تمامی دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند
روز دوشنبه ٩ شهريور ماه بيش از ١٠٠ نفر از خانواده هاي دستگیر شدگان اخیر به اوین مراجعه کردند تا پیگیر وضع عزیزان خود شوند. خانواده ها که نگران وضع دستگیر شدگان هستند، خواهان ملاقات بودند، اما باز هم با سردواندن و با پاسخ همیشه که پرونده ها کامل نیست، روبرو شدند. این وضعیت و اخبار شکنجه و جنایات تا کنونی رژیم در زندان، خانواده ها را بشدت خشمگین و نگران کرده است و آنها در جواب مامورین زندان اعلام داشتند که مگر فرزندان ما و عزیزان ما چه کرده اند که باید محاکمه شوند. این دادگاهها و برچسب ها چیست. چرا اجازه ملاقات نمیدهید. آنها باید فورا آزاد شوند. در این احتماع حتی به خانواده هایی که وعده آزادی عزیزان آنها به قید وثیقه و کفالت داده شده بود، ملاقات داده نشد. در برابر فشار خانواده ها مامورین مقابل درب سالن مانع ایستادن آنها در محوطه سالن میشدند و وقتی اعتراض خانواده ها بالا میگرفت آنها را به بازداشت تهدید میکردند. عده ای از خانواده ها به درب دژبانی رفتند تا قاضی کشیک را ببینند اما موفق نشدند. در این روز تعدادی از خانواده ها نیز برای ادامه اعتراضات خود به دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی مراجعه کردند.
خانواده های دستگیر شدگان اخیر روز یکشنبه ٨ شهریور نیز در مقابل اوین و دادگاه انقلاب تجمع داشتند. روز يكشنبه ٨ شهريور حدود ١٢٠ نفر از خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی دست به تجمع اعتراضي زدند.
.اين خانواده ها هر روزه از صبح همزمان با شروع ساعت كاري دادگاه انقلاب تا پايان وقت اداري در این محل تجمع کرده و پیگیر وضع دستگیرشدگان و کسب خبر از آنان میشوند. مسئولين جنايتكار دادگاه هراز گاهي چند اسم را به عنوان آزادي با قید كفالت و وثيقه اعلام ميكنند. اما خانواده ها عمدتا با بلاتکلیفی و نگرانی روبرویند. در این روز به تعدادي از خانواده ها وعده و وعيد داده شد كه تا آخر هفته تعداد زيادي از بازداشت شدگان آزاد خواهند شد. خانواده ها فریاد میزدند، بازهم دروغ است. باز هم وعده میدهید. قبلا گفتید تا قبل از ماه رمضان آزاد خواهند شد و اکنون به هفته دیگر حواله میدهید. در میان دستگیر شدگان، افرادی هستند که تنها نان آور خانه خود هستند و این فشار زیادی بر روی خانواده های آنان وارد آورده است.
تمامی دستگیر شدگان و همه زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند. باید با تمام قدرت از مبارزات خانواده های دستگیر شدگان حمایت کرد و به تجمعات هر روزه شان پیوست. باید با کمک رسانی به خانواده های این عزیزان فشار را بر روی آنها کم کنیم و آنها را در پیشبرد اعتراض هر روزه یاری دهیم.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
زندانی سیاسی آزادی باید گردد
٩ شهریور ٨٨- ٣١ اوت ٢٠٠٩
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
منصور اسانلو و هم بندانش مورد ضرب و شتم قرار گرفتند
روز ٨ شهریور منصور اسانلو کارگر شرکت واحد و رییس هیات مدیره سندیکای کارگران د ر زندان رجایی شهر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. این خبر توسط پروانه اسانلو همسر وی گزارش و منتشر شده است. بنا به خبر صبح این روز که فرزندان او برای ملاقات با پدرشان به زندان رجایی شهر رفته بودند، با تاخیر اسانلو برای ملاقات با آنان روبرو میشوند. آنها وقتی علت تاخیر را جویا شدند، اسانلو توضیح میدهد که ماموران امنیتی زندان اول به این بهانه که در سلول آنها مواد مخدر نگهداری میشود، همه وسایل شخصی آنان را خرد کرده و کیف پول و کارت تلفن و تمامی مدارکشان را با خود برده اند و وقتی نیز چیزی دستگیرشان نشده با زدن چشم بند و دست بند او و هم سلولی هایش را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
خانوادهی اسانلو از وضعيت روحی و جسمی بسیار بد وی بسیار نگران هستند و بارها بر لزوم مرخصی پزشکی برای او تاکید کرده اند، اما هر بار ، با درخواست آنان مخالفت شده است. پیش از این پزشكی قانوني زندان اعلام كرده بود كه منصور اسانلو از لحاظ روحی تحمل زندان را ندارد و بايد هر چه زودتر از زندان آزاد شود و براي مداوا به بيرون از زندان انتقال یابد.
منصور اسانلو از بیماری کلیوی و بینایی و درد شدید ناحیه کمر رنج میبرد. حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی او را به جرم شرکت در اعتصاب سال ٨٤ شرکت واحد و ایجاد سندیکای واحد، تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی، به ٥ سال زندان محکوم کرده است. او در ١٩ تیر ٨٦ دستگیر و هم اکنون سه سال است که در زندان بسر میبرد. منصور اسانلو در ابتدا در زندان اوین بود و در سوم شهریور ٨٧ به سالن شماره ١٠ اندرزگاه ٤ رجایی شهر انتقال داده شد. در همین رابطه علاوه بر منصور اسانلو، ابراهیم مددی یکی دیگز از کارگران شرکت واحد و اعضای هیات مدیره سندیکا اکنون در زندان است و از تاریخ ٢٧ اسفند ٨٨ در زندان بسر میبرد.
کمیته مبارزه برای آژادی زندانیان سیاسی شکنجه و ضرب و شتم منصور اسانلو و دیگر زندانیان سیاسی را شدیدا محکوم میکند.
باید با نوشتن نامه های اعتراضی، برپایی تجمعات و به هر شکل که میتوانیم در برابر این تعرضات جمهوری اسلامی بایستیم. باید همه جا را از شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد، پر کرد و این خواست را در تمام اعتراضاتمان، در خیابان و در اعتراضات شبانه و در محل، در دانشگاهها و در هر تجمعی که برپا میکنیم، فریاد بزنیم. جمهوری اسلامی امروز با فشار بر روی دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی، با تجاوز و شکنجه های مرگ بار و با همه قوایش میخواهد خیزش انقلابی ای که بر پا شده است را عقب براند. اما مردم ایستاده اند و در این میان در برابر این انقلاب، خودشان به جان هم افتاده و رژیم بساط دادگاههای فرمایشی و اعتراف گیریهای مسخره اش را بر پا کرده است. این جمهوری اسلامی است که دارد فرو میریزد و مردم برای به زیر کشیدن کل این حکومت مبارزه میکنند. امروز بهترین فرصت است که تمام قوایمان را گرد آوریم تا درب زندانها را باز کنیم و بساط قلدری این جنایتکاران را جمع کنیم. زندانی سیاسی آزاد باید گردد! این خواست فوری مردم ایران است.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
زندانی سیاسی آزادی باید گردد
٩ شهریور ٨٨- ٣١ اوت ٢٠٠٩
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
خانوادهی اسانلو از وضعيت روحی و جسمی بسیار بد وی بسیار نگران هستند و بارها بر لزوم مرخصی پزشکی برای او تاکید کرده اند، اما هر بار ، با درخواست آنان مخالفت شده است. پیش از این پزشكی قانوني زندان اعلام كرده بود كه منصور اسانلو از لحاظ روحی تحمل زندان را ندارد و بايد هر چه زودتر از زندان آزاد شود و براي مداوا به بيرون از زندان انتقال یابد.
منصور اسانلو از بیماری کلیوی و بینایی و درد شدید ناحیه کمر رنج میبرد. حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی او را به جرم شرکت در اعتصاب سال ٨٤ شرکت واحد و ایجاد سندیکای واحد، تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی، به ٥ سال زندان محکوم کرده است. او در ١٩ تیر ٨٦ دستگیر و هم اکنون سه سال است که در زندان بسر میبرد. منصور اسانلو در ابتدا در زندان اوین بود و در سوم شهریور ٨٧ به سالن شماره ١٠ اندرزگاه ٤ رجایی شهر انتقال داده شد. در همین رابطه علاوه بر منصور اسانلو، ابراهیم مددی یکی دیگز از کارگران شرکت واحد و اعضای هیات مدیره سندیکا اکنون در زندان است و از تاریخ ٢٧ اسفند ٨٨ در زندان بسر میبرد.
کمیته مبارزه برای آژادی زندانیان سیاسی شکنجه و ضرب و شتم منصور اسانلو و دیگر زندانیان سیاسی را شدیدا محکوم میکند.
باید با نوشتن نامه های اعتراضی، برپایی تجمعات و به هر شکل که میتوانیم در برابر این تعرضات جمهوری اسلامی بایستیم. باید همه جا را از شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد، پر کرد و این خواست را در تمام اعتراضاتمان، در خیابان و در اعتراضات شبانه و در محل، در دانشگاهها و در هر تجمعی که برپا میکنیم، فریاد بزنیم. جمهوری اسلامی امروز با فشار بر روی دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی، با تجاوز و شکنجه های مرگ بار و با همه قوایش میخواهد خیزش انقلابی ای که بر پا شده است را عقب براند. اما مردم ایستاده اند و در این میان در برابر این انقلاب، خودشان به جان هم افتاده و رژیم بساط دادگاههای فرمایشی و اعتراف گیریهای مسخره اش را بر پا کرده است. این جمهوری اسلامی است که دارد فرو میریزد و مردم برای به زیر کشیدن کل این حکومت مبارزه میکنند. امروز بهترین فرصت است که تمام قوایمان را گرد آوریم تا درب زندانها را باز کنیم و بساط قلدری این جنایتکاران را جمع کنیم. زندانی سیاسی آزاد باید گردد! این خواست فوری مردم ایران است.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
زندانی سیاسی آزادی باید گردد
٩ شهریور ٨٨- ٣١ اوت ٢٠٠٩
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
تجمعات اعتراضی خانواده های دستگیرشدگان اخیر در مقابل
خانواده ها پیگیر وضع عزیزانشان در زندان و نگران وضع و حالشان هستند و خواهان آزادی فوری آنها از زندانند. خانواده ها اعلام کرده اند که تا آزادی آنها از زندان به تجمعات هر روزه خود ادامه خواهند داد.
امروز چهارشنبه ٤ شهریور از اول صبح بیش از ١٥٠ نفر از خانواده ها مقابل دادگاه انقلاب اسلامی جمع شدند و خواهان آزادی عزیزان خود از زندان شدند و دادگاههای فرمایشی و مضحکه اعتراف گیری رژیم را به سخره گرفتند. امروز برای تعداد کمی از دستگیر شدگان قرار وثیقه تعیین شد. اما وضع باقی آنها همچنان ناروشن است و خانواده ها را هر روزه سرمیداونند و به آنها پاسخ روشنی نمیدهند. امروز خانواده ها تلاش زیادی کردند که با مسیولین پرونده های دستگیرشدگان قاضی حداد و حیدری فر و صلواتی تماس بگیرند و وقتی بعد از ساعتها تلاش منشی دفتر آنها به خانواده ها گفت که خود را خسته نکنید خودمان اگر خبری شد شما را مطلع میکنیم، خانواده ها با عصبانیت پاسخ دادند که ما ساکت نمینشینیم. ما خانه نمی نشینیم. ما جواب میخواهیم. عزیزان ما باید فورا آزاد شوند. بدین ترتیب خانواده بر ادامه تجمعات خود تاکید کرده و آنجا را ترک کردند. امروز همچنین جمعی از خانواده ها در مقابل زندان اوین جمع بودند و خواهان ملاقات با عزیزانشان شدند. که مامورین زندان مانع ایستادن آنها در مقابل درب دژبانی شدند. اما خانواده ها به تجمع خود ادامه دادند.
خانواده های دستگیر شدگان اخیر روز گذشته نیر در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع داشتند و علیرغم تهدیدات نیروهای سرکوبگر رژیم برای متفرق شدن آنها به تجمع خود ادامه دادند. باید وسیعا به این تجمعات پیوست. باید همه جا را از شعار زندانی سیاسی پر کرد. جان دستگیرشدگان اخیر در خطر است. اخبار شکنجه و جنایات این رژیم همه خانواده ها و همه مردم را نگران کرده است باید با صفی متحد برای آزادی فوری آنها از زندان و آزادی تمامی زندانیان سیاسی تلاش کنیم.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
٤ شهریور ٨٨- ٢٦ اوت ٢٠٠٩
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
امروز چهارشنبه ٤ شهریور از اول صبح بیش از ١٥٠ نفر از خانواده ها مقابل دادگاه انقلاب اسلامی جمع شدند و خواهان آزادی عزیزان خود از زندان شدند و دادگاههای فرمایشی و مضحکه اعتراف گیری رژیم را به سخره گرفتند. امروز برای تعداد کمی از دستگیر شدگان قرار وثیقه تعیین شد. اما وضع باقی آنها همچنان ناروشن است و خانواده ها را هر روزه سرمیداونند و به آنها پاسخ روشنی نمیدهند. امروز خانواده ها تلاش زیادی کردند که با مسیولین پرونده های دستگیرشدگان قاضی حداد و حیدری فر و صلواتی تماس بگیرند و وقتی بعد از ساعتها تلاش منشی دفتر آنها به خانواده ها گفت که خود را خسته نکنید خودمان اگر خبری شد شما را مطلع میکنیم، خانواده ها با عصبانیت پاسخ دادند که ما ساکت نمینشینیم. ما خانه نمی نشینیم. ما جواب میخواهیم. عزیزان ما باید فورا آزاد شوند. بدین ترتیب خانواده بر ادامه تجمعات خود تاکید کرده و آنجا را ترک کردند. امروز همچنین جمعی از خانواده ها در مقابل زندان اوین جمع بودند و خواهان ملاقات با عزیزانشان شدند. که مامورین زندان مانع ایستادن آنها در مقابل درب دژبانی شدند. اما خانواده ها به تجمع خود ادامه دادند.
خانواده های دستگیر شدگان اخیر روز گذشته نیر در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع داشتند و علیرغم تهدیدات نیروهای سرکوبگر رژیم برای متفرق شدن آنها به تجمع خود ادامه دادند. باید وسیعا به این تجمعات پیوست. باید همه جا را از شعار زندانی سیاسی پر کرد. جان دستگیرشدگان اخیر در خطر است. اخبار شکنجه و جنایات این رژیم همه خانواده ها و همه مردم را نگران کرده است باید با صفی متحد برای آزادی فوری آنها از زندان و آزادی تمامی زندانیان سیاسی تلاش کنیم.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
٤ شهریور ٨٨- ٢٦ اوت ٢٠٠٩
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
خانواده های دستگیر شدگاه اخیر هر روزه در مقابل اوین و دادگاه انقلاب تجمع میکنند
تمامی دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی باید از زندان آزاد شوند
امروز دوشنبه ٢ شهریور از ساعت هشت صبح بیش از ١٥٠ نفر از خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل زندان اوین تجمع کردند. خانواده ها که خبر دفن پنهایی تعدادی از زندانیانی سیاسی را در بهشت زهرا شنیده بودند بسیار نگران بوده و خواهان ملاقات با عزیزان خود بودند. مامورین زندان ساعت ٩ صبح کارت های ملاقات را آوردند که به بسیاری از خانواده ها اجازه ملاقات داده نشده بود. صدای اعتراض خانواده ها بلند شد. فریاد میزدند که چه بلایی سر زندانیان آورده اید. چرا جواب نمیدهید. اکنون دو هفته است که حتی همان ماس های تلفنی که از درون زندان گرفته میشد، قطع شده است. وقتی مامورین زندان به خانواده ها میگفتند که تا عزیزان آنها دادگاهی نشوند ملاقات نخواهد بود، خانواده ها میگفتند کدام دادگاه و دادگاههای فرمایشی آنها را به سخره میگرفتند. مامورین زندان خانواده ها را به مرتضوی و سالارکیا حواله میدادند و خانواده ها آنها و خامنه ای و مقامات رژیم را مورد لعن و نفرت قرار میدادند. تعدادی از خانواده ها که دیدند ملاقاتی ندارند به سمت دادگاه انقلاب رفتند. در مقابل دادگاه انقلاب نیز تعدادی از خانواده ها جمع بودند. خانواده ها اعلام کرده اند که تا آزادی عزیزان خود از زندان به تجمعاتشان ادامه خواهند داد.
بنا به گزارش های منتشر شده روز گذشته ١ شهریور نیر تعدادی از خانواده های دستگیر شدگان در مقابل اوین تجمع داشتند و خواهان ملاقات عزیزان خود بودند. در این روز مامورین زندان اوین به دستور قاضی کشیک به سمت خانواده ها یورش بردند و آنها را مجبور کردند که محل را ترک کنند. اما خانواده با شعار دادن با مامورین مقابله میکردند. مامورین و نگهبانان زندان خانواده ها را به سمت پایین زندان هل دادند و تهدید کردند و گفتند اجازه ندارید به مقابل درب بیایید و گرنه شما نیز بازداشت خواهید شد. اما خانواده ها بازهم به تجمع خود ادامه داده و با اعتراض میگفتند شما حق این برخورد با ما را ندارید. عزیزان ما باید فورا از زندان آزاد شوند. در این روز همانند روزهای دیگر در مقابل دادگاه انقلاب نیز تعدادی از خانواده ها تجمع داشتند. آنها با دفتر حیدری فر که قاضی پرونده دستگیرشدگان اخیر است تماس گرفتند ، اما جوابی به آنها داده نشد و آنها را به تشکیل دادگاه احاله دادند. و میگفتند اینجا جمع نشوید تا خودمان با شما تماس بگیریم و خانواده ها اعلام میکردند ما تا عزیزانمان از زندان آزاد نشوند به تجمعاتمان ادامه خواهیم داد.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی مبارزه مکنند و همه انسانهای آزادیخواه را به مبارزه ای قدرتمند برای رها کردن این عزیزان از زندان فرا میخواند. باید وسیعا به تجمعات هر روزه خانواده های دستگیر شدگان پیوست. باید در و دیوار را با شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد پر کرد و در تظاهراتهای شبانه و در محلات این خواست را فریاد زد. باید اخبار درون زندانها را وسیعا همه جا انکعاس داد و با صفی متحد تمام امکانات خود را برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی از زندان بکار برد.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
٢ شهریور ٨٨- ٢٤ اوت ٢٠٠٩
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
امروز دوشنبه ٢ شهریور از ساعت هشت صبح بیش از ١٥٠ نفر از خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل زندان اوین تجمع کردند. خانواده ها که خبر دفن پنهایی تعدادی از زندانیانی سیاسی را در بهشت زهرا شنیده بودند بسیار نگران بوده و خواهان ملاقات با عزیزان خود بودند. مامورین زندان ساعت ٩ صبح کارت های ملاقات را آوردند که به بسیاری از خانواده ها اجازه ملاقات داده نشده بود. صدای اعتراض خانواده ها بلند شد. فریاد میزدند که چه بلایی سر زندانیان آورده اید. چرا جواب نمیدهید. اکنون دو هفته است که حتی همان ماس های تلفنی که از درون زندان گرفته میشد، قطع شده است. وقتی مامورین زندان به خانواده ها میگفتند که تا عزیزان آنها دادگاهی نشوند ملاقات نخواهد بود، خانواده ها میگفتند کدام دادگاه و دادگاههای فرمایشی آنها را به سخره میگرفتند. مامورین زندان خانواده ها را به مرتضوی و سالارکیا حواله میدادند و خانواده ها آنها و خامنه ای و مقامات رژیم را مورد لعن و نفرت قرار میدادند. تعدادی از خانواده ها که دیدند ملاقاتی ندارند به سمت دادگاه انقلاب رفتند. در مقابل دادگاه انقلاب نیز تعدادی از خانواده ها جمع بودند. خانواده ها اعلام کرده اند که تا آزادی عزیزان خود از زندان به تجمعاتشان ادامه خواهند داد.
بنا به گزارش های منتشر شده روز گذشته ١ شهریور نیر تعدادی از خانواده های دستگیر شدگان در مقابل اوین تجمع داشتند و خواهان ملاقات عزیزان خود بودند. در این روز مامورین زندان اوین به دستور قاضی کشیک به سمت خانواده ها یورش بردند و آنها را مجبور کردند که محل را ترک کنند. اما خانواده با شعار دادن با مامورین مقابله میکردند. مامورین و نگهبانان زندان خانواده ها را به سمت پایین زندان هل دادند و تهدید کردند و گفتند اجازه ندارید به مقابل درب بیایید و گرنه شما نیز بازداشت خواهید شد. اما خانواده ها بازهم به تجمع خود ادامه داده و با اعتراض میگفتند شما حق این برخورد با ما را ندارید. عزیزان ما باید فورا از زندان آزاد شوند. در این روز همانند روزهای دیگر در مقابل دادگاه انقلاب نیز تعدادی از خانواده ها تجمع داشتند. آنها با دفتر حیدری فر که قاضی پرونده دستگیرشدگان اخیر است تماس گرفتند ، اما جوابی به آنها داده نشد و آنها را به تشکیل دادگاه احاله دادند. و میگفتند اینجا جمع نشوید تا خودمان با شما تماس بگیریم و خانواده ها اعلام میکردند ما تا عزیزانمان از زندان آزاد نشوند به تجمعاتمان ادامه خواهیم داد.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی مبارزه مکنند و همه انسانهای آزادیخواه را به مبارزه ای قدرتمند برای رها کردن این عزیزان از زندان فرا میخواند. باید وسیعا به تجمعات هر روزه خانواده های دستگیر شدگان پیوست. باید در و دیوار را با شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد پر کرد و در تظاهراتهای شبانه و در محلات این خواست را فریاد زد. باید اخبار درون زندانها را وسیعا همه جا انکعاس داد و با صفی متحد تمام امکانات خود را برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی از زندان بکار برد.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
٢ شهریور ٨٨- ٢٤ اوت ٢٠٠٩
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
گزارشی از بازداشتگاه مخوف آگاهی شاهپور
گزارشی را که درزیر می خوانید بخشی از شکنجه های قرون وسطائی که در بازداشتگاه آگاهی شاهپور علیه زندانیان بی دفاع صورت می گیرد.
1.0- موقعیت داخلی بازداشتگاه اداره دوازدهم آگاهی شاهپور:
بازداشتگاه اداره داوزدهم ؛ از بازداشتگاههای مخوف تهران می باشد که زندانیان بی دفاع تحت شکنجه های قرون وسطائی قرار میدهند.
این بازداشتگاه از یک راهروی اصلی طویلی که در حدود 50 متر طول دارد تشکیل شده است. در وسط این روهری، راهروی دیگری وجود دارد که در سمت چپ آن قرار دارد و طول آن در حدود 20 متر می باشد. در این راهرو 10 سلول وجود دارد که هر سلول آن 10 متر مربع مساحت دارد.5 سلول در سمت راست راهرو و 5 سلول دیگر در سمت چپ راهر قرار دارد.سلولها مقابل هم قرار گرفته اند . به هر کدام از سلولها بند گفته می شود و به ترتیب از بند1 تا بند 10 تشکیل شده اند.به این مجموعه سلولها قسمت عمومی بازداشتگاه گفته می شود و تعداد زندانیان که در هر سلول آن نگهداری می شوند گاها تا 9 نفر می رسید.
1.1- سلولهای قرنطینه بازداشتگاه آگاهی شاپور :
در انتهای راهروی اصلی سرویسهای بهداشتی قرار دارند و نرسیده به دستشوئی در سمت چپ آن 2 سلول بنام قرنطینه است که محل نگهداری کودکان دستگیر شده می باشند.اکثر کودکان بازداشتی علاوه بر شکنجه های جسمی مورد تجاوز جنسی و سایر اذیت و آزارهای قرار می گرفتند
1.2- سلولهای انفرادی مخفی بازداشتگاه آگاهی شاپور :
راهروی اصلی به سرویسهای بهداشتی منتهی می شود. هنگام ورود به سرویسهای بهداشتی در سمت راست آن توالتها قرار دارند و در سمت چپ آن روشوئیها هستند . در کنار این روشوئیها یک دربی وجود دارد که مورد جلب توجه نمی شود. از این درب وارد سالن کوچک دیگری می شوید که در آن 2 در وجود دارد دربی که در روبرو قرار گرفته است درب ورودی قسمت مخفی بازداشتگاه است. چند پله به بالا می خورد و به واردی آن می رسیم.در این بازداشتگاه 7 سلول انفرادی وجود دارد که در کنار هم قرار دارند. در انتهای سری سلولها اتاق پاسداربندها هم قرار دارد.
ورود به این محل فقط با هماهنگی صورت می گیرد و بدون تماس تلفنی و هماهنگی قبلی به هیچ وجه امکان رود به اینجا نیست .
1.3- شرایط درونی سلولهای انفرادی مخفی بازداشتگاه :
1- کف سلول از موکت پوشیده شده که بسیار کثیف می باشد بر روی آن مدفوع، خون و تهوع زندانیان وجود دارد بطوریکه پاسداربندها هنگامی که قصد ورود به این سلولها دارند با ماسک و دستکش وارد می شوند.
2- سلولها فاقد پنجره می باشند و دربهای آن طوری ساخته شده است که کیپ هستند و هوا را به سختی عبور میدهند.
3-یکی از سلولها که دارای شرایط بسیار سختی دارد و درجه حرارت آن چند درجه از دیگر سلولها بیشتر می باشد و معمولا کسانی را که قصد قتل آنها را دارند در آنجا نگهداری می کنند.امیر توکلی برزجانی در همین سلول به قتل رسید.
4- علیرغم اینکه به آنها سلول انفرادی گفته می شد ولی 2 الی 4 نفر در آن نگهداری می کنند.
1.4- قتل زندانیان در زیر شکنجه:
تعداد زیادی از زندانیان در زیر شکنجه های قرون وسطائی مامورین ولی فقیه در آگاهی شاپور به قتل رسیده اند که به خاطر تهدید ات و ترس، خانواده های آنها حاضر به صحبت کردن در این مورد نیستند. یکی از تعداد زیادی که در این شکنجه گاه به قتل رسیدند. حسین(امیر) توکلی برازجانی 33 ساله می باشد .خانواده وی تحت فشار هستند و تا به حال امکان شکایت کردن و احقاق حقوق خود را نیافته اند.
1.5- شکنجه هایی که علیه زندانیان اعمال می شود:
1- با انبر دست پوست و نقاط حساس بدن را فشار دادن و زخمی کردن
2- فشردن ناخن های پا با انبردست
3- به مدت طولانی با باطوم و سایر اشیا زندانی را مورد شکنجه قرار دادن
3- از پشت دست بند و پابند زدن و مدت ها در این حالت رها کردن گاها تا یک ماه زندانی به این حالت نگه داشته می شود
4- منگنه کردن نقاط حساس بدن
5-جوجه کباب کردن
6- آویزان کردن به مدت طولانی تا زمانی که زندانی بیهوش شود
7- ندادن آب نوشیدنی به زندانی در گرمای مردادماه به مدت طولانی
8- زندانی در طی روز 2 بار هنگام رفتن به سرویسهای بهداشتی حق نوشیدن آب دارند در حالی که کیسه بر سر اوکشیده است و حق برداشتن کیسه را هم ندارند
9- در طی ۲۴ ساعت زندانی فقط ۲ بار حق استفاده از سرویسهای بهداشتی دارد آن هم در عرض 2 دقیقه اگر طولانی تر شود با باتون زندانی را مورد شکنجه قرار می دهند.
10- وادار کردن زندانی به خوردن مدفوعش و غذای بالا آورده
11- تجاوز جنسی به زندانیان و استعمال باتون و شکنجه های جنسی دیگر با دست پاره کردن، این عمل ضد بشری توسط فردی بنام حاج رفیعی صورت می گیرد.
12- زندانی تا یک ماه از استحمام محروم است
13- به زندانیان 2 بار در روز غذا داده می شد. غذای آنها مقدار بسیار کمی نان و سیب زمینی است. زمانهای جیره غذایی آنها ساعت 16:00 بعد ظهر و ساعت 21:00 شب می باشد.
و شکنجه های دیگر
1.6- اسامی تعدادی از شکنجه گران در آگاهی شاپور
سرهنگ مرتضی رستمی نیا رئیس قبلی بازداشتگاه، سرهنگ کرمی، سرهنگ مدحی و افراد تحت فرمان آنها می باشند. پاسدارانی که در سلولهای مخفی زندانیان را شکنجه می کنند با شماره همدیگر را صدا زده می زنند
1.7- بازداشت شدگان قیام
در جریان اعتراضات اخیر مردم ایران تعداد زیادی از جوانان دستگیر شدند و به این بازداشتگاه منتقل شدند و برای چند روز تحت شکنجه های قرون وسطائی قرار گرفتند.
گزارشاتی حاکی از آن است که در حدود 65 نفر از زندانیان زندان کهریزک به آگاهی شاپور انتقال داده شدند.
بازداشتگاه آگاهی شاپور زیر نظر نیروی انتظامی اداره می شود که تحت امر ولی فقیه علی خامنه ای می باشد و به اعتقاد او در آنجا با شکنجه های ضد بشری اعمال شده استانداردها ولی فقیه رعایت می شود و همچنان به قتل وشکنجه و تجاوز جنسی زندانیان بی دفاع ادامه میدهند.
لازم به یادآوری است کسانی که گزارشات فوق را ارسال کرده اند حاضرند در هر دادگاهی که امنیت جانی آنها را تامین کنند شرکت نمایند و از آنچه که بر آنها روا داشته شده و مشاهدات خود را بیان کنند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، جنایتهای علیه بشریت که در فوق توسط قربانیان اظهار شده را محکوم می کند. و از دبیر کل وکمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
اول شهریور 1388 برابر با 23 اوت 2008
تجمع خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین
تمامی دستگیر شدگان باید فورا آزاد شوند
امروز شنبه ٣١ مرداد نیز خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل دادگاه انقلاب اسلامی و زندانی اوین تجمع کردند. امروز قرار بود تعدادی از دستگیر شدگان با قرار کفالت ازاد شوند و خانواده ها مشغول تهیه سندی برای آزادی عزیز خود بودند. تعدادی از خانواده ها نیز که در این مدت ملاقاتی نداشتند با نگرانی عکس عزیزان خود را به کسانیکه از زندان آزاد شده و برای ملاقات با وکیل خود و بررسی پرونده هایی که برایشان تشکیل شده است به دادگاه انقلاب آمده بودند، نشان میدادند تا بلکه از آنها خبری کسب کنند. نکهبانان مستقر در دادگاه انقلاب خانواده را کنار میزدند و مانع تجمع آنها در محل بودند. همچنین تعدادی از خانواده ها در مقابل زندان اوین تجمع داشته و خواهان آزادی عزیزان خود شدند.
کمیته مباززه برای آزادی زندانیان سیاسی از همه انسانهای آزادیخواه میخواهد که در کنار خانواده های دستگیر شدگان برای آژدی فوری آنها از زندان تلاش کنند. تمامی دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی باید فورا و بدون قید و شرط از زندان آزاد شوند. این خواست فوری مردم است.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
28 مرداد 88- 19 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
امروز شنبه ٣١ مرداد نیز خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل دادگاه انقلاب اسلامی و زندانی اوین تجمع کردند. امروز قرار بود تعدادی از دستگیر شدگان با قرار کفالت ازاد شوند و خانواده ها مشغول تهیه سندی برای آزادی عزیز خود بودند. تعدادی از خانواده ها نیز که در این مدت ملاقاتی نداشتند با نگرانی عکس عزیزان خود را به کسانیکه از زندان آزاد شده و برای ملاقات با وکیل خود و بررسی پرونده هایی که برایشان تشکیل شده است به دادگاه انقلاب آمده بودند، نشان میدادند تا بلکه از آنها خبری کسب کنند. نکهبانان مستقر در دادگاه انقلاب خانواده را کنار میزدند و مانع تجمع آنها در محل بودند. همچنین تعدادی از خانواده ها در مقابل زندان اوین تجمع داشته و خواهان آزادی عزیزان خود شدند.
کمیته مباززه برای آزادی زندانیان سیاسی از همه انسانهای آزادیخواه میخواهد که در کنار خانواده های دستگیر شدگان برای آژدی فوری آنها از زندان تلاش کنند. تمامی دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی باید فورا و بدون قید و شرط از زندان آزاد شوند. این خواست فوری مردم است.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
28 مرداد 88- 19 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
فیلم شب همبستگی با زندانیان سیاسی ایران
قسمت اول
قسمت دوم
عکسها
سخنرانی چارلی چاپلين درپایان فيلم ديکتاتور بزرگ
قسمت اول
قسمت دوم
عکسها
سخنرانی چارلی چاپلين درپایان فيلم ديکتاتور بزرگ
سران جنایتکار رژیم باید محاکمه شوند
شهلا دانشفر
همه دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند
در طول دو ماه خیزش انقلابی مردم، صدها نفر بازداشت و زندانی شده اند، تعدادی نزدیک به صد نفر در خیابانها و یا در بازداشتهایی جمهوری اسلامی به قتل رسیده اند و دستگیرشدگان زیر بدترین و وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته اند. این قاتلین همچون حکومتی اشغالگر با استقرار نیروی سرکوبشان در کوچه و خیابان دارند روزهای آخر عمرشان را سپری میکنند. اینها دستگیر شدگان را در بازداشتگاههایی چون کهریزک که اردوگاه مرگ خوانده شده، شکنجه کرده و کشته اند. بازداشتگاهایی که در آن زندانیان را در کابین هایی فلزی قرار داده و هر کابین را آنقدر پر از زندانی کردند که جایی برای خواب و حتی تکان خوردن برای آنان نبود. بازداشتگاهی که در آن توحش و خشونت را به اوج خود رساندند، در آنجا بر روی زندانیان آب داغ ریختند، پایشان را در قیر داغ گذاشتند، آنها را از سقف آویزان کردند، با ضربات باتوم بر جمجمه زندانی کوبیدند و او را کشتند و به زندانیان تجاوز کردند و همچون حیواناتی وحشی به جان زندانیان افتادند.
ماجرای قتل ترانه موسوی و تجاوز وحشیانه به او و تحویل جسد سوخته شده اش به خانواده او یک نمونه تکان دهنده از ابعاد توحش این رژیم جنایتکار است. بنا به گزارشات خودی هایشان این جانوران وحشی به دختران بازداشتی و به پسران جوان با حالتی وحشیانه تجاوز كردند كه برخی دچار افسردگی و مشكلات جدی روحی و جسمی گردیده اند. بنا بر همین گزارشها اینها زندانیان را مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و در گرسنگی و تشنگی و گرما نگاه میداشتند و با کوبیدن ضربات محکم بر سر و بدن جمجمه شان را شکسته اند. این جانیان با توهین و تحقیر کوشیدند که زندانی را بشکنند. اینها در همین مدت و زیر فشار شکنجه هایشان نزدیک به صد نفر را به قتل رسانده اند و هم اکنون تعداد زیادی از دستگیر شدگان در چنگ این وحشیان جنایتکار در اسارت بسر میبرند. از جمله جمشیدی سخنگوی قوه قضاییه ادعا میکند که در این مدت ٤٠٠٠ نفر دستگیر شده اند که ٣٧٠٠ نفر آن در همان هفته اول آزاد شده اند. اما سوال اینست که پس دستگیرشدگان هجده تیر، چهلم ندا، و دستگیریهایی که هر روزه در خیابانهای مختلف تهران و کرمانشاه و مشهد و شیراز و اصفهان و تبریز و شهرهای شمال و غیره صورت میگیرد چه شده اند. گفته میشود هم اکنون بیش از سه هزار نفر در زندانند، اما متاسفانه کسی امار دقیق دستگیری های اخیر را ندارد.
ابعاد جنایاتی که جمهوری اسلامی بر سر دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی آورده است تکاندهنده است. ابعاد آن آنچنان فاجعه انگیر بوده است که کل حکومت را به هم ریخته است. اما با همه این وحشیگیری ها نه تنها نتوانستند خیزش انقلابی مردم را عقب برانند بلکه مبارزات مردم شعله بیشتری گرفت و امروز کل حاکمیت در مخمصه و بن بست قرار گرفته است و حسابی به جان هم افتاده اند. از محاکمه و دستگیری یکدیگر سخن میگویند و آشکارا برای یکدیگر خط و نشان میکشند. اکنون از سلب صلاحیت از خامنه ای ولی فقیه جمهوری اسلامی سخن به میان است. از محاکمه احمدی نژاد بعنوان مسئول کل شورای امنیت صحبت میکنند و در برابر خشم مردم دارند جنایات یکدیگر را رو میکنند. نامه کروبی به رفسنجانی، نامه قضات به دادستان کل کشور و دفاعیه های هر کدام حاکی از وحشت و هراس کل رژیم از موج اعتراض گسترده مردم است و اینها همه پیشروی های انقلاب ماست که چنین این جانوارن را به جان هم انداخته است. مردم با مبارزاتشان و با شعار شکنجه اعتراف دیگر اثر ندارد حتی پاسخ دادگاهها فرمایشی اینها را نیز دادند. و همانطور که مضحکه انتخاباتشان را برسرشان خراب کردند، مراسم تنفقید و تحلیف احمدی نژاد را با اعتراضات گسترده خود و با مرگ بر دیکتاتور، دولت کودتا استعفا استعفا، پاسخ دادند.
واقعیت اینست که جانیان حکومت سی سال است که سرکوب و شکنجه میکنند، انسانها را به خاطر مبارزه برای آزادی و برابری و برای اینکه حقشان را طلب کرده اند، زندانی کرده و به جوخه های دار سپرده اند و اکنون برای عقب راندن موج گسترده اعتراض مردم به سیم آخر زده و دست به چنین جنایاتی زده اند. اما نکته اینجاست که امروز چنان به جان هم افتاده اند که دارند همین بلایا را بر سر بخشی از خودشان که هم اکنون در جریان نزاعهایشان در زندانند، بر سر همان کسانیکه منتظری در نامه اش به آنها اشاره دارد و از پایه گذاران و خدمتگزاران این حکومت جنایتکار بوده اند و بر سر همان کسانیکه امروز در صف متهمان قرار گرفته و دارند به محاکمه کشیده میشوند، آورده اند. کسانیکه وقتی خود امروز در جنگ درونی شان، در جنگی که جان یکدیگر را نشانه رفته اند، ناگزیر به سخن گفتن شده اند. طوری وانمود میکنند که گویی مبدا و شروع این جنایات از زمانیست که جنگ خانگی آنها شروع و یا شدت گرفته است، گویی از زمان شکست جنبش دوم خرداد و طرح های اصلاح حکومتی شان آغاز شده است.
اما همگان میدانند که اعتراض مردم به سی سال جنایت و سرکوب و کشتار و اعدام و سنگسار و فقر و بدبختی ایست که این رژیم بر گرده آنها تحمیل کرده است و کل حکومت را نشانه گرفته اند. مردم با اعتراضات هر روزه شان صفوف رژیم را در هم شکسته و با استفاده از این روزنه بیرون آمده و میخواهند خود را از شر کل این رژیم و جنایاتش رها کنند.
به عبارت روشنتر خیزش انقلابی ای که امروز برپا شده است بطور واقعی در ادامه مبارزات هر روزه مردم با این رژیم جنایتکار، مبارزات کارگران، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه است که اکنون چنین ابعادی بخود گرفته است، طوفانی خشمگین که میرود تا بساط کل این حکومت را جارو کند.
جنایات اخیر رژیم،، کشتن ندا و سهراب و ترانه و شکنجه های جنایتکارانه اش در زندان اکنون جامعه را آنچنان به خشم آورده است که اعتراضات را هر روزه کرده است. در همین راستاست که بحث شکنجه ها و رفتار با زندانیان، افشا شدن جنايات وحشيانه و شكنجه هاي سبعانه در شكنجه گاه کهریزک و محاکمه عاملین آن اکنون به موضوع داغ بحث در درون خود حکومت تبدیل شده است و در این میان مردم کل حکومت را نشانه رفته اند و خواهان محاکمه سران جنایتکار این رژیم هستند، زیر فشار همین اعتراضات و وحشت از طوفانی که در حرکت است همانطور که اشاره کردم خامنه ای جنایتکار که خود فرمان حمله و کشتار را داد، ناگزیر شد فرمان به تعطیلی بخشی از بازداشتگاه کهریزک را که اردوگاه مرگ نام گرفته است بدهد، و فرماندهان نظامی شان که جنایت کرده بودند بیشرمانه گفتند بازداشتگاه غیر استاندارد بوده است. گفتند بعضی ها خود سرانه عمل کرده و تنبیه شده اند، و اکنون اسناد جنایات اینها از زبان خودی هایشان دارد رو میشود. کمیسیون های مجلس به راه افتاده است و همه شان به دست و پا افتاده اند، همه اینها حاکی از اینست که با قدرت اعتراضمان داریم عقبشان میرانیم، و این موج انقلاب است که به پیش میرود.
اکنون روزهای انقلاب روزهای به زیر کشیدن این رژیم جنایتکار است که داریم پشت سر میگذاریم، انقلابی که با فریادهای انسانی خود و با شعارهای اعدام نه، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و با ده خواست فوری اش که دیگر به گفتمان جامعه تبدیل شده است، توجه جهانیان را بخود جلب کرده است. در این روزهای انقلاب مردم هر روز به بهانه ای بیرون می آیند و با شعار مرگ بر دیکتاتور فریاد اعتراض خود را بلند میکنند و اعتراضات شبانه هر روز گسترش بیشتری یافته و محلات و کوچه های بیشتری را فرا گرفته است.
بدین ترتیب مبارزات مردم هر روز عمق بیشتر می یابد و شعار زندانی سیاسی آزاد باید گزدد امروز به یک خواست فوری مردم تبدیل شده است، در یک کلام مردم با اعتراضات هر روزه شان برای به زیر کشیدن کل این رژیم به میدان آمده اند.
همه اینها اتفاقات مهمی است که جمهوری اسلامی براحتی از زیر آن جان سالم بدر نخواهد برد. مردم امان نمیدهند، آزادی فوری دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی، محاکمه سران رژیم و در راسش خامنه ای و احمدی نژاد ، محاکمه شکنجه گران کهریزک و در راس آن احمدرضا رادان و معاونش عامریان و حقی فرمانده گارد و کشمیری و دیگر نگهبانان جنایتکار رژیم که وحشیانه به جان زندانیان افتادند، همه و همه خواستهای فوری مردم است، اینها فرمان فوری انقلاب است.
در چنین شرایط خطیری باید با اعتراضاتمان جمهوری اسلامی را در محاصره خود قرار دهیم، در مقابل زندان اوین و بازداشتگاههایی چون شهید کچویی در کرج و غیره و در مقابل دادگاه انقلاب در تهران و در تمام شهرها همراه با خانواده های دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی وسیعا جمع شویم و یکصدا فریاد بزنیم، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و با قدرت متحد خود درب زندانها را باز کنیم.
جمهوری اسلامی در این مدت نزدیک به صد نفر را به قتل رسانده است، چند هزار نفر را در بازداشت نگاه داشته است، برای سه نفر از فعالین کارگری دستگیر شده اول مه سنندج، احکام زندان و شلاق صادر کرده است، فعالین کارگری نیشکر هفت تپه علی نجاتی و رحیم بساق را به دادگاه احضار کرده است و میکوشد تا با ابزار سرکوب خود مبارزات هر روزه مردم را عقب زند. باید همه جا در کارخانه و در دانشگاه و در تمام شهرها یکصدا به اعتراض برخیزیم و این رژیم وحشی و جنایتکار را عقب بزنیم، با اعتراضات خود بساط نیروهای سرکوبشان را از خیابانها و محلات، از کارخانجات و دانشگاهها و از همه جا جمع کنیم.
جنایات این دوره جمهوری اسلامی پرونده سی سال جنایات آن را، پرونده کشتار سال ٦٧ و قتل های زنجیره ای و کشتاری که در حمله خونین سال ٥٨ به کردستان و با برپایی جوخه های اعدام در شهرهای کردستان انجام گرفت، همه و همه را امروز برای کل جامعه باز کرده است. سران این رژیم باید بخاطر همه این جنایات محاکمه شوند و این خواست فوری مردم است.
واقعیت اینست که جمهوری اسلامی امروز در اوج استیصال خود است، صفوفش به هم ریخته و به جان هم افتاده اند، کل جامعه به پا خاسته و مردم برای به زیر کشیدنش به خیابانها آمده اند، باید زندان این ابزار سرکوب انقلاب را از رژیم گرفت، بعلاوه جان دستگیر شدگان اخیر و همه کسانیکه در اسارت این جنایتکاران بسر میبرند در خطر است، باید با تمام قدرت آنها را هرچه سريعتر از چنگ این جانیان رها کنیم.
خواست محاکمه سران جنایتکار رژیم و آزادی فوری تمامی دستگیرشدگان و همه زنداینان سیاسی امروز در راس خواستهای فوری مردم قرار دارد، حول این خواستها متحد شویم و برای اینکه انقلابمان را به جلو ببریم، برای اینکه صف اعتراضمان را متحد کنیم، با تمام قدرت برای آزادی دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی بکوشیم، باید درب زندانها را گشود.*
به نقل از انترناسیونال 309
همه دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند
در طول دو ماه خیزش انقلابی مردم، صدها نفر بازداشت و زندانی شده اند، تعدادی نزدیک به صد نفر در خیابانها و یا در بازداشتهایی جمهوری اسلامی به قتل رسیده اند و دستگیرشدگان زیر بدترین و وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته اند. این قاتلین همچون حکومتی اشغالگر با استقرار نیروی سرکوبشان در کوچه و خیابان دارند روزهای آخر عمرشان را سپری میکنند. اینها دستگیر شدگان را در بازداشتگاههایی چون کهریزک که اردوگاه مرگ خوانده شده، شکنجه کرده و کشته اند. بازداشتگاهایی که در آن زندانیان را در کابین هایی فلزی قرار داده و هر کابین را آنقدر پر از زندانی کردند که جایی برای خواب و حتی تکان خوردن برای آنان نبود. بازداشتگاهی که در آن توحش و خشونت را به اوج خود رساندند، در آنجا بر روی زندانیان آب داغ ریختند، پایشان را در قیر داغ گذاشتند، آنها را از سقف آویزان کردند، با ضربات باتوم بر جمجمه زندانی کوبیدند و او را کشتند و به زندانیان تجاوز کردند و همچون حیواناتی وحشی به جان زندانیان افتادند.
ماجرای قتل ترانه موسوی و تجاوز وحشیانه به او و تحویل جسد سوخته شده اش به خانواده او یک نمونه تکان دهنده از ابعاد توحش این رژیم جنایتکار است. بنا به گزارشات خودی هایشان این جانوران وحشی به دختران بازداشتی و به پسران جوان با حالتی وحشیانه تجاوز كردند كه برخی دچار افسردگی و مشكلات جدی روحی و جسمی گردیده اند. بنا بر همین گزارشها اینها زندانیان را مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و در گرسنگی و تشنگی و گرما نگاه میداشتند و با کوبیدن ضربات محکم بر سر و بدن جمجمه شان را شکسته اند. این جانیان با توهین و تحقیر کوشیدند که زندانی را بشکنند. اینها در همین مدت و زیر فشار شکنجه هایشان نزدیک به صد نفر را به قتل رسانده اند و هم اکنون تعداد زیادی از دستگیر شدگان در چنگ این وحشیان جنایتکار در اسارت بسر میبرند. از جمله جمشیدی سخنگوی قوه قضاییه ادعا میکند که در این مدت ٤٠٠٠ نفر دستگیر شده اند که ٣٧٠٠ نفر آن در همان هفته اول آزاد شده اند. اما سوال اینست که پس دستگیرشدگان هجده تیر، چهلم ندا، و دستگیریهایی که هر روزه در خیابانهای مختلف تهران و کرمانشاه و مشهد و شیراز و اصفهان و تبریز و شهرهای شمال و غیره صورت میگیرد چه شده اند. گفته میشود هم اکنون بیش از سه هزار نفر در زندانند، اما متاسفانه کسی امار دقیق دستگیری های اخیر را ندارد.
ابعاد جنایاتی که جمهوری اسلامی بر سر دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی آورده است تکاندهنده است. ابعاد آن آنچنان فاجعه انگیر بوده است که کل حکومت را به هم ریخته است. اما با همه این وحشیگیری ها نه تنها نتوانستند خیزش انقلابی مردم را عقب برانند بلکه مبارزات مردم شعله بیشتری گرفت و امروز کل حاکمیت در مخمصه و بن بست قرار گرفته است و حسابی به جان هم افتاده اند. از محاکمه و دستگیری یکدیگر سخن میگویند و آشکارا برای یکدیگر خط و نشان میکشند. اکنون از سلب صلاحیت از خامنه ای ولی فقیه جمهوری اسلامی سخن به میان است. از محاکمه احمدی نژاد بعنوان مسئول کل شورای امنیت صحبت میکنند و در برابر خشم مردم دارند جنایات یکدیگر را رو میکنند. نامه کروبی به رفسنجانی، نامه قضات به دادستان کل کشور و دفاعیه های هر کدام حاکی از وحشت و هراس کل رژیم از موج اعتراض گسترده مردم است و اینها همه پیشروی های انقلاب ماست که چنین این جانوارن را به جان هم انداخته است. مردم با مبارزاتشان و با شعار شکنجه اعتراف دیگر اثر ندارد حتی پاسخ دادگاهها فرمایشی اینها را نیز دادند. و همانطور که مضحکه انتخاباتشان را برسرشان خراب کردند، مراسم تنفقید و تحلیف احمدی نژاد را با اعتراضات گسترده خود و با مرگ بر دیکتاتور، دولت کودتا استعفا استعفا، پاسخ دادند.
واقعیت اینست که جانیان حکومت سی سال است که سرکوب و شکنجه میکنند، انسانها را به خاطر مبارزه برای آزادی و برابری و برای اینکه حقشان را طلب کرده اند، زندانی کرده و به جوخه های دار سپرده اند و اکنون برای عقب راندن موج گسترده اعتراض مردم به سیم آخر زده و دست به چنین جنایاتی زده اند. اما نکته اینجاست که امروز چنان به جان هم افتاده اند که دارند همین بلایا را بر سر بخشی از خودشان که هم اکنون در جریان نزاعهایشان در زندانند، بر سر همان کسانیکه منتظری در نامه اش به آنها اشاره دارد و از پایه گذاران و خدمتگزاران این حکومت جنایتکار بوده اند و بر سر همان کسانیکه امروز در صف متهمان قرار گرفته و دارند به محاکمه کشیده میشوند، آورده اند. کسانیکه وقتی خود امروز در جنگ درونی شان، در جنگی که جان یکدیگر را نشانه رفته اند، ناگزیر به سخن گفتن شده اند. طوری وانمود میکنند که گویی مبدا و شروع این جنایات از زمانیست که جنگ خانگی آنها شروع و یا شدت گرفته است، گویی از زمان شکست جنبش دوم خرداد و طرح های اصلاح حکومتی شان آغاز شده است.
اما همگان میدانند که اعتراض مردم به سی سال جنایت و سرکوب و کشتار و اعدام و سنگسار و فقر و بدبختی ایست که این رژیم بر گرده آنها تحمیل کرده است و کل حکومت را نشانه گرفته اند. مردم با اعتراضات هر روزه شان صفوف رژیم را در هم شکسته و با استفاده از این روزنه بیرون آمده و میخواهند خود را از شر کل این رژیم و جنایاتش رها کنند.
به عبارت روشنتر خیزش انقلابی ای که امروز برپا شده است بطور واقعی در ادامه مبارزات هر روزه مردم با این رژیم جنایتکار، مبارزات کارگران، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه است که اکنون چنین ابعادی بخود گرفته است، طوفانی خشمگین که میرود تا بساط کل این حکومت را جارو کند.
جنایات اخیر رژیم،، کشتن ندا و سهراب و ترانه و شکنجه های جنایتکارانه اش در زندان اکنون جامعه را آنچنان به خشم آورده است که اعتراضات را هر روزه کرده است. در همین راستاست که بحث شکنجه ها و رفتار با زندانیان، افشا شدن جنايات وحشيانه و شكنجه هاي سبعانه در شكنجه گاه کهریزک و محاکمه عاملین آن اکنون به موضوع داغ بحث در درون خود حکومت تبدیل شده است و در این میان مردم کل حکومت را نشانه رفته اند و خواهان محاکمه سران جنایتکار این رژیم هستند، زیر فشار همین اعتراضات و وحشت از طوفانی که در حرکت است همانطور که اشاره کردم خامنه ای جنایتکار که خود فرمان حمله و کشتار را داد، ناگزیر شد فرمان به تعطیلی بخشی از بازداشتگاه کهریزک را که اردوگاه مرگ نام گرفته است بدهد، و فرماندهان نظامی شان که جنایت کرده بودند بیشرمانه گفتند بازداشتگاه غیر استاندارد بوده است. گفتند بعضی ها خود سرانه عمل کرده و تنبیه شده اند، و اکنون اسناد جنایات اینها از زبان خودی هایشان دارد رو میشود. کمیسیون های مجلس به راه افتاده است و همه شان به دست و پا افتاده اند، همه اینها حاکی از اینست که با قدرت اعتراضمان داریم عقبشان میرانیم، و این موج انقلاب است که به پیش میرود.
اکنون روزهای انقلاب روزهای به زیر کشیدن این رژیم جنایتکار است که داریم پشت سر میگذاریم، انقلابی که با فریادهای انسانی خود و با شعارهای اعدام نه، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و با ده خواست فوری اش که دیگر به گفتمان جامعه تبدیل شده است، توجه جهانیان را بخود جلب کرده است. در این روزهای انقلاب مردم هر روز به بهانه ای بیرون می آیند و با شعار مرگ بر دیکتاتور فریاد اعتراض خود را بلند میکنند و اعتراضات شبانه هر روز گسترش بیشتری یافته و محلات و کوچه های بیشتری را فرا گرفته است.
بدین ترتیب مبارزات مردم هر روز عمق بیشتر می یابد و شعار زندانی سیاسی آزاد باید گزدد امروز به یک خواست فوری مردم تبدیل شده است، در یک کلام مردم با اعتراضات هر روزه شان برای به زیر کشیدن کل این رژیم به میدان آمده اند.
همه اینها اتفاقات مهمی است که جمهوری اسلامی براحتی از زیر آن جان سالم بدر نخواهد برد. مردم امان نمیدهند، آزادی فوری دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی، محاکمه سران رژیم و در راسش خامنه ای و احمدی نژاد ، محاکمه شکنجه گران کهریزک و در راس آن احمدرضا رادان و معاونش عامریان و حقی فرمانده گارد و کشمیری و دیگر نگهبانان جنایتکار رژیم که وحشیانه به جان زندانیان افتادند، همه و همه خواستهای فوری مردم است، اینها فرمان فوری انقلاب است.
در چنین شرایط خطیری باید با اعتراضاتمان جمهوری اسلامی را در محاصره خود قرار دهیم، در مقابل زندان اوین و بازداشتگاههایی چون شهید کچویی در کرج و غیره و در مقابل دادگاه انقلاب در تهران و در تمام شهرها همراه با خانواده های دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی وسیعا جمع شویم و یکصدا فریاد بزنیم، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و با قدرت متحد خود درب زندانها را باز کنیم.
جمهوری اسلامی در این مدت نزدیک به صد نفر را به قتل رسانده است، چند هزار نفر را در بازداشت نگاه داشته است، برای سه نفر از فعالین کارگری دستگیر شده اول مه سنندج، احکام زندان و شلاق صادر کرده است، فعالین کارگری نیشکر هفت تپه علی نجاتی و رحیم بساق را به دادگاه احضار کرده است و میکوشد تا با ابزار سرکوب خود مبارزات هر روزه مردم را عقب زند. باید همه جا در کارخانه و در دانشگاه و در تمام شهرها یکصدا به اعتراض برخیزیم و این رژیم وحشی و جنایتکار را عقب بزنیم، با اعتراضات خود بساط نیروهای سرکوبشان را از خیابانها و محلات، از کارخانجات و دانشگاهها و از همه جا جمع کنیم.
جنایات این دوره جمهوری اسلامی پرونده سی سال جنایات آن را، پرونده کشتار سال ٦٧ و قتل های زنجیره ای و کشتاری که در حمله خونین سال ٥٨ به کردستان و با برپایی جوخه های اعدام در شهرهای کردستان انجام گرفت، همه و همه را امروز برای کل جامعه باز کرده است. سران این رژیم باید بخاطر همه این جنایات محاکمه شوند و این خواست فوری مردم است.
واقعیت اینست که جمهوری اسلامی امروز در اوج استیصال خود است، صفوفش به هم ریخته و به جان هم افتاده اند، کل جامعه به پا خاسته و مردم برای به زیر کشیدنش به خیابانها آمده اند، باید زندان این ابزار سرکوب انقلاب را از رژیم گرفت، بعلاوه جان دستگیر شدگان اخیر و همه کسانیکه در اسارت این جنایتکاران بسر میبرند در خطر است، باید با تمام قدرت آنها را هرچه سريعتر از چنگ این جانیان رها کنیم.
خواست محاکمه سران جنایتکار رژیم و آزادی فوری تمامی دستگیرشدگان و همه زنداینان سیاسی امروز در راس خواستهای فوری مردم قرار دارد، حول این خواستها متحد شویم و برای اینکه انقلابمان را به جلو ببریم، برای اینکه صف اعتراضمان را متحد کنیم، با تمام قدرت برای آزادی دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی بکوشیم، باید درب زندانها را گشود.*
به نقل از انترناسیونال 309
جمهوری اسلامی از جنایات کهریزک جان سالم بدر نمیبرد
فاتح بهرامی
دستور خامنه ای برای تعطیلی شکنجه گاه کهریزک اساسا قدرت جنبش انقلابی مردم و بی اثری وحشیانه ترین تاکتیک رژیم برای مرعوب کردن مردم را به اثبات رساند. آنچه در کهریزیک اتفاق افتاد، یعنی شکنجه و قتل و تجاوز، جزئی از شناسنامه حکومت اسلامی و مانند گروه خون این رژیم است که در تمام این ۳۰ سال علیه مخالفین خود به آن دست یازیده است. فرق کهریزک با سایر قتلگاهها و شکنجه گاههای دیگر فقط اعمال توحش خشن و جنایت سبعانه رژیم نیست، بلکه این قتلگاه پروژه ای ویژه برای ارعاب مردم بپاخاسته و برای شکست دادن جنبش انقلابی علیه جمهوری اسلامی بود. اما این پروژه نه تنها مفتضحانه شکست خورد بلکه به ضد خود و به پاشنه آشیل دیگری برای جمهوری اسلامی بدل شد. این رژیم تاکنون اشکال مختلفی از سرکوب و نمایش و مانور را برای ترساندن مردم بکار گرفته بود اما منجر به ساکت کردن مردم و جلوگیری از اعتراض آنان نشده بود. اینبار، در شرایطی که صدای پای انقلاب به گوش خامنه ای و سایر سران حکومت رسیده بود و هر روز مردم حاکمیت این جانیان را در خیابانها به مصاف طلبیدند، آنگاه خامنه ای و جناح او برای ارعاب مردم به این تاکتیک دست زدند که چهره حکومتی که با خشن ترین روش شکنجه و تجاوز و قتل میکند را علنا جلو جامعه بگذارند. فکر کردند راه نجاتشان اینست که به مردم بگویند که بی محابا میکشند و میزنند تا درس عبرتی برای کسانی باشد که هنوز پایشان به زندان نرسیده است. از اینرو در مقابل چشمان کسانی که بعدا آزاد میکردند در نهایت توحش به شنیع ترین اشکال شکنجه دست زدند تا آنها برای مردم تعریف کنند. علاوه بر این، اجساد کسانی که زیر شکنجه له شده و بقتل رسیده بودند باندازه کافی این تصویر اعمال توحش را منعکس میکرد و اخبارش به گوش همه رسید. در کنار اینها، اعدام بیش از صد نفر، نمایش شنیع اعتراف گیری و رفتار وحشیانه نیروی سرکوب در خیابانها همگی قرار است این جنبش انقلابی علیه جمهوری اسلامی را مهار کند.
جنایاتی که جمهوری اسلامی در این مدت و بویژه در کهریزک با تمام توحش مرتکب شد نتوانست به هدف خود برسد و نمیتوانست. تعطیلی این قتلگاه و اعتراف سران حکومت به گوشه ای از جنایاتی که مرتکب شدند یک عقب نشینی و شکست جدی جمهوری اسلامی در مقابل مردم بود و قدرت جنبش انقلابی مردم را نشان داد. وقتی که اسناد و مدارک غیر قابل انکار این جنایات رو شد خامنه ای برای جلوگیری از افشای نقش خود و احمدی نژاد و فرماندهان نظامی سپاه و ناجا دستور تعطیلی آنرا صادر کرد، و چند نفر از عناصر دست چندم را برکنار کردند که لابد یا آنها را میکشند یا اسمشان را مخفی میکنند و طبق معمول در پستهای بهتری مشغول کار میکنند تا پای سران حکومت بمیان نیاید. اما کار از کار گذشته است و حتی جناح مقابل نیز علنا احمدی نژاد و محصولی وزیر کشور را مسبب این کار میدانند. تاکنون لااقل معلوم شده است که خود رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی و چند معاون و دستیار وی مستقیما در شکنجه دستگیر شدگان دست داشته اند و اسامی هشت نفر از آنها علنی شده است. نفس اعتراف به جنایات مرتکب شده در کهریزک و تعطیلی آن بمعنی اعلام شکست هدف برپاکردن آن است، یعنی تاکتیک مذکور برای مرعوب کردن مردم شکست خورد. اما این تازه اول کار است و جمهوری اسلامی نمیتواند از آن عبور کند. اکنون رژیم تماما در تلاش برای توجیه و ماستمالی کردن این جنایات است. میگویند زندانی از شکنجه نمرده بلکه بدلیل مننژیت و یا توجیهات مسخره ای از این قبیل مرده است. زور میزنند که افتضاحی که بار آورده اند را به گردن عده ای "خاطی" بیندازند اما یادشان رفته که همانطور که قرار بود جامعه تصویر حکومت شکنجه گر را ببیند شکنجه توسط افرادی مانند رادان را نیز منعکس میکند و همین پای احمدی نژاد و خامنه ای را بعنوان آمرین این جنایات بوسط میکشد. واضح است که مردم با توجیهات مسخره رژیم کلاه سرشان نمیرود، اما مساله مهمتر اینست که در عین حال که مرتکب وحشیانه ترین جنایات شده اند دارند جلو چشم مردم عقب نشینی میکنند و همین رژیم را در مقابل مردم ضعفیتر میکند و هر نوع سیاست و تاکتیک ارعاب را بیش از پیش بیخاصیت میکند.
وضعیت جمهوری اسلامی بحدی آشفته و از هم گسیخته است که از کانال کهریزک میتواند بزیر کشیده شود. اکنون کار بجائی رسیده که باشکال مختلف مساله کنار رفتن خامنه ای را مطرح کرده است. عده ای از مجمع نمایندگان ادوار مجلس با استناد به یک اصل قانون اساسی خواهان بررسی صلاحیت خامنه ای در مجلس خبرگان هستند، یعنی عده ای در درون رژیم بطور علنی خواهان بررسی شرایط برکناری خامنه ای از پست ولی فقیه میشوند، و این یعنی جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط کامل است. دعوای دو جناح امروز جمهوری اسلامی بدلیل قدرت و فشار انقلاب به حد انفجاری و غیر قابل کنترل رسیده است. دعوای دو جناح امروز در جمهوری اسلامی که خامنه ای و رفسنجانی در راس آنها هستند بجائی رسیده که هر یک برای حفظ خود و حفظ نظام راهی بجز کنار زدن کامل جناح مقابل ندارند. ماجرای کهریزک و همچنین نمایشهای اعتراف گیری به یک فاکتور مهم در تسویه حساب این دو جناح بدل شده است که جناح رفسنجانی آنرا اهرمی اساسی برای برکناری خامنه ای محسوب میکند. اما جنایات و توحش کهریزک تمام جنایات ۳۰ ساله کل حکومت و جناحهای آنرا در مقابل مردم گذاشته است، و همین البته یک معضل جناح رفسنجانی هم هست زیرا پرونده هر جناح حکومت برای قتل و شکنجه مخالفین حکومت سیاهتر از دیگری است. از کشتار کارگران بیکار اصفهان تا جنایات رژیم در کردستان و ترکمن صحرا در اوایل سر کار آمدن این رژیم، از قتل عامهای دهشتناک ۶۰ و ۶۷ که در دوره نخست وزیری موسوی یک نسل از مخالفین حکومت را قربانی کرد و بهمین دلیل مردم همین دو سه ماه پیش لقب "موسوی ۶۷" را به گردن او آویزان کردند تا به رگبار بستن کارگران خاتون آباد و قتلهای زنجیره ای در دوره خاتمی، و بطور کلی از ۳۰ سال اعدام و قتل و جنایت و شکنجه کمونیستها و رهبران کارگری و کلا فعالین احزاب مخالف حکومت و ۳۰ سال آزار و اذیت مداوم زنان که در همان اوایل اوباش حکومت حجاب را با پونز به پیشانی زنان میچسباندند تا جنایات امروز در کهریزک نمونه هائی از کارنامه رژیم صد هزار اعدام است که از امثال گنجی و سازگارا و حجاریان تا موسوی و خاتمی و کروبی و رفسنجانی و احمدی نژاد و صفی از آیت الله ها و فرماندهان سپاه و بسیج و در راس همه آنها خامنه ای نقش داشته اند. کهریزک اگر در دعوای جناحها بعنوان یک ابزار جناح رفسنجانی در مقابل خامنه ای مطرح است، اما برای مردم شریف و آزادیخواه ایران کهریزک نمونه اخیر ۳۰ سال توحش اسلامی است که کل سران و دست اندرکاران این حکومت را بر صندلی محاکمه مینشاند. بهمین دلیل است که وقتی کروبی در نامه اخیرش به تجاوز در زندانها اشاره کرد مردم در پاسخ به او ۳۰ سال تجاوز اوباشان این حکومت را در زندانها اشاره کردند و از وی پرسیدند که چرا تاکنون ساکت بوده است.
ارعاب در شرایطی میتواند ابزار موثری در دست یک حکومت باشد که جامعه در حالت رکود باشد و حرکت قدرتمندی در مقابل رژیم وجود نداشته باشد. در شرایط انقلابی برعکس است. جامعه ای که برای ساقط کردن حکومت بپاخاسته است و مردمی که برای سرنگونی رژیم لحظه شماری میکنند ارعاب نه تنها تاثیری ندارد بلکه جنایاتی که با هدف ارعاب صورت میگیرد مردم را جری تر و مصمم تر میکند که این جنایتکاران را هرچه زودتر باید از سر راه خود جارو کنند. مردم علیه جمهوری اسلامی بپاخاسته اند، جنایات حکومت فقط پرونده این جانیان را نزد مردم سنگینتر و زمان سرنگونیشان را تسریع میکند. کهریزک یک نمونه این وضعیت است، گرچه در این دو ماه تعدادی از مردم شریف و معترض جان باختند اما از خانواده جانباختگان تا کل مردمی که برای بزیر کشیدن رژیم بمیدان آمده اند با عزمی راسختر و شجاعت بیشتری برای پیروزی این انقلاب گام برمیدارند.
قدرت انقلاب حکومت اسلامی را به آستانه سقوط رانده است و دعوای دو جناح به مرحله تسویه حساب اساسی رسیده است. مردم میدانند که هر جناحی برای حفظ خود و حفظ نظام باید دیگری را بزند. همچنین مردم بخوبی میدانند که جناح رفسنجانی و موسوی تلاش دارند که در عین سوار شدن بر موج اعتراض مردم جلو سقوط جمهوری اسلامی را بگیرند و بهمین دلیل هم مدام به طرفدارانشان تاکید میکنند که باید صف خود را از مردمی که خواهان سرنگونی رژیم هستند جدا کنند و یا تجمعات را با سکوت برگزار کنند. این خصوصیت هر انقلابی است که عناصر و جریاناتی از داخل حکومت برای مهار حرکتهای رادیکال و انقلابی مردم بر موج سوار میشوند تا جلو انقلاب را بگیرند. اما مردم میخواهند کل جمهوری اسلامی برود و در عین حال از جنگ جناحها و شکاف درون حکومت نیز برای پیشبرد مبارزه خود استفاده میکنند. جناح خامنه ای اکنون زیر ضرب است و کنار رفتن خامنه ای چیزی از جمهوری اسلامی باقی نمیگذارد. جمهوری اسلامی در ضعیفترین و بحرانی ترین دوره حیاتش است و تشتت و از هم گسیختگی آن هر روز در حرفها و دعواهای جناحهای آن مشهود است.
رژیمی که امروز مقابل مردم قرار دارد، رژیمی است که ولی فقیه و رئیس جمهور و وزیر کشور و فرماندهان نظامی آن نه فقط از جانب مردم بلکه از طرف جناح مقابل و حتی در سطح بین المللی مسئولیت مستقیم جنایات دو ماه اخیر را بعهده دارند. رژیمی که بالاترین سران آن به گوشه ای از جنایات خود اعتراف کرده اند و مجبور به بستن قتلگاه کهریزک شده اند و محاکمه و برکناری آنها به حرف و خواست حتی جناح مقابل بدل شده نمیتواند سرپا بایستد. این دعوا بزودی سر از جای باریک درمیاورد و راه گریزی ندارند. کارگران و مردم آزادیخواه باید برای ضربه نهائی به این رژیم خود را آماده کنند. به این حکومت نباید امان داد. *
به نقل از انترناسیونال 309
دستور خامنه ای برای تعطیلی شکنجه گاه کهریزک اساسا قدرت جنبش انقلابی مردم و بی اثری وحشیانه ترین تاکتیک رژیم برای مرعوب کردن مردم را به اثبات رساند. آنچه در کهریزیک اتفاق افتاد، یعنی شکنجه و قتل و تجاوز، جزئی از شناسنامه حکومت اسلامی و مانند گروه خون این رژیم است که در تمام این ۳۰ سال علیه مخالفین خود به آن دست یازیده است. فرق کهریزک با سایر قتلگاهها و شکنجه گاههای دیگر فقط اعمال توحش خشن و جنایت سبعانه رژیم نیست، بلکه این قتلگاه پروژه ای ویژه برای ارعاب مردم بپاخاسته و برای شکست دادن جنبش انقلابی علیه جمهوری اسلامی بود. اما این پروژه نه تنها مفتضحانه شکست خورد بلکه به ضد خود و به پاشنه آشیل دیگری برای جمهوری اسلامی بدل شد. این رژیم تاکنون اشکال مختلفی از سرکوب و نمایش و مانور را برای ترساندن مردم بکار گرفته بود اما منجر به ساکت کردن مردم و جلوگیری از اعتراض آنان نشده بود. اینبار، در شرایطی که صدای پای انقلاب به گوش خامنه ای و سایر سران حکومت رسیده بود و هر روز مردم حاکمیت این جانیان را در خیابانها به مصاف طلبیدند، آنگاه خامنه ای و جناح او برای ارعاب مردم به این تاکتیک دست زدند که چهره حکومتی که با خشن ترین روش شکنجه و تجاوز و قتل میکند را علنا جلو جامعه بگذارند. فکر کردند راه نجاتشان اینست که به مردم بگویند که بی محابا میکشند و میزنند تا درس عبرتی برای کسانی باشد که هنوز پایشان به زندان نرسیده است. از اینرو در مقابل چشمان کسانی که بعدا آزاد میکردند در نهایت توحش به شنیع ترین اشکال شکنجه دست زدند تا آنها برای مردم تعریف کنند. علاوه بر این، اجساد کسانی که زیر شکنجه له شده و بقتل رسیده بودند باندازه کافی این تصویر اعمال توحش را منعکس میکرد و اخبارش به گوش همه رسید. در کنار اینها، اعدام بیش از صد نفر، نمایش شنیع اعتراف گیری و رفتار وحشیانه نیروی سرکوب در خیابانها همگی قرار است این جنبش انقلابی علیه جمهوری اسلامی را مهار کند.
جنایاتی که جمهوری اسلامی در این مدت و بویژه در کهریزک با تمام توحش مرتکب شد نتوانست به هدف خود برسد و نمیتوانست. تعطیلی این قتلگاه و اعتراف سران حکومت به گوشه ای از جنایاتی که مرتکب شدند یک عقب نشینی و شکست جدی جمهوری اسلامی در مقابل مردم بود و قدرت جنبش انقلابی مردم را نشان داد. وقتی که اسناد و مدارک غیر قابل انکار این جنایات رو شد خامنه ای برای جلوگیری از افشای نقش خود و احمدی نژاد و فرماندهان نظامی سپاه و ناجا دستور تعطیلی آنرا صادر کرد، و چند نفر از عناصر دست چندم را برکنار کردند که لابد یا آنها را میکشند یا اسمشان را مخفی میکنند و طبق معمول در پستهای بهتری مشغول کار میکنند تا پای سران حکومت بمیان نیاید. اما کار از کار گذشته است و حتی جناح مقابل نیز علنا احمدی نژاد و محصولی وزیر کشور را مسبب این کار میدانند. تاکنون لااقل معلوم شده است که خود رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی و چند معاون و دستیار وی مستقیما در شکنجه دستگیر شدگان دست داشته اند و اسامی هشت نفر از آنها علنی شده است. نفس اعتراف به جنایات مرتکب شده در کهریزک و تعطیلی آن بمعنی اعلام شکست هدف برپاکردن آن است، یعنی تاکتیک مذکور برای مرعوب کردن مردم شکست خورد. اما این تازه اول کار است و جمهوری اسلامی نمیتواند از آن عبور کند. اکنون رژیم تماما در تلاش برای توجیه و ماستمالی کردن این جنایات است. میگویند زندانی از شکنجه نمرده بلکه بدلیل مننژیت و یا توجیهات مسخره ای از این قبیل مرده است. زور میزنند که افتضاحی که بار آورده اند را به گردن عده ای "خاطی" بیندازند اما یادشان رفته که همانطور که قرار بود جامعه تصویر حکومت شکنجه گر را ببیند شکنجه توسط افرادی مانند رادان را نیز منعکس میکند و همین پای احمدی نژاد و خامنه ای را بعنوان آمرین این جنایات بوسط میکشد. واضح است که مردم با توجیهات مسخره رژیم کلاه سرشان نمیرود، اما مساله مهمتر اینست که در عین حال که مرتکب وحشیانه ترین جنایات شده اند دارند جلو چشم مردم عقب نشینی میکنند و همین رژیم را در مقابل مردم ضعفیتر میکند و هر نوع سیاست و تاکتیک ارعاب را بیش از پیش بیخاصیت میکند.
وضعیت جمهوری اسلامی بحدی آشفته و از هم گسیخته است که از کانال کهریزک میتواند بزیر کشیده شود. اکنون کار بجائی رسیده که باشکال مختلف مساله کنار رفتن خامنه ای را مطرح کرده است. عده ای از مجمع نمایندگان ادوار مجلس با استناد به یک اصل قانون اساسی خواهان بررسی صلاحیت خامنه ای در مجلس خبرگان هستند، یعنی عده ای در درون رژیم بطور علنی خواهان بررسی شرایط برکناری خامنه ای از پست ولی فقیه میشوند، و این یعنی جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط کامل است. دعوای دو جناح امروز جمهوری اسلامی بدلیل قدرت و فشار انقلاب به حد انفجاری و غیر قابل کنترل رسیده است. دعوای دو جناح امروز در جمهوری اسلامی که خامنه ای و رفسنجانی در راس آنها هستند بجائی رسیده که هر یک برای حفظ خود و حفظ نظام راهی بجز کنار زدن کامل جناح مقابل ندارند. ماجرای کهریزک و همچنین نمایشهای اعتراف گیری به یک فاکتور مهم در تسویه حساب این دو جناح بدل شده است که جناح رفسنجانی آنرا اهرمی اساسی برای برکناری خامنه ای محسوب میکند. اما جنایات و توحش کهریزک تمام جنایات ۳۰ ساله کل حکومت و جناحهای آنرا در مقابل مردم گذاشته است، و همین البته یک معضل جناح رفسنجانی هم هست زیرا پرونده هر جناح حکومت برای قتل و شکنجه مخالفین حکومت سیاهتر از دیگری است. از کشتار کارگران بیکار اصفهان تا جنایات رژیم در کردستان و ترکمن صحرا در اوایل سر کار آمدن این رژیم، از قتل عامهای دهشتناک ۶۰ و ۶۷ که در دوره نخست وزیری موسوی یک نسل از مخالفین حکومت را قربانی کرد و بهمین دلیل مردم همین دو سه ماه پیش لقب "موسوی ۶۷" را به گردن او آویزان کردند تا به رگبار بستن کارگران خاتون آباد و قتلهای زنجیره ای در دوره خاتمی، و بطور کلی از ۳۰ سال اعدام و قتل و جنایت و شکنجه کمونیستها و رهبران کارگری و کلا فعالین احزاب مخالف حکومت و ۳۰ سال آزار و اذیت مداوم زنان که در همان اوایل اوباش حکومت حجاب را با پونز به پیشانی زنان میچسباندند تا جنایات امروز در کهریزک نمونه هائی از کارنامه رژیم صد هزار اعدام است که از امثال گنجی و سازگارا و حجاریان تا موسوی و خاتمی و کروبی و رفسنجانی و احمدی نژاد و صفی از آیت الله ها و فرماندهان سپاه و بسیج و در راس همه آنها خامنه ای نقش داشته اند. کهریزک اگر در دعوای جناحها بعنوان یک ابزار جناح رفسنجانی در مقابل خامنه ای مطرح است، اما برای مردم شریف و آزادیخواه ایران کهریزک نمونه اخیر ۳۰ سال توحش اسلامی است که کل سران و دست اندرکاران این حکومت را بر صندلی محاکمه مینشاند. بهمین دلیل است که وقتی کروبی در نامه اخیرش به تجاوز در زندانها اشاره کرد مردم در پاسخ به او ۳۰ سال تجاوز اوباشان این حکومت را در زندانها اشاره کردند و از وی پرسیدند که چرا تاکنون ساکت بوده است.
ارعاب در شرایطی میتواند ابزار موثری در دست یک حکومت باشد که جامعه در حالت رکود باشد و حرکت قدرتمندی در مقابل رژیم وجود نداشته باشد. در شرایط انقلابی برعکس است. جامعه ای که برای ساقط کردن حکومت بپاخاسته است و مردمی که برای سرنگونی رژیم لحظه شماری میکنند ارعاب نه تنها تاثیری ندارد بلکه جنایاتی که با هدف ارعاب صورت میگیرد مردم را جری تر و مصمم تر میکند که این جنایتکاران را هرچه زودتر باید از سر راه خود جارو کنند. مردم علیه جمهوری اسلامی بپاخاسته اند، جنایات حکومت فقط پرونده این جانیان را نزد مردم سنگینتر و زمان سرنگونیشان را تسریع میکند. کهریزک یک نمونه این وضعیت است، گرچه در این دو ماه تعدادی از مردم شریف و معترض جان باختند اما از خانواده جانباختگان تا کل مردمی که برای بزیر کشیدن رژیم بمیدان آمده اند با عزمی راسختر و شجاعت بیشتری برای پیروزی این انقلاب گام برمیدارند.
قدرت انقلاب حکومت اسلامی را به آستانه سقوط رانده است و دعوای دو جناح به مرحله تسویه حساب اساسی رسیده است. مردم میدانند که هر جناحی برای حفظ خود و حفظ نظام باید دیگری را بزند. همچنین مردم بخوبی میدانند که جناح رفسنجانی و موسوی تلاش دارند که در عین سوار شدن بر موج اعتراض مردم جلو سقوط جمهوری اسلامی را بگیرند و بهمین دلیل هم مدام به طرفدارانشان تاکید میکنند که باید صف خود را از مردمی که خواهان سرنگونی رژیم هستند جدا کنند و یا تجمعات را با سکوت برگزار کنند. این خصوصیت هر انقلابی است که عناصر و جریاناتی از داخل حکومت برای مهار حرکتهای رادیکال و انقلابی مردم بر موج سوار میشوند تا جلو انقلاب را بگیرند. اما مردم میخواهند کل جمهوری اسلامی برود و در عین حال از جنگ جناحها و شکاف درون حکومت نیز برای پیشبرد مبارزه خود استفاده میکنند. جناح خامنه ای اکنون زیر ضرب است و کنار رفتن خامنه ای چیزی از جمهوری اسلامی باقی نمیگذارد. جمهوری اسلامی در ضعیفترین و بحرانی ترین دوره حیاتش است و تشتت و از هم گسیختگی آن هر روز در حرفها و دعواهای جناحهای آن مشهود است.
رژیمی که امروز مقابل مردم قرار دارد، رژیمی است که ولی فقیه و رئیس جمهور و وزیر کشور و فرماندهان نظامی آن نه فقط از جانب مردم بلکه از طرف جناح مقابل و حتی در سطح بین المللی مسئولیت مستقیم جنایات دو ماه اخیر را بعهده دارند. رژیمی که بالاترین سران آن به گوشه ای از جنایات خود اعتراف کرده اند و مجبور به بستن قتلگاه کهریزک شده اند و محاکمه و برکناری آنها به حرف و خواست حتی جناح مقابل بدل شده نمیتواند سرپا بایستد. این دعوا بزودی سر از جای باریک درمیاورد و راه گریزی ندارند. کارگران و مردم آزادیخواه باید برای ضربه نهائی به این رژیم خود را آماده کنند. به این حکومت نباید امان داد. *
به نقل از انترناسیونال 309
تظاهرات و کنفرانس مطبوعاتی در مقابل دادگاه بین المللی جنایی لاهه،
بمناسبت انتشار اسامی یک صدتن از جان باختگان جنبش انقلابی اخیر و در افشای جنایات و شکنجه و تجاوز به زندانیان سیاسی توسط جمهوری اسلامی
جمعه ۲۸ اوت از ساعت ۲ بعدازظهر تا ۵ بعدازظهر مقابل دادگاه بین المللی جنایی لاهه، هلند
بمناسبت انتشار اسامی یک صدتن از جان باختگان جنبش انقلابی اخیر و در افشای جنایات و شکنجه و تجاوز به زندانیان سیاسی توسط جمهوری اسلامی
جمعه ۲۸ اوت از ساعت ۲ بعدازظهر تا ۵ بعدازظهر مقابل دادگاه بین المللی جنایی لاهه، هلند
6 نفر از اعضای هیات مدیره سندیکای کشت و صنعت هفت تپه دادگاهی شدند
ساعت 9 صبح روز 27 مرداد بار دیگر اعضای هیات مدیره سندیکای کارگری کشت و صنعت هفت تپه در شعبه دوم دادگاه انقلاب دزفول مورد محاکمه قرار گرفتند .جنایتکاران جمهوری اسلامی این کارگران را با اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه، ارتباط با افراد معاند نظام، تشکیل سندیکای غیر قانونی (که در پرونده به عنوان تشکلی غیر قانونی نام برده شد)، تحریک کارگران علیه سران نظام مورد محاکمه قرار دادند. در این دادگاه کارگران بر تشکیل سندیکا بعنوان حق خود تاکید داشتند و محمد اولیایی فر وکالت پرونده کارگران را برعهده داشت. او اتهامات وارده بر کارگران را بی اساس دانسته و به دلیل مشابهت بسیار اتهامات طرح شده در این پرونده با پروندهی قبلی این کارگران، خواستار تجدید جلسهی دادگاه پس از صدور رای از سوی دادگاه تجدید نظر اهواز گردید که با موافقت قاضی پروندهی، جلسهی رسیدهگی به بعد از صدور حکم از سوی شعبه سیزدهم دادگاه تجدید نظر اهواز موکول شد .در این دادگاه اسامی محمد حیدری مهر، فریدون نیکوفر، نجات دهلی و جلیل احمدی با حکم برائت از این پرونده خارج گردید، اما پرونده رضا رخشان مسئول روابط عمومی و علی نجاتی رییس هیات مدیرهی سندیکای کارگران هفت تپه که چندی پیش به همین جرم از کار اخراج شده بود همچنان در جریان است.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی لغو پرونده محمد حیدری مهر، فریدون نیکوفر، نجات دهلی و جلیل احمدی را نتیجه مبارزات فشرده کارگران نیشکر هفت تپه دانسته و این موفقیت را به این عزیزان و به خانواده هایشان و نیز به کارگران نیشکر هفت تپه و همه انسانهای آزادیخواه تبریک میگوید. باید با ادامه اعتراضاتمان خواهان باطل شدن پرونده های تشکیل شده برای علی نجاتی و رضا رخشان و آزادی فوری همه دستگیرشدگان اخیر و زندانیان سیاسی شویم.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
28 مرداد 88- 19 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی لغو پرونده محمد حیدری مهر، فریدون نیکوفر، نجات دهلی و جلیل احمدی را نتیجه مبارزات فشرده کارگران نیشکر هفت تپه دانسته و این موفقیت را به این عزیزان و به خانواده هایشان و نیز به کارگران نیشکر هفت تپه و همه انسانهای آزادیخواه تبریک میگوید. باید با ادامه اعتراضاتمان خواهان باطل شدن پرونده های تشکیل شده برای علی نجاتی و رضا رخشان و آزادی فوری همه دستگیرشدگان اخیر و زندانیان سیاسی شویم.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
28 مرداد 88- 19 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
تجمعات هر روزه خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی
خانواده های دستگیر شدگان اخیر هر روز در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلابخانواده های دستگیر شدگان اخیر هر روز در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب اسلامی تجمع میکنند و خواهان آزادی فوری عزیزان خود از زندان هستند. شکنجه و تشدید فشار بر روی زندانیان سیاسی همواره یک ابزار سرکوب جمهوری اسلامی بوده است. اما امروز در تقابل با خیزش انقلابی مردم، شکنجه دستگیرشدگان ابعاد وحشیانه و جنایتکارانه ای پیدا کرده است. در زیر شکنجه این جنایتکاران در زندان کسانی به قتل رسیدند. از جمله کمیته بین المللی علیه اعدام لیستی صد نفره از کسانیکه در خیابان در اثر اصابت گلوله و ضرب و شتم سرکوبگران رژیم و در زندان در زیر شکنجه جان سپرده اند، را انتشار داده است. این جانیان با تجاوزجنسی به دستگیرشدگان، با ضرب و شتم و کوبیدن باتوم بر جمجمه آنها و با گذاشتن پای زندانی در سیمان گرم و پاشیدن آب گرم بر روی آنان و دادن گرسنگی و تشنگی و بیخوابی به آنان، جنایت و توحش را به اوج خود رساندند. این بساط نه تنها در کهریزک که اردوگاه مرگ نام گرفته بود و زیر فشار اعتراضات مردم، خامنه ای جنایتکار که خود فرمان قتل و سرکوب را صادر کرده بود، ناگزیر فرمان به تعطیل کردنش داد، بلکه در همه بازداشتگاهها و زندانهایشان برپا بوده است. ماجرای کهریزک و انعکاس وسیع این جنایات امروز کل رژیم را به جان هم انداخته است و خشم و اعتراض خانواده های دستگیرشدگان و مردم را بیش از بیش برانگیخته است. این وضعیت خانواده های دستگیر شدگان و مردم را بشدت نگران کرده است. خانواده های دستگیر شدگان اخیر میگویند امروز دیگر مساله ما صرفا داشتن ملاقات نیست، ما میخواهیم عزیزان مان فورا آزاد شوند. جان آنها در خطر است. خانواده های دستگیرشدگان اخیر هر روزه در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب اسلامی تجمع میکنند و پیگیر وضعیت عزیزان خود هستند.
بنابه گزارشات منتشرشده روز چهارشنبه 28 مرداد حدود 150 نفر از خانواده ها ی دستگیرشدگان اخیر مقابل دادگاه انقلاب شدند. همچنین این خانواده روز سه شنبه 27 مرداد در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع داشتند. در این روز بیش از 100 نفر از خانواده ها براي پيگيري وضعيت عزيزانشان در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کرده بودند . خانواده ها كه به شدت نگران سلامت عزيزان خود در زندان هستند مرتب به داخل دادگاه انقلاب مي رفتند تا بلکه با دفتر حسن زارع دهنوی (حسن حداد) تماس بگيرند و خبری از وضع و حال دستگیرشدگان بدست آورند، اما همچون روزهای قبل آنها با گفتن ایکه پرونده ها هنوز تکمیل نشده است. به اینجا نیایید خودمان خبرتان میکنیم و با تحقیر و توهین آنها را سر میدواندند. روز دوشنبه 26 نیز بيش از 200 نفر از خانواده ها از ساعت 8 صبح به سالن ملاقات زندان اوين رفتند. و ساعت 9 صبح كاركنان سالن ملاقات به تعداد محدودي از خانواده ها ملاقات دادند و به باقی آنان اجازه ملاقات داده نشد. این موضوع بیش از بیش اعتراض خانواده ها را برانگیخت و به خامنه ای و احمدی نزاد و مقامات مسئول ناسزا میگفتند. در این روز در سالن ملاقات تعدادی از مامورین زندان و بيرون سالن ملاقات يك اتومبيل نيروي انتظامي حرکت اعتراضی خانواده ها را تحت نظر داشتند. مامورین زندان از ترس اینکه مردم عابر در خیابان متوجه حضور خانواده ها نشوند. مانع رفتن آنها به بیرون میشدند و میگفتند یا به داخل سالن بروند و اگر ملاقات ندارند متفرق شوند. اما خانواده ها همچنان به تجمع خود ادامه میدادند. خانواده های دستگیر شدگان روزهای یکشنبه و شنبه نیز در مقابل اوین و دادگاه انقلاب تجمع داشتند و این تجمعات هر روزه صورت میگیرد. مامورین زندان مانع استفاده خانواده ها از سرويس بهداشتي میشوند. به آنها توهین میکنند و با این کار تلاش میکنند مانع این تجمعات بشوند. اما خانواده ها اعلام کرده اند که هر روزه در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب اسلامی تحصن خواهند داشت و تا آزادی تمامی دستگیر شدگان به تجمعات خود ادامه خواهند داد.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی همه انسانهای آزادیخواه را فرامیخواند که وسیعا به تجمعات خانواده های دستگیر شدگان اخیر بپیوندند. باید همه جا را از شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد پر کنیم. باید با شدت دادن به تظاهرات های محلی و شعارگویی های شبانه بر مبارزه خود برای آزادی دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی و رها کردن جان این عزیزان از دست جانیان حکومت تلاش کنیم. کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی تلاش میکند.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
28 مرداد 88- 19 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
بنابه گزارشات منتشرشده روز چهارشنبه 28 مرداد حدود 150 نفر از خانواده ها ی دستگیرشدگان اخیر مقابل دادگاه انقلاب شدند. همچنین این خانواده روز سه شنبه 27 مرداد در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع داشتند. در این روز بیش از 100 نفر از خانواده ها براي پيگيري وضعيت عزيزانشان در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کرده بودند . خانواده ها كه به شدت نگران سلامت عزيزان خود در زندان هستند مرتب به داخل دادگاه انقلاب مي رفتند تا بلکه با دفتر حسن زارع دهنوی (حسن حداد) تماس بگيرند و خبری از وضع و حال دستگیرشدگان بدست آورند، اما همچون روزهای قبل آنها با گفتن ایکه پرونده ها هنوز تکمیل نشده است. به اینجا نیایید خودمان خبرتان میکنیم و با تحقیر و توهین آنها را سر میدواندند. روز دوشنبه 26 نیز بيش از 200 نفر از خانواده ها از ساعت 8 صبح به سالن ملاقات زندان اوين رفتند. و ساعت 9 صبح كاركنان سالن ملاقات به تعداد محدودي از خانواده ها ملاقات دادند و به باقی آنان اجازه ملاقات داده نشد. این موضوع بیش از بیش اعتراض خانواده ها را برانگیخت و به خامنه ای و احمدی نزاد و مقامات مسئول ناسزا میگفتند. در این روز در سالن ملاقات تعدادی از مامورین زندان و بيرون سالن ملاقات يك اتومبيل نيروي انتظامي حرکت اعتراضی خانواده ها را تحت نظر داشتند. مامورین زندان از ترس اینکه مردم عابر در خیابان متوجه حضور خانواده ها نشوند. مانع رفتن آنها به بیرون میشدند و میگفتند یا به داخل سالن بروند و اگر ملاقات ندارند متفرق شوند. اما خانواده ها همچنان به تجمع خود ادامه میدادند. خانواده های دستگیر شدگان روزهای یکشنبه و شنبه نیز در مقابل اوین و دادگاه انقلاب تجمع داشتند و این تجمعات هر روزه صورت میگیرد. مامورین زندان مانع استفاده خانواده ها از سرويس بهداشتي میشوند. به آنها توهین میکنند و با این کار تلاش میکنند مانع این تجمعات بشوند. اما خانواده ها اعلام کرده اند که هر روزه در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب اسلامی تحصن خواهند داشت و تا آزادی تمامی دستگیر شدگان به تجمعات خود ادامه خواهند داد.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی همه انسانهای آزادیخواه را فرامیخواند که وسیعا به تجمعات خانواده های دستگیر شدگان اخیر بپیوندند. باید همه جا را از شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد پر کنیم. باید با شدت دادن به تظاهرات های محلی و شعارگویی های شبانه بر مبارزه خود برای آزادی دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی و رها کردن جان این عزیزان از دست جانیان حکومت تلاش کنیم. کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی تلاش میکند.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
28 مرداد 88- 19 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
صدور حکم زندان وشلاق برای سه نفر از دستگیر شدگان اول مه
با اعتراض گسترده خود به این گستاخی رژیم پاسخ دهیمبنا به گزارش
سایت اتحاد جمهوری اسلامی برای سه نفر از کارگران دستگیر شده اول مه به اسامی فایق کیخسروی . شیوار سحابی و منصور کریمیان احکام زندان و شلاق صادر کرده است. دادگاه شعبه 105 جزایی دادسرای عمومی سنندج هر یک از این کارگران را به جرم برپایی مراسم اول ماه مه به 6 ماه زندان و 40 ضربه شلاق تعزیزی محکوم کرده است. البته در متن حکم 6 سال زندان این قابل تبدیل به سه سال حبس تعلیقی خوانده شده و همچنین شب بو خلیلی و بابک باجالانی دو بازداشت شده دیگر اول مه حکم تبرئه گرفته اند.
امروز در شرایطی که خیزشی انقلابی در سراسر ایران در جریان است و مردم باز کردن درب زندانها را نشانه رفته اند. این اقدام گستاخانه رژیم بهای سنگینی برایش خواهد داشت.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی صدور این احکام قرون وسطایی و محاکمه کارگران بخاطر برپایی اول مه را بشدت محکوم میکند. کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی همه کارگران و همه انسانهای آزادیخواه بویزه مردم شهر سنندج را به اعتراض گسترده علیه این احکام ارتجاعی و قرون وسطایی و صدور حکم زندان و شلاق برای کارگران دستگیر شده اول مه فرا میخواند. باید بساط این دادگاهها ارتجاعی و قوانین ارتجاعی قضایی جمهوری اسلامی را برسرشان خراب کرد. باید این ماشین سرکوب و بیدادگاهایشان را در هم شکست. تنها با تجمعات اعتراضی گسترده است که نه تنها میتوانیم جمهوری اسلامی را از صدور چنین احکامی پشیمان کنیم و عقب برانیم بلکه خواهیم توانست درب زندانها را بگشاییم و همه زندانیان سیاسی را از زندان رها کنیم.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
18 مرداد ٨8- 9 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
ضمیمه:
صدور حکم زندان و شلاق بر علیه بازداشت شدگان اول ماه مه سنندج را بشدت محکوم می کنیم
سه نفر از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر به شش ماه زندان و 40 ضربه شلاق تعزیزی محکوم شدند
سه نفر از کارگران بازداشت شده در مراسم اول ماه مه سنندج به نامهای فایق کیخسروی(از اعضای اتحادیه آزاد کارگران) – شیوا سبحانی و منصور کریمیان از سوی دادگاه شعبه 105 جزایی دادسرای عمومی سنندج هر کدام به 6 ماه حبس تعزیری و 40 ضربه شلاق تعزیری محکوم شدند.
در متن این حکم آمده است که احکام فوق قابل تبدیل به حبس تعلیقی بمدت سه سال می باشد. بر اساس این حکم بابک باجالانی و شب بو خلیلی از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر در سنندج از اتهامات خود تبرئه شده اند.
ما صدور احکام زندان و شلاق بر علیه بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در سنندج را بشدت محکوم می کنیم و تبدیل این احکام به سه سال حبس تعلیقی را در راستای به سکوت کشاندن کارگران و وادار نمودن آنان به تحمل شرایط به غایت برده واری میدانیم که امروزه بر طبقه کارگر ایران تبدیل شده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران برگزاری مراسم اول ماه مه را یکی از بدیهی ترین حقوق مسلم کارگران میداند و بدینوسیله عموم کارگران، تشکلها و نهادهای کارگری در ایران و سراسر جهان را به اعتراض یکپارچه بر علیه این احکام فرا میخواند و خواهان لغو فوری و بی قید و شرط احکام صادره بر علیه فایق کیخسروی، شیوا سبحانی و منصور کریمیان و پایان دادن به هر گونه ممنوعیت و محدودیتی در برگزاری مراسم اول ماه مه است.
زنده باد اول ماه مه
اتحادیه آزاد کارگران ایران 17 مرداد ماه 88
www.ettehadeh.com
ایمیل: k.ekhraji@gmail.com
فاکس: 021445147905
سایت اتحاد جمهوری اسلامی برای سه نفر از کارگران دستگیر شده اول مه به اسامی فایق کیخسروی . شیوار سحابی و منصور کریمیان احکام زندان و شلاق صادر کرده است. دادگاه شعبه 105 جزایی دادسرای عمومی سنندج هر یک از این کارگران را به جرم برپایی مراسم اول ماه مه به 6 ماه زندان و 40 ضربه شلاق تعزیزی محکوم کرده است. البته در متن حکم 6 سال زندان این قابل تبدیل به سه سال حبس تعلیقی خوانده شده و همچنین شب بو خلیلی و بابک باجالانی دو بازداشت شده دیگر اول مه حکم تبرئه گرفته اند.
امروز در شرایطی که خیزشی انقلابی در سراسر ایران در جریان است و مردم باز کردن درب زندانها را نشانه رفته اند. این اقدام گستاخانه رژیم بهای سنگینی برایش خواهد داشت.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی صدور این احکام قرون وسطایی و محاکمه کارگران بخاطر برپایی اول مه را بشدت محکوم میکند. کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی همه کارگران و همه انسانهای آزادیخواه بویزه مردم شهر سنندج را به اعتراض گسترده علیه این احکام ارتجاعی و قرون وسطایی و صدور حکم زندان و شلاق برای کارگران دستگیر شده اول مه فرا میخواند. باید بساط این دادگاهها ارتجاعی و قوانین ارتجاعی قضایی جمهوری اسلامی را برسرشان خراب کرد. باید این ماشین سرکوب و بیدادگاهایشان را در هم شکست. تنها با تجمعات اعتراضی گسترده است که نه تنها میتوانیم جمهوری اسلامی را از صدور چنین احکامی پشیمان کنیم و عقب برانیم بلکه خواهیم توانست درب زندانها را بگشاییم و همه زندانیان سیاسی را از زندان رها کنیم.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
18 مرداد ٨8- 9 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
ضمیمه:
صدور حکم زندان و شلاق بر علیه بازداشت شدگان اول ماه مه سنندج را بشدت محکوم می کنیم
سه نفر از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر به شش ماه زندان و 40 ضربه شلاق تعزیزی محکوم شدند
سه نفر از کارگران بازداشت شده در مراسم اول ماه مه سنندج به نامهای فایق کیخسروی(از اعضای اتحادیه آزاد کارگران) – شیوا سبحانی و منصور کریمیان از سوی دادگاه شعبه 105 جزایی دادسرای عمومی سنندج هر کدام به 6 ماه حبس تعزیری و 40 ضربه شلاق تعزیری محکوم شدند.
در متن این حکم آمده است که احکام فوق قابل تبدیل به حبس تعلیقی بمدت سه سال می باشد. بر اساس این حکم بابک باجالانی و شب بو خلیلی از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر در سنندج از اتهامات خود تبرئه شده اند.
ما صدور احکام زندان و شلاق بر علیه بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در سنندج را بشدت محکوم می کنیم و تبدیل این احکام به سه سال حبس تعلیقی را در راستای به سکوت کشاندن کارگران و وادار نمودن آنان به تحمل شرایط به غایت برده واری میدانیم که امروزه بر طبقه کارگر ایران تبدیل شده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران برگزاری مراسم اول ماه مه را یکی از بدیهی ترین حقوق مسلم کارگران میداند و بدینوسیله عموم کارگران، تشکلها و نهادهای کارگری در ایران و سراسر جهان را به اعتراض یکپارچه بر علیه این احکام فرا میخواند و خواهان لغو فوری و بی قید و شرط احکام صادره بر علیه فایق کیخسروی، شیوا سبحانی و منصور کریمیان و پایان دادن به هر گونه ممنوعیت و محدودیتی در برگزاری مراسم اول ماه مه است.
زنده باد اول ماه مه
اتحادیه آزاد کارگران ایران 17 مرداد ماه 88
www.ettehadeh.com
ایمیل: k.ekhraji@gmail.com
فاکس: 021445147905
تجمع اعتراضی خانواده های دستگیر شدگا ن اخیر در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین
همه دستگیر شدگان اخیر و تمامی زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند
ار ساعت 8 صبح روز 17 مرداد حدود 100 نفر از خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل دادگاه انقلاب جمع شدند و پیگیر وضع عزیزانشان شدند. در میان آنها خانواده هایی بودند که مدت دو ماه است از عزیزان در بند خود بیخبرند. بنا به اخبار بیشتر افرادی که روز 14 مرداد دستگیر شده اند به کلانتری 160 انتقال داده شده و از آنجا به پلیس امنیت و سپس به زندان اوین منتقل شده اند. اما خانواده ها هنوز از وضع دستگیر شدگان خبر ندارند.
در این روز خانواده ها تا ساعت دوازده ظهر تجمع داشتند ولی کسی جوابگوی آنها نبود. بسیاری از خانواده های بین زندان اوین و دادگاه انقلاب پاسکاری میشوند و اطلاعی از وضعیت عزیزان خود ندارند. بعضا حتی اجازه کوچکترین تماسی با دستگیرشدگان نداشته اند. خانواده ها بشدت نگرانند.
همچنین در این روز حدود 40 نفر از خانواده ها در مقابل زندان اوین تجمع داشتند.
حدود دو ماه از خیزش انقلابی مردم میگذرد و طی این مدت خانواده ها هر روزه در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع داشته و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط دستگیر شدگان بودند. خانواده ها اعلام داشته اند که تا آزادی عزیزان خود از زندان به تجمعات خود ادامه خواهند داد.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی از همه انسانهای آزادیخواه میخواهد که با شرکت در تجمعات خانواده های دستگیر شدگان و با اعتراضات هر روزه خود برای آزادی فوری دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی فشار بیاورند. باید همه جا را با شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد . دستگیر شدگان باید فورا آزاد شوند پرکرد. باید با شعار اعتراف . شکنجه دیگر اثر ندارد. و تجمعات اعتراضی خود دادگاههای فرمایشی این جنایتکاران را برسرشان خراب کنیم.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در کنار خانواده هایی دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاستی تلاش میکند. آزادی فوری تمامی دستگیرشدگان و همه زندانیان سیاسی در صدر خواستهای امروز جنبش انقلابی مردم قرار دارد.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
18 مرداد 88- 9 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
همه دستگیر شدگان اخیر و تمامی زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند
ار ساعت 8 صبح روز 17 مرداد حدود 100 نفر از خانواده های دستگیر شدگان اخیر در مقابل دادگاه انقلاب جمع شدند و پیگیر وضع عزیزانشان شدند. در میان آنها خانواده هایی بودند که مدت دو ماه است از عزیزان در بند خود بیخبرند. بنا به اخبار بیشتر افرادی که روز 14 مرداد دستگیر شده اند به کلانتری 160 انتقال داده شده و از آنجا به پلیس امنیت و سپس به زندان اوین منتقل شده اند. اما خانواده ها هنوز از وضع دستگیر شدگان خبر ندارند.
در این روز خانواده ها تا ساعت دوازده ظهر تجمع داشتند ولی کسی جوابگوی آنها نبود. بسیاری از خانواده های بین زندان اوین و دادگاه انقلاب پاسکاری میشوند و اطلاعی از وضعیت عزیزان خود ندارند. بعضا حتی اجازه کوچکترین تماسی با دستگیرشدگان نداشته اند. خانواده ها بشدت نگرانند.
همچنین در این روز حدود 40 نفر از خانواده ها در مقابل زندان اوین تجمع داشتند.
حدود دو ماه از خیزش انقلابی مردم میگذرد و طی این مدت خانواده ها هر روزه در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع داشته و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط دستگیر شدگان بودند. خانواده ها اعلام داشته اند که تا آزادی عزیزان خود از زندان به تجمعات خود ادامه خواهند داد.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی از همه انسانهای آزادیخواه میخواهد که با شرکت در تجمعات خانواده های دستگیر شدگان و با اعتراضات هر روزه خود برای آزادی فوری دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی فشار بیاورند. باید همه جا را با شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد . دستگیر شدگان باید فورا آزاد شوند پرکرد. باید با شعار اعتراف . شکنجه دیگر اثر ندارد. و تجمعات اعتراضی خود دادگاههای فرمایشی این جنایتکاران را برسرشان خراب کنیم.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در کنار خانواده هایی دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاستی تلاش میکند. آزادی فوری تمامی دستگیرشدگان و همه زندانیان سیاسی در صدر خواستهای امروز جنبش انقلابی مردم قرار دارد.
کميته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
18 مرداد 88- 9 اوت 2009
00447779898968
Shahla_daneshfar@yahoo.com
http://free-zendaniseyasi.blogspot.com
بازداشت مادر یکی از جان باختگان اخیر
"مادران عزادار" اعلام کرده اند که مادر یکی از جانباختگان اخیر در کرمانشاه بازداشت شده و هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست.
بر اساس این گزارش زهرا (بهجت) نوذری ، مادر پویا مقصود بیگی دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه که برای اعتراض و دادخواهی به کشته شدن فرزندش بدن خود را گل گرفته و در مقابل اداره اطلاعات کرمانشاه به تنهایی تحصن کرده بود، دستگیر شده است.
پویا مقصود بیگی در تاریخ 30 خرداد88 توسط نیروهای امنیتی کرمانشاه دستگیر و در زندان کرمانشاه تحت شکنجه های شدید قرار گرفت و پس از آزادی فوت کرد.
زهرا نوذری در جوانی همسر خود را از دست داده و دو فرزند خردسال اش را با کار طاقت فرسای خیاطی اداره کرده و در آستانه فارغ التحصیلی فرزند ارشدش او را به طرز فاجعه آمیزی از دست داده است.اقوام و آشنایان زهرا به شدت تحت فشار هستند و سکوت اختیار کرده اند.
خانواده ها و اقوام تمام جانباختگان اخیر به همین ترتیب تحت فشار هستند و به همین دلیل است که تاکنون حتی نام تعدادی از شهدا اعلام نشده است. این خانواده ها که برای تحویل پیکر عزیزانشان مبالغی به عنوان حق تیر پرداخت کرده اند تعهد داده اند که هیچ گونه شکایتی از نیروهای نظامی ایران ندارند. از برخی از این خانواده ها حتی دست نوشته ای گرفته شده مبنی بر اینکه میرحسین موسوی را مسول قتل فرزندشان می دانند.
بر اساس این گزارش زهرا (بهجت) نوذری ، مادر پویا مقصود بیگی دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه که برای اعتراض و دادخواهی به کشته شدن فرزندش بدن خود را گل گرفته و در مقابل اداره اطلاعات کرمانشاه به تنهایی تحصن کرده بود، دستگیر شده است.
پویا مقصود بیگی در تاریخ 30 خرداد88 توسط نیروهای امنیتی کرمانشاه دستگیر و در زندان کرمانشاه تحت شکنجه های شدید قرار گرفت و پس از آزادی فوت کرد.
زهرا نوذری در جوانی همسر خود را از دست داده و دو فرزند خردسال اش را با کار طاقت فرسای خیاطی اداره کرده و در آستانه فارغ التحصیلی فرزند ارشدش او را به طرز فاجعه آمیزی از دست داده است.اقوام و آشنایان زهرا به شدت تحت فشار هستند و سکوت اختیار کرده اند.
خانواده ها و اقوام تمام جانباختگان اخیر به همین ترتیب تحت فشار هستند و به همین دلیل است که تاکنون حتی نام تعدادی از شهدا اعلام نشده است. این خانواده ها که برای تحویل پیکر عزیزانشان مبالغی به عنوان حق تیر پرداخت کرده اند تعهد داده اند که هیچ گونه شکایتی از نیروهای نظامی ایران ندارند. از برخی از این خانواده ها حتی دست نوشته ای گرفته شده مبنی بر اینکه میرحسین موسوی را مسول قتل فرزندشان می دانند.
گزارشی تکان دهنده از جنایتاتی که در اردگاه مرگ کهریزک روی داده است
گزارشی که در زیر مطالعه خواهید کرد بخشی از جنایتهای که در چند سال اخیر بصورت روزانه علیه زندانیان بی دفاع در زندان کهریزک روا داشته می شد.
زندان کهریزک در جنوب تهران واقع شده است. گفته می شود قبل از این،این اردوگاه محل نگهداری اسرای عراقی بوده است.از سال 1385 جوانان و کسانی که در دادگاهها برای احقاق حقوق خود اعتراض می کردند به عنوان تنبهی به آنجا فرستاده می شدند همچنین افرادی که دست به سرقت و یا با ارگانهای رژیم درگیر بودن و برای حذف آنها به اینجا فرستاده می شدند. اردوگاه کهریزک از بازداشتگاههای نیروی انتظامی و تحت نظارت مستقیم احمدرضا رادان رئیس پلیس تهران بوده رادان بطور مستمر با هلیکوپتر به آنجا در تردد بوده .
زندان کهریزک یا اردوگاه مرگ به منظور ایجاد رعب و وحشت بخصوص در میان جوانان ایجاد شده است .طرحهای سرکوبگرانه که در تهران تحت عنواین مختلف که به زنان شریف وآزاده تحت عنوان بی حجابی و یا بد حجابی و جوانان میهن را تحت عنوان ارازل و اوباش (با عذرخواهی از زنان و جوانان عزیز که ناچاریم حرفهای آنها را تکرار کنیم) دستگیر و به این اردوگاه انتقال می دادند درآنجا تا به حال تعداد زیادی از آنها جان باختن و کسی از سرنوشت آنها خبردار نشد.
اردوگاه مرگ کهریزک تشکیل شده از سوله ای که سطح آن از سطح زمین پایین تر است و همچنین تعدادی کانتینر فلزی که همۀ آنها طوری درست شده است که قربانی خود را برای تحت فشارهای طاقت فرسا قرار دادن بکار برده می شد. یکی از سوله ها که بصورت مستطیلی شکل می باشد . آنرا قفس بندی کرده اند که مساحت هر قفس 30 متر مربع می باشد. همچنین کانتینرهای فلزی که برای شکنجه و حتی قتل بکار برده می شوند در این اردوگاه قرار دارند.
جانباختگان اردوگاه مرگ کهریزک:
آمار کسانی که در زیر شکنجه به قتل رسیده اند هنوز بطور قطع مشخص نیست. ولی آماری زندانیان که از این اردوگاه مرگ نجات یافته اندو بصورت سینه به سینه توسط زندانیان به هم نقل شده است بیش از 75 نفر تخمین زده می شود .البته این آماری است که زندانیان شاهد آن بودند . این آمار مربوط به قبل از قیام مردم ایران می باشد.
آمار جانباختگان قیام بین 15 تا 20 نفر تخمین زده می شود .این آمار توسط چندین زندانی مورد تایید قرار گرفته است و فقط مربوط به سوله و قفسهای آن می باشد. آمارکسانی که در کانتینرهای فلزی جان باخته اند هنوز نامشخص می باشد.اکثر کسانی که جانباخته اند در اثر ضربۀ مغزی می باشند که جنایتکاران علیه بشریت برای پنهان کردن جنایتهای خود سعی داشتند آنرا بیماری منژیت عنوان کنند.
شیوه های شکنجه:
در بدو ورود به زندان کهریزک تنولی از مامورین گارد زندان تشکیل داده میشد و زندانیان می بایست از این تنول عبور کنند هنگام عبور از این تنل بارانی از باتون،چماق ،کابل ،میله های آهنی بر سر،صورت و سایر نقاط بدن فرو می آیید که منجر به شکستن سر ،فک،بینی، دست و پای زندانی می شود.
زندانیان بی دفاع در قفسهای که در سوله درست شده است قرار داده می شوند. در هر قفس 40 الی 60 زندانی جای داده می شود زندانیان بخاطر کمبود جا اغلب بطور ایستاده هستند.زندانیان بصورت متنواب و در طی شبانه روز با یورشهای گارد زندان به قفسها ی آنها مواجه بودند. گاردها و شکنجه گران با کابل،میله های فلزی ،نبشی،شلاق آنها را مورد شکنجه قرار می دادند و این شیوه بصورت متناوب در طی شبانه روز تکرار می شد.گارد زندان و شکنجه گران علاوه بر شکنجه دستجمعی زندانیان بعضی از آنها را از قفسها خارج می کردند و به بصورت جداگانه مورد شکنجه قرار می دهند. اکثر کسانی که برای شکنجه برده می شوند در اثر شکنجه ها جان می باختند .شیوه های دیگر شکنجه که علیه زندانیان بی دفاع بکار برده می شود: تجاوز جنسی ،استعمال باتون و سایر شیوه های وحشیانه اذیت و آزار تجاوز جنسی،عریان کردن زندانی و ریختن آب سرد بر روی زندانی و باشلاق شکنجه کردن/در تابستان عریان کردن زندانی و وادار کردن او روی آسفالت سینه خیز رفتن کلاغ پر/ وادار کردن زندانیان بصورت جمعی برای هل دادن دیوارها و هر کدام از زندانیان دستش به دیوار نرسد با چماق، میله آهنی و کابل های بافته شده آماج ضربات آنها قرار می گیرد/جوجه کباب کردن از جلو که باعث له شدن ران می شود /جوجه کباب از عقب که با عث له شده بازو میشه/ ایجاد تپه ای بنان تپه سفید که از سنگ و لاخ می باشد و سنگها نوک تیز هستند در تابستان و زمستان زندانی را کامل عریان می کردند و با کابل و باتون به زندانی می زدند و او را وادار می کردند که چندین بار از این تپه بالا و پایین بروند که باعث خونریزی از کف پا و سایر جاهای بدن می شد ولی زندانی باید به بالا و پایین رفتن خود ادامه میداد./غلت خوردن زندانی روی آسفالت و زمین در زیر گرمای وسرمای زیاد/ بصورت چند نفره روی دستها و پاهای زندانی راه رفتن که منجر به شکسته شدن در چند نقطه می شد و موارد متعدد دیگر.
آمرین و عاملین شکنجه و کشتار:
احمدرضا رادان اوایل تاسیس این اردوگاه ابتدا هر پنجشنبه با هلی کوپتر همراه با معاونش عامریان (عامری)،حقی فرمانده گاردو کشمیری می آمدند و زندانیان بی دفاع را مورد شکنجه قرار میدادند.ولی این اواخر 3 بار در هفته با هلی کوپتر به اردوگاه مرگ سر می زدند.
بعد خود احمد رضا رادان که با لوله زندانی را مورد شکنجه قرار می دادو به او می گفت :صدای سگ در بیار ،صدای خر در بیار شما از سگ و خر کمتر هستید. در دنیا اول اینجا است زندانی که زندانی را آدم می کنیم بعد ابوغریب و گوانتانامو ه سپس زندانیان را وادار به هل دادن دیوار می کرد و هر کسی در صفی که دیوار را هل می دادند عقب می مونده با لوله می زدند تا بمیره تا بیفته، اونجا یک تپه ای درست کردند بنان تپه سفید که سنگ لاخ بوده در زمستون و تابستون با پای برهنه و بدن لخت زندانیان را می زدند که از این تپه برند بالا و بیایند پایین ،خود اون سنگ لاخ پا و دست و همه جاشون را زخمی می کرده
کومیجانی مسئول بازداشتگاه کهریزک3 روز در هفته دوشنبه،سه شنبه ،پنجشنبه را به عنوان روز وعدۀ غذائی کتک زدن زندانیان گذاشته بودند . 8 نفر هم به عنوان گاردی با اتومبیل می آمدند که صورتهای خودشون را نقاب می زدند و عینک دودی که زندانیان نتوانند آنها را بشناسند . فرمانده 8 نفر فردی بنان سرهنگ پاسدار عبدی بود آنها از ساعت 09:30 تا ساعت 11:30 زندانیان بی دفاع را مورد شکنجه جمعی قرار میدادند.
فرد دیگری بنام سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه مرگ که در قتل تعداد زیادی از جوانان نقش داشت این فرد علاوه بر شکنجه وحشیانه معمولا وقتی که از کسی عصبانی باشد همیشه قفلی با خود دارد که به سر زندانی می کوبد که منجر به ضربه مغزی زندانی می شد.
افسر پاسدار ماکان از جمله افرادی است که علاوه بر شکنجه زندانیان بی دفاع خانوادهای زندانیان را هم مورد ضرب وشتتم و اهانت قرار می داد.
2 پاسداری که در شکنجه های وحشیانه خود که اکثرا منجر به قتل یا نقص عضو می شود به نام های سید موسوی و سید حسینی می باشند این دو فرد در آویزان کردن زندانیان و زدن ضربات کابل تا مرگ و بیهوشی در این زندان معروف هستند . وقتی که این 2 پاسدار سراغ آنها می آمدند همه میدانند که حکم قتل زندانی صادر شده است .
علی خامنه ای ولی فقیه روز سه شنبه 6 مرداد ماه دستور بسته شدن بازداشتگاه کهریزک را صادر کرد زیرا، بگفته وی در آنجا معیارهای لازم برای حفظ حقوق بازداشت شدگان وجود ندارد. این در حالی است که در این اردوگاه مرگ دهها نفر به قتل رسیدند و صدها نفر در اثر شکنجه دچار صدماتی شدند و تا پایان عمرشان اثرات جسمی و روحی آنرا با خود دارند.علی خامنه ای که افراد فوق مجری فرامین وی بوده از ترس به محاکمه کشاندن آنها و افشای نقش خود اقدام به بستن شتاب زده و از بین بردن آثار جرم نمود و افراد فوق را برای ادامۀ جنایت علیه بشریت به شکنجه گاههای دیگر منتقل کرده است.
وضعیت غذائی و آب نوشیدنی زندانیان:
زندانیان علاوه بر شکنجه های طاقت فرسا در کرسنگی مفرط قرار داده می شدند.نهار زندانیان ساعت 17:00 بعد ظهر داده می شود و جیره غذائی هر زندانی یک تکه نان به اندازه کف دست و یک سیب زمینی بود. شام آنها ساعت 12 شب بود اکثر زندانیان دچار سوءتغذیه شدید هستند. زندانیان از داشتن صبحانه محروم بودند. از زمان ورود زندانیان به این اردوگاه از خوردن چای محروم بودند.
وضعیت بهداشتی و درمان:
زندانیان از حداقل وسائل بهداشتی محروم بودند . آنها مدتها از رفتن به حمام محروم می شند و از این طریق سعی در تحقیر آنها داشتند. برای رفتن به دستشوئی از بدو خروج از سوله مورد ضرب وشتم قرار می گرفتن تا جائی که خط قرمزکشیده شده بود و دستشوئیها در آنجا قرار داشتند . تنل های از پاسداران باتون بدست که در هر دو طرف ایستاده بودند و آنها را مورد ضرب وجرح قرار می دهند.این ضرب وجرح در حین رفت و برگشت علیه زندانیان بی دفاع بکار برده می شد .
چیزی بنام درمان و دکتر وجود نداشت و از تمامی امکانات پزشکی محروم بودند.
ملاقات با خانواده ها:
اکثر زندانیان از داشتن ملاقات محروم بودند و خانواده های اندکی که موفق به گرفتن اجازه از قاضی می شدند و روزهای پنجشنبه برای ملاقات با عزیزانشان مراجعه می کردند. مورد بیشرم ترین رفتارها قرار می گرفتند. خانواده ها مورد اهانت و ضرب وشتم قرار می گرفتند و گاها آنها را برای ساعاتی بازداشت می کردند. وسائلی که خانواده برای عزیزانشان می آوردند مانند میوه یا اغذیه از دست آنها گرفته می شد و آنها را مورد اهانت قرار می دادند.زندانیان تقریبا امکان هیچگونه تماسی با خانواده های خود نداشتند.
فعالین حقوق بشر و دمرکراسی در ایران،جنایت های قرون وسطائی که در اردوگاه مرگ کهریزک توسط بالاترین مقامات انتظامی که مجریان دستورات علی خامنه ای ولی فقیه هستند را به عنوان یک جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار ارسال هیئت تحقیق برای بررسی جنایتهای که در این بازداشتگاه و سایر بازداشتگاهها صورت می گیرد است و همچنین تحت پیگرد بین المللی قرار دادن آمرین و عاملین این جنایتها است.
عالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
16 مرداد 1388 برابر با 7 اگوست
زندان کهریزک در جنوب تهران واقع شده است. گفته می شود قبل از این،این اردوگاه محل نگهداری اسرای عراقی بوده است.از سال 1385 جوانان و کسانی که در دادگاهها برای احقاق حقوق خود اعتراض می کردند به عنوان تنبهی به آنجا فرستاده می شدند همچنین افرادی که دست به سرقت و یا با ارگانهای رژیم درگیر بودن و برای حذف آنها به اینجا فرستاده می شدند. اردوگاه کهریزک از بازداشتگاههای نیروی انتظامی و تحت نظارت مستقیم احمدرضا رادان رئیس پلیس تهران بوده رادان بطور مستمر با هلیکوپتر به آنجا در تردد بوده .
زندان کهریزک یا اردوگاه مرگ به منظور ایجاد رعب و وحشت بخصوص در میان جوانان ایجاد شده است .طرحهای سرکوبگرانه که در تهران تحت عنواین مختلف که به زنان شریف وآزاده تحت عنوان بی حجابی و یا بد حجابی و جوانان میهن را تحت عنوان ارازل و اوباش (با عذرخواهی از زنان و جوانان عزیز که ناچاریم حرفهای آنها را تکرار کنیم) دستگیر و به این اردوگاه انتقال می دادند درآنجا تا به حال تعداد زیادی از آنها جان باختن و کسی از سرنوشت آنها خبردار نشد.
اردوگاه مرگ کهریزک تشکیل شده از سوله ای که سطح آن از سطح زمین پایین تر است و همچنین تعدادی کانتینر فلزی که همۀ آنها طوری درست شده است که قربانی خود را برای تحت فشارهای طاقت فرسا قرار دادن بکار برده می شد. یکی از سوله ها که بصورت مستطیلی شکل می باشد . آنرا قفس بندی کرده اند که مساحت هر قفس 30 متر مربع می باشد. همچنین کانتینرهای فلزی که برای شکنجه و حتی قتل بکار برده می شوند در این اردوگاه قرار دارند.
جانباختگان اردوگاه مرگ کهریزک:
آمار کسانی که در زیر شکنجه به قتل رسیده اند هنوز بطور قطع مشخص نیست. ولی آماری زندانیان که از این اردوگاه مرگ نجات یافته اندو بصورت سینه به سینه توسط زندانیان به هم نقل شده است بیش از 75 نفر تخمین زده می شود .البته این آماری است که زندانیان شاهد آن بودند . این آمار مربوط به قبل از قیام مردم ایران می باشد.
آمار جانباختگان قیام بین 15 تا 20 نفر تخمین زده می شود .این آمار توسط چندین زندانی مورد تایید قرار گرفته است و فقط مربوط به سوله و قفسهای آن می باشد. آمارکسانی که در کانتینرهای فلزی جان باخته اند هنوز نامشخص می باشد.اکثر کسانی که جانباخته اند در اثر ضربۀ مغزی می باشند که جنایتکاران علیه بشریت برای پنهان کردن جنایتهای خود سعی داشتند آنرا بیماری منژیت عنوان کنند.
شیوه های شکنجه:
در بدو ورود به زندان کهریزک تنولی از مامورین گارد زندان تشکیل داده میشد و زندانیان می بایست از این تنول عبور کنند هنگام عبور از این تنل بارانی از باتون،چماق ،کابل ،میله های آهنی بر سر،صورت و سایر نقاط بدن فرو می آیید که منجر به شکستن سر ،فک،بینی، دست و پای زندانی می شود.
زندانیان بی دفاع در قفسهای که در سوله درست شده است قرار داده می شوند. در هر قفس 40 الی 60 زندانی جای داده می شود زندانیان بخاطر کمبود جا اغلب بطور ایستاده هستند.زندانیان بصورت متنواب و در طی شبانه روز با یورشهای گارد زندان به قفسها ی آنها مواجه بودند. گاردها و شکنجه گران با کابل،میله های فلزی ،نبشی،شلاق آنها را مورد شکنجه قرار می دادند و این شیوه بصورت متناوب در طی شبانه روز تکرار می شد.گارد زندان و شکنجه گران علاوه بر شکنجه دستجمعی زندانیان بعضی از آنها را از قفسها خارج می کردند و به بصورت جداگانه مورد شکنجه قرار می دهند. اکثر کسانی که برای شکنجه برده می شوند در اثر شکنجه ها جان می باختند .شیوه های دیگر شکنجه که علیه زندانیان بی دفاع بکار برده می شود: تجاوز جنسی ،استعمال باتون و سایر شیوه های وحشیانه اذیت و آزار تجاوز جنسی،عریان کردن زندانی و ریختن آب سرد بر روی زندانی و باشلاق شکنجه کردن/در تابستان عریان کردن زندانی و وادار کردن او روی آسفالت سینه خیز رفتن کلاغ پر/ وادار کردن زندانیان بصورت جمعی برای هل دادن دیوارها و هر کدام از زندانیان دستش به دیوار نرسد با چماق، میله آهنی و کابل های بافته شده آماج ضربات آنها قرار می گیرد/جوجه کباب کردن از جلو که باعث له شدن ران می شود /جوجه کباب از عقب که با عث له شده بازو میشه/ ایجاد تپه ای بنان تپه سفید که از سنگ و لاخ می باشد و سنگها نوک تیز هستند در تابستان و زمستان زندانی را کامل عریان می کردند و با کابل و باتون به زندانی می زدند و او را وادار می کردند که چندین بار از این تپه بالا و پایین بروند که باعث خونریزی از کف پا و سایر جاهای بدن می شد ولی زندانی باید به بالا و پایین رفتن خود ادامه میداد./غلت خوردن زندانی روی آسفالت و زمین در زیر گرمای وسرمای زیاد/ بصورت چند نفره روی دستها و پاهای زندانی راه رفتن که منجر به شکسته شدن در چند نقطه می شد و موارد متعدد دیگر.
آمرین و عاملین شکنجه و کشتار:
احمدرضا رادان اوایل تاسیس این اردوگاه ابتدا هر پنجشنبه با هلی کوپتر همراه با معاونش عامریان (عامری)،حقی فرمانده گاردو کشمیری می آمدند و زندانیان بی دفاع را مورد شکنجه قرار میدادند.ولی این اواخر 3 بار در هفته با هلی کوپتر به اردوگاه مرگ سر می زدند.
بعد خود احمد رضا رادان که با لوله زندانی را مورد شکنجه قرار می دادو به او می گفت :صدای سگ در بیار ،صدای خر در بیار شما از سگ و خر کمتر هستید. در دنیا اول اینجا است زندانی که زندانی را آدم می کنیم بعد ابوغریب و گوانتانامو ه سپس زندانیان را وادار به هل دادن دیوار می کرد و هر کسی در صفی که دیوار را هل می دادند عقب می مونده با لوله می زدند تا بمیره تا بیفته، اونجا یک تپه ای درست کردند بنان تپه سفید که سنگ لاخ بوده در زمستون و تابستون با پای برهنه و بدن لخت زندانیان را می زدند که از این تپه برند بالا و بیایند پایین ،خود اون سنگ لاخ پا و دست و همه جاشون را زخمی می کرده
کومیجانی مسئول بازداشتگاه کهریزک3 روز در هفته دوشنبه،سه شنبه ،پنجشنبه را به عنوان روز وعدۀ غذائی کتک زدن زندانیان گذاشته بودند . 8 نفر هم به عنوان گاردی با اتومبیل می آمدند که صورتهای خودشون را نقاب می زدند و عینک دودی که زندانیان نتوانند آنها را بشناسند . فرمانده 8 نفر فردی بنان سرهنگ پاسدار عبدی بود آنها از ساعت 09:30 تا ساعت 11:30 زندانیان بی دفاع را مورد شکنجه جمعی قرار میدادند.
فرد دیگری بنام سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه مرگ که در قتل تعداد زیادی از جوانان نقش داشت این فرد علاوه بر شکنجه وحشیانه معمولا وقتی که از کسی عصبانی باشد همیشه قفلی با خود دارد که به سر زندانی می کوبد که منجر به ضربه مغزی زندانی می شد.
افسر پاسدار ماکان از جمله افرادی است که علاوه بر شکنجه زندانیان بی دفاع خانوادهای زندانیان را هم مورد ضرب وشتتم و اهانت قرار می داد.
2 پاسداری که در شکنجه های وحشیانه خود که اکثرا منجر به قتل یا نقص عضو می شود به نام های سید موسوی و سید حسینی می باشند این دو فرد در آویزان کردن زندانیان و زدن ضربات کابل تا مرگ و بیهوشی در این زندان معروف هستند . وقتی که این 2 پاسدار سراغ آنها می آمدند همه میدانند که حکم قتل زندانی صادر شده است .
علی خامنه ای ولی فقیه روز سه شنبه 6 مرداد ماه دستور بسته شدن بازداشتگاه کهریزک را صادر کرد زیرا، بگفته وی در آنجا معیارهای لازم برای حفظ حقوق بازداشت شدگان وجود ندارد. این در حالی است که در این اردوگاه مرگ دهها نفر به قتل رسیدند و صدها نفر در اثر شکنجه دچار صدماتی شدند و تا پایان عمرشان اثرات جسمی و روحی آنرا با خود دارند.علی خامنه ای که افراد فوق مجری فرامین وی بوده از ترس به محاکمه کشاندن آنها و افشای نقش خود اقدام به بستن شتاب زده و از بین بردن آثار جرم نمود و افراد فوق را برای ادامۀ جنایت علیه بشریت به شکنجه گاههای دیگر منتقل کرده است.
وضعیت غذائی و آب نوشیدنی زندانیان:
زندانیان علاوه بر شکنجه های طاقت فرسا در کرسنگی مفرط قرار داده می شدند.نهار زندانیان ساعت 17:00 بعد ظهر داده می شود و جیره غذائی هر زندانی یک تکه نان به اندازه کف دست و یک سیب زمینی بود. شام آنها ساعت 12 شب بود اکثر زندانیان دچار سوءتغذیه شدید هستند. زندانیان از داشتن صبحانه محروم بودند. از زمان ورود زندانیان به این اردوگاه از خوردن چای محروم بودند.
وضعیت بهداشتی و درمان:
زندانیان از حداقل وسائل بهداشتی محروم بودند . آنها مدتها از رفتن به حمام محروم می شند و از این طریق سعی در تحقیر آنها داشتند. برای رفتن به دستشوئی از بدو خروج از سوله مورد ضرب وشتم قرار می گرفتن تا جائی که خط قرمزکشیده شده بود و دستشوئیها در آنجا قرار داشتند . تنل های از پاسداران باتون بدست که در هر دو طرف ایستاده بودند و آنها را مورد ضرب وجرح قرار می دهند.این ضرب وجرح در حین رفت و برگشت علیه زندانیان بی دفاع بکار برده می شد .
چیزی بنام درمان و دکتر وجود نداشت و از تمامی امکانات پزشکی محروم بودند.
ملاقات با خانواده ها:
اکثر زندانیان از داشتن ملاقات محروم بودند و خانواده های اندکی که موفق به گرفتن اجازه از قاضی می شدند و روزهای پنجشنبه برای ملاقات با عزیزانشان مراجعه می کردند. مورد بیشرم ترین رفتارها قرار می گرفتند. خانواده ها مورد اهانت و ضرب وشتم قرار می گرفتند و گاها آنها را برای ساعاتی بازداشت می کردند. وسائلی که خانواده برای عزیزانشان می آوردند مانند میوه یا اغذیه از دست آنها گرفته می شد و آنها را مورد اهانت قرار می دادند.زندانیان تقریبا امکان هیچگونه تماسی با خانواده های خود نداشتند.
فعالین حقوق بشر و دمرکراسی در ایران،جنایت های قرون وسطائی که در اردوگاه مرگ کهریزک توسط بالاترین مقامات انتظامی که مجریان دستورات علی خامنه ای ولی فقیه هستند را به عنوان یک جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار ارسال هیئت تحقیق برای بررسی جنایتهای که در این بازداشتگاه و سایر بازداشتگاهها صورت می گیرد است و همچنین تحت پیگرد بین المللی قرار دادن آمرین و عاملین این جنایتها است.
عالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
16 مرداد 1388 برابر با 7 اگوست
آلمان : تجاوزات جنسی و بدا ر آویختن های لحظه ای در کهریزک
(توضیح و لينک از بالاترین) :تیتر اول اشپیگل پنجشنبه: زندانیان و خانواذه هایشان از تجاوزات جنسی و بدار آویختن ها و دوباره رها کردن زندانیان قبل از خفگی بعنوان روش های شکنجه در زندانهای ایران خبر میدهند. بسیاری از خانواده ها در هفته های اخیر جسد دختران و پسران خود را در حالی تحویل گرفتند که این اجساد حاکی از شکنجه های بیرحمانه و تجاوز جنسی به آنان بوده است. (عینا ترجمه شده) دانشجوی 21 ساله ای در در نزدیکی دانشگاه تهران دستگیر میشود. زمانیکه دو اتوبوس به بازداشتگاه کهریزک وارد شدند، ده، پانزده نفر نگهبان زندان مانند جنون زدگان به سوی تازه واردان دست بسته حمله ور شدند. لباسشان را از تنشان پاره کردند. برویشان آب ریختند و با کمربند و زنجیر جسم برهنه شان را آش ولاش کردند. جوان دستگیر شده: " بعد از آن دیگر جانی در تنمان نمانده بود. ما از ضعف توان ایستادن روی پایمان را نداشتیم. داستان از اینهم بدتر داشت میشد. تعدادی ازبچه های سلولی که دیگه جای سوزن انداختن توش نبود را ساعتها از پا از سقف آویزان کرده بودند. تعداد دیگری را نیز پایشان را در قیر داغ کرده و سوزانده بودند. جوون ترها رو یه طناب دار به گردنشون انداخته بودند و چند ثانیه طناب را میکشیدند و آویزانشان میکردند و دوباره به زمین می انداختندشان. اول فکر میکردند خواهند مرد و لحظه بعد به زندگی باز میگشتند." این جوان دستگیر شده در ادامه میگوید، بدترین شکنجه اما تجاوزات جنسی بود. از سلول او 3 نفر را بدین شکل شکنجه کرده بودند. شکنجه گران روزی یکبار آنان را میبردند. "صدای فریادشان را میشنیدیم". پس از تجاوز به آنها، یک آمپول مسکن به آنها میزدند و آنها را به سلول برمیگرداندند. با تمام این احوال هم سلولی های وی هم جان سالم بدر میبرند. خود او با دندانهای شکسته، دنده های شکسته در سمت راست سینه و ناشنوایی گوش چپ ازاد میشود. او میگوید:"مهم این که زنده ام" و دوباره میخواهد به تضاهرات برود.
Subscribe to:
Posts (Atom)