سران جنایتکار رژیم باید محاکمه شوند

شهلا دانشفر
همه دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند


در طول دو ماه خیزش انقلابی مردم، صدها نفر بازداشت و زندانی شده اند، تعدادی نزدیک به صد نفر در خیابانها و یا در بازداشتهایی جمهوری اسلامی به قتل رسیده اند و دستگیرشدگان زیر بدترین و وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته اند. این قاتلین همچون حکومتی اشغالگر با استقرار نیروی سرکوبشان در کوچه و خیابان دارند روزهای آخر عمرشان را سپری میکنند. اینها دستگیر شدگان را در بازداشتگاههایی چون کهریزک که اردوگاه مرگ خوانده شده، شکنجه کرده و کشته اند. بازداشتگاهایی که در آن زندانیان را در کابین هایی فلزی قرار داده و هر کابین را آنقدر پر از زندانی کردند که جایی برای خواب و حتی تکان خوردن برای آنان نبود. بازداشتگاهی که در آن توحش و خشونت را به اوج خود رساندند، در آنجا بر روی زندانیان آب داغ ریختند، پایشان را در قیر داغ گذاشتند، آنها را از سقف آویزان کردند، با ضربات باتوم بر جمجمه زندانی کوبیدند و او را کشتند و به زندانیان تجاوز کردند و همچون حیواناتی وحشی به جان زندانیان افتادند.

ماجرای قتل ترانه موسوی و تجاوز وحشیانه به او و تحویل جسد سوخته شده اش به خانواده او یک نمونه تکان دهنده از ابعاد توحش این رژیم جنایتکار است. بنا به گزارشات خودی هایشان این جانوران وحشی به دختران بازداشتی و به پسران جوان با حالتی وحشیانه تجاوز كردند ‌كه برخی دچار افسردگی و مشكلات جدی روحی و جسمی گردیده اند. بنا بر همین گزارشها اینها زندانیان را مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و در گرسنگی و تشنگی و گرما نگاه میداشتند و با کوبیدن ضربات محکم بر سر و بدن جمجمه شان را شکسته اند. این جانیان با توهین و تحقیر کوشیدند که زندانی را بشکنند. اینها در همین مدت و زیر فشار شکنجه هایشان نزدیک به صد نفر را به قتل رسانده اند و هم اکنون تعداد زیادی از دستگیر شدگان در چنگ این وحشیان جنایتکار در اسارت بسر میبرند. از جمله جمشیدی سخنگوی قوه قضاییه ادعا میکند که در این مدت ٤٠٠٠ نفر دستگیر شده اند که ٣٧٠٠ نفر آن در همان هفته اول آزاد شده اند. اما سوال اینست که پس دستگیرشدگان هجده تیر، چهلم ندا، و دستگیریهایی که هر روزه در خیابانهای مختلف تهران و کرمانشاه و مشهد و شیراز و اصفهان و تبریز و شهرهای شمال و غیره صورت میگیرد چه شده اند. گفته میشود هم اکنون بیش از سه هزار نفر در زندانند، اما متاسفانه کسی امار دقیق دستگیری های اخیر را ندارد.

ابعاد جنایاتی که جمهوری اسلامی بر سر دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی آورده است تکاندهنده است. ابعاد آن آنچنان فاجعه انگیر بوده است که کل حکومت را به هم ریخته است. اما با همه این وحشیگیری ها نه تنها نتوانستند خیزش انقلابی مردم را عقب برانند بلکه مبارزات مردم شعله بیشتری گرفت و امروز کل حاکمیت در مخمصه و بن بست قرار گرفته است و حسابی به جان هم افتاده اند. از محاکمه و دستگیری یکدیگر سخن میگویند و آشکارا برای یکدیگر خط و نشان میکشند. اکنون از سلب صلاحیت از خامنه ای ولی فقیه جمهوری اسلامی سخن به میان است. از محاکمه احمدی نژاد بعنوان مسئول کل شورای امنیت صحبت میکنند و در برابر خشم مردم دارند جنایات یکدیگر را رو میکنند. نامه کروبی به رفسنجانی، نامه قضات به دادستان کل کشور و دفاعیه های هر کدام حاکی از وحشت و هراس کل رژیم از موج اعتراض گسترده مردم است و اینها همه پیشروی های انقلاب ماست که چنین این جانوارن را به جان هم انداخته است. مردم با مبارزاتشان و با شعار شکنجه اعتراف دیگر اثر ندارد حتی پاسخ دادگاهها فرمایشی اینها را نیز دادند. و همانطور که مضحکه انتخاباتشان را برسرشان خراب کردند، مراسم تنفقید و تحلیف احمدی نژاد را با اعتراضات گسترده خود و با مرگ بر دیکتاتور، دولت کودتا استعفا استعفا، پاسخ دادند.

واقعیت اینست که جانیان حکومت سی سال است که سرکوب و شکنجه میکنند، انسانها را به خاطر مبارزه برای آزادی و برابری و برای اینکه حقشان را طلب کرده اند، زندانی کرده و به جوخه های دار سپرده اند و اکنون برای عقب راندن موج گسترده اعتراض مردم به سیم آخر زده و دست به چنین جنایاتی زده اند. اما نکته اینجاست که امروز چنان به جان هم افتاده اند که دارند همین بلایا را بر سر بخشی از خودشان که هم اکنون در جریان نزاعهایشان در زندانند، بر سر همان کسانیکه منتظری در نامه اش به آنها اشاره دارد و از پایه گذاران و خدمتگزاران این حکومت جنایتکار بوده اند و بر سر همان کسانیکه امروز در صف متهمان قرار گرفته و دارند به محاکمه کشیده میشوند، آورده اند. کسانیکه وقتی خود امروز در جنگ درونی شان، در جنگی که جان یکدیگر را نشانه رفته اند، ناگزیر به سخن گفتن شده اند. طوری وانمود میکنند که گویی مبدا و شروع این جنایات از زمانیست که جنگ خانگی آنها شروع و یا شدت گرفته است، گویی از زمان شکست جنبش دوم خرداد و طرح های اصلاح حکومتی شان آغاز شده است.

اما همگان میدانند که اعتراض مردم به سی سال جنایت و سرکوب و کشتار و اعدام و سنگسار و فقر و بدبختی ایست که این رژیم بر گرده آنها تحمیل کرده است و کل حکومت را نشانه گرفته اند. مردم با اعتراضات هر روزه شان صفوف رژیم را در هم شکسته و با استفاده از این روزنه بیرون آمده و میخواهند خود را از شر کل این رژیم و جنایاتش رها کنند.

به عبارت روشنتر خیزش انقلابی ای که امروز برپا شده است بطور واقعی در ادامه مبارزات هر روزه مردم با این رژیم جنایتکار، مبارزات کارگران، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه است که اکنون چنین ابعادی بخود گرفته است، طوفانی خشمگین که میرود تا بساط کل این حکومت را جارو کند.

جنایات اخیر رژیم،، کشتن ندا و سهراب و ترانه و شکنجه های جنایتکارانه اش در زندان اکنون جامعه را آنچنان به خشم آورده است که اعتراضات را هر روزه کرده است. در همین راستاست که بحث شکنجه ها و رفتار با زندانیان، افشا شدن جنايات وحشيانه و شكنجه هاي سبعانه در شكنجه گاه کهریزک و محاکمه عاملین آن اکنون به موضوع داغ بحث در درون خود حکومت تبدیل شده است و در این میان مردم کل حکومت را نشانه رفته اند و خواهان محاکمه سران جنایتکار این رژیم هستند، زیر فشار همین اعتراضات و وحشت از طوفانی که در حرکت است همانطور که اشاره کردم خامنه ای جنایتکار که خود فرمان حمله و کشتار را داد، ناگزیر شد فرمان به تعطیلی بخشی از بازداشتگاه کهریزک را که اردوگاه مرگ نام گرفته است بدهد، و فرماندهان نظامی شان که جنایت کرده بودند بیشرمانه گفتند بازداشتگاه غیر استاندارد بوده است. گفتند بعضی ها خود سرانه عمل کرده و تنبیه شده اند، و اکنون اسناد جنایات اینها از زبان خودی هایشان دارد رو میشود. کمیسیون های مجلس به راه افتاده است و همه شان به دست و پا افتاده اند، همه اینها حاکی از اینست که با قدرت اعتراضمان داریم عقبشان میرانیم، و این موج انقلاب است که به پیش میرود.

اکنون روزهای انقلاب روزهای به زیر کشیدن این رژیم جنایتکار است که داریم پشت سر میگذاریم، انقلابی که با فریادهای انسانی خود و با شعارهای اعدام نه، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و با ده خواست فوری اش که دیگر به گفتمان جامعه تبدیل شده است، توجه جهانیان را بخود جلب کرده است. در این روزهای انقلاب مردم هر روز به بهانه ای بیرون می آیند و با شعار مرگ بر دیکتاتور فریاد اعتراض خود را بلند میکنند و اعتراضات شبانه هر روز گسترش بیشتری یافته و محلات و کوچه های بیشتری را فرا گرفته است.

بدین ترتیب مبارزات مردم هر روز عمق بیشتر می یابد و شعار زندانی سیاسی آزاد باید گزدد امروز به یک خواست فوری مردم تبدیل شده است، در یک کلام مردم با اعتراضات هر روزه شان برای به زیر کشیدن کل این رژیم به میدان آمده اند.

همه اینها اتفاقات مهمی است که جمهوری اسلامی براحتی از زیر آن جان سالم بدر نخواهد برد. مردم امان نمیدهند، آزادی فوری دستگیر شدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی، محاکمه سران رژیم و در راسش خامنه ای و احمدی نژاد ، محاکمه شکنجه گران کهریزک و در راس آن احمدرضا رادان و معاونش عامریان و حقی فرمانده گارد و کشمیری و دیگر نگهبانان جنایتکار رژیم که وحشیانه به جان زندانیان افتادند، همه و همه خواستهای فوری مردم است، اینها فرمان فوری انقلاب است.

در چنین شرایط خطیری باید با اعتراضاتمان جمهوری اسلامی را در محاصره خود قرار دهیم، در مقابل زندان اوین و بازداشتگاههایی چون شهید کچویی در کرج و غیره و در مقابل دادگاه انقلاب در تهران و در تمام شهرها همراه با خانواده های دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی وسیعا جمع شویم و یکصدا فریاد بزنیم، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و با قدرت متحد خود درب زندانها را باز کنیم.

جمهوری اسلامی در این مدت نزدیک به صد نفر را به قتل رسانده است، چند هزار نفر را در بازداشت نگاه داشته است، برای سه نفر از فعالین کارگری دستگیر شده اول مه سنندج، احکام زندان و شلاق صادر کرده است، فعالین کارگری نیشکر هفت تپه علی نجاتی و رحیم بساق را به دادگاه احضار کرده است و میکوشد تا با ابزار سرکوب خود مبارزات هر روزه مردم را عقب زند. باید همه جا در کارخانه و در دانشگاه و در تمام شهرها یکصدا به اعتراض برخیزیم و این رژیم وحشی و جنایتکار را عقب بزنیم، با اعتراضات خود بساط نیروهای سرکوبشان را از خیابانها و محلات، از کارخانجات و دانشگاهها و از همه جا جمع کنیم.

جنایات این دوره جمهوری اسلامی پرونده سی سال جنایات آن را، پرونده کشتار سال ٦٧ و قتل های زنجیره ای و کشتاری که در حمله خونین سال ٥٨ به کردستان و با برپایی جوخه های اعدام در شهرهای کردستان انجام گرفت، همه و همه را امروز برای کل جامعه باز کرده است. سران این رژیم باید بخاطر همه این جنایات محاکمه شوند و این خواست فوری مردم است.

واقعیت اینست که جمهوری اسلامی امروز در اوج استیصال خود است، صفوفش به هم ریخته و به جان هم افتاده اند، کل جامعه به پا خاسته و مردم برای به زیر کشیدنش به خیابانها آمده اند، باید زندان این ابزار سرکوب انقلاب را از رژیم گرفت، بعلاوه جان دستگیر شدگان اخیر و همه کسانیکه در اسارت این جنایتکاران بسر میبرند در خطر است، باید با تمام قدرت آنها را هرچه سريعتر از چنگ این جانیان رها کنیم.

خواست محاکمه سران جنایتکار رژیم و آزادی فوری تمامی دستگیرشدگان و همه زنداینان سیاسی امروز در راس خواستهای فوری مردم قرار دارد، حول این خواستها متحد شویم و برای اینکه انقلابمان را به جلو ببریم، برای اینکه صف اعتراضمان را متحد کنیم، با تمام قدرت برای آزادی دستگیر شدگان اخیر و زندانیان سیاسی بکوشیم، باید درب زندانها را گشود.*

به نقل از انترناسیونال 309

1 comment:

Unknown said...

ایهالناس مسلمان کشی‌یکی‌از سرگرمیهای جدید برای کشورها و دولتهای مسلمان و غیره مسلمان شده. جالب اینجاست که دوستان عزیز آقای احمدی خره،چین و شوروی، قبل از شمارش آرای انتخابات به ایشون تبریک گفتند. کشور چین و شوروی یک ساعت بعد از انتخابات به آنترینژاد تبریک گفتند تو نگو اینها با هم یه قرارهایی دارند و آنهم سرگرمی هست که هر ستاشون دوست دارند و آن هم، مسلمان کشی‌. در ارومجی چین و در چچنیا شوروی و در ایران عزیز دولتها همه مشغول مسلمان کشی‌هستند.احمدی‌نژاد ممکن که خایهٔ امریکا و انگلیس را نمیمالد ولی‌ خوب خایهٔ چین و شوروی را ما چ می‌کند. هی‌نماز جمعه داد میزنم مرگ بر یهودی و صهیونیست تو نگو پولدارترین ادمهایی که شوروی را اداره میکنند یهودی هستند. هر هفته میرم نماز جمعه داد میزنم مرگ بر امریکا و مرگ بر انگلیس تو نگو مسلمان کشهای اصلی‌، چین، شوروی و همین رئیس جمهور قلابی خودمون آقای احمقی خره جنایتکار هستند.
«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم»