به جای سپردن به دست متخصص کلیه به دست متخصصین دیگری میسپارند. اینها ممکن است بدرد پرونده پزشکی مقامات زندان بخورد، اما دوره محرومیت همسرم از مداوا و مراقبت موثر کلیهاش را طولانی تر میکند.
در حال حاظر وضعیت جسمی همسرم به شدت وخیم است. یکی از کلیههای او از کار افتاده و بدلیل محرومیت از مداوای موثر، کلیه دیگرش نیز دارد از کار میافتد. فشار خون او متغییر و چربی قندش بالا رفته است، او روزانه بیشتر از دو بار بیهوش میشود. عدم مداوای کلیه، بر قلب وی نیز تاثیر گذاشته است. پاهای او ورم کرده و تزریق بیش از حد امپول آرام بخش، سلامتی او را بیشتر به مخاطره میندازد.
همسرم محمود صالحی یک فعال کارگری است که در داخل و خارج به خوبی شناخته شده است. اقدامات کنونی در جهت حذف وی بدلیل نقشی است که او در کنار همراهانش در جهت آگاهگری و ایجاد تشکل کارگری در دستور کار خود گذاشته بود. کمک به خنثی کردن هر توطئهئی علیه محمود خدمت به تداوم فعالیت در جهت سالم سازی جامعه است. جامعهئی که کارگر در آن از آزادی بیان، حق اعتصاب و حق تشکل برخوردارباشد. .کمک به محمود در جهت سلامتی جسمی و روحیش وظیفه انسانی ما و هر وجدان آگاه به این امر میباشد.
من هم بدلیل انسانی و هم بدلیل اجتماعی از شما خواستارم که به هر طریق ممکن در این راستا اقدامات شایسته را انجام دهید تا محمود به خاطر بیماریای که قابل علاج است در زندان از بین نرود و زمینه مداوای وی را در یک کلینیک تخصصی را فراهم کنیم .
با تشکر فراوان نجیبه صالح زاده همسر محمود صالحی.
26 آذر 1386