زندانی سیاسی آزاد باید گردد
دانشجویان زندانی را آزاد کنید
دوستان و همکاران گرامی
روز ١٣ آدر ماه قبل از فرارسیدن روز دانشجو دانشجویان تهران که قرار گذاشته بودند روز دانشجو را در روز ١٣ آذر برگزار کنند با یورش نیروهای امنیتی مواجهه شده و دهها نفر از دانشجویان این فرزندان عزیز ما دستگیر و روانه زندانها شدند. و دهها نفر از دانشجویان تحت تعقیب قرار گرفته و آواره شدند.
ولی این حرکت نیروهای امنیتی نتوانست مانع از برگزاری روز دانشجو شود لذا دانشجویان در سراسر ایران متحد ومتشکل تجمعات خود را به منظور دست یابی به حقوق اولیه ای چون حق داشتن تشکل دانشجویی و در دفاع از دانشجویان در بند و با شعار دانشگاه پادگان نیست و ما جنگ نمیخواهیم برگزار کرده ودر مقابل برخورد غیر قانونی مسئولان امنیتی سکوت نکردند و در اولین گام با برگزاری مراسم پر شکوه به مسئولان دانشگاه هشدار دادند که این سرکوبها مانع از ادامهی اعتراضات آنان نخواهد شد و خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی و زندانیان سیاسی شدند.
دوستان وهمکاران گرامی
بیش ازسه هفته از بازداشت غیر انسانی جمعی از فعالان دانشجویی می گذرد. تاکنون سیاست سانسورخبری، تهدید وارعاب، بسیاری از خانوادههای این دانشجویان را از وضعیت عزیزانشان بیخبر نگاه داشته و آنها را دچار بیم وهراسی مضاعف نموده. این گونه برخوردها با منتقدین از هر صنف و طبقه و به ویژه دانشجویان - دانشجویانی که به خودآگاهی رسیده و درد مردم دردشان است- و خواست کارگران خواست شان است.
مگر جرم دانشجویان چیست؟ آنها آزادی بیان می خواهند. دانشجویان دانشگاه را بدون دژبان می خواهند. آنها می گویند دانشگاه جای تحصیل و جای رشد آگاهی است. دانشگاه پادگان نیست.
آیا این جرم است؟ دانشجو می گوید با تهدید و با سرکوب و فشار نمی شود درس خواند. دانشجو تشکل خودش را می خواهد. دانشجو دلش میخواهد آزاد باشد و بتواند با دور هم جمع شدن برای ساختن دنیای بهتر تلاش کند. دانشجو نشریه خودش را می خواهد. او دلش می خواهد آزادانه بنویسد آنچه را که می داند و می بیند.
دانشجویان این فرزندان ما از زندگی ما و از درد ما آگاهند. آنها می بینند پدرانشان چطوری در اتاقهای اجارهای با قیمتهای سرسام آور کمرشان میشکند. و یا در شهرکهای بدون امکانات اولیه زندگی میکنند. دانشجویان از ما بهتر مشکل گرانی و تورم را احساس میکنند، چون دانشجو هر وقت از ما پول میخواهد از ما امکانات میخواهد از ما کامپیوتر میخواهد و فقط یک جواب می شنود ندارم!
آری همکار عزیز، دانشجو همچون ما همه این مشکلات را با گوشت و استخوان احساس میکند و برای همین نمیتواند سکوت کند. دانشجو پر شدن جیب وارد کنندگان موبایل را می بیند چطوری توانستند با یک تعرفه یک شبه ملیاردها پول را از چنگ این جوانان در بیارند. دانشجو مافیای سلطان شکر را می شناسد. دانشجو بیکار شدن هزاران کارگر نیشکر و نساجی را می بیند. دانشجو می بیند چطوری پدرش امنیت شغلی ندارد هر روز برای یک پیمانکار کار می کند. دانشجو قراردادی بودن ما کارگران را بهتر از ما درک می کند. دانشجو می بیند پدرش با ١٨٠ هزار تومان حقوق آنهم دائمی نیست چطوری زندگی کند.
دانشجو می بیند وقتی که پدرش فریاد اعتراض سر می زند دستگیر می کنند و روانه زندان می کنند.
دانشجو می بیند چطوری کارگران اعتصابی ایران خودرو و شرکت واحد را از کار اخراج کردند، بدون اینکه ریالی به آنها بدهند. دانشجو نمیتواند پدر خودش را تنها بگذرد و میداند پدرش بدون دانشجوي آگاه هرگز به زندگی بهتر دست نخواهد یافت. برای همین خواست ما کارگران خواست دانشجو می شود.
در حالیکه دانشجو فریاد عدالت طلبی میزند، دولت مدعی عدالت به جای توجه به خواستهای محرومان جامعه، به جای حل مشکل گرانی، به جای حل مشکل مسکن و مشکل شهریه دانشگاهها، راه زندان را به دانشجویان نشان می دهد. به آنها حمله میکند. از خوابگاهها بیرون می کشد، وبه مخوفترین زندان یعنی اوین می فرستد. به گمان اینکه با خاموش کردن صدای دانشجو دیگر کسی فریاد آزادی سر نخواهد داد.
ولی دیگر دانشجویان ساکت ننشسته، صدایشان را رساتر کردهاند و خواهان آزادی دوستان خود هستند و در این راه میدانند به یاری پدرانشان نیاز دارند.
همکار عزیز و پدر مهربان، به یاری دانشجویان بشتابیم و روز جمعه 7 دی ماه همراه و همگام با دانشجویان خواهان آزادی این فرزندان عزیز خود شویم.
ما جمعی از کارگران ایران خودرو، ضمن محکوم کردن هرگونه بازداشت غیرانسانی وبرخورد غیرمدنی با هر یک از آحاد جامعه، درخواست آزادی فوری تمام دانشجویان دستگیر شده و زندانیان سیاسی، بخصوص دوستان کارگرمان آقایان اسانلو، محمود صالحی، حکیمی، گوهری، غلامی و عسگری هستیم وما از تمام دوستان کارگر و از همکاران میخواهیم صدای فریاد آزادیخواهی و عدالتخواهی زندانیان سیاسی را به گوش همه مردم برسانند.
زنده باد اتحاد دانشجو و کارگر
درود بر دانشجویان
جمعی از کارگران ایران خودرو
دانشجویان زندانی را آزاد کنید
دوستان و همکاران گرامی
روز ١٣ آدر ماه قبل از فرارسیدن روز دانشجو دانشجویان تهران که قرار گذاشته بودند روز دانشجو را در روز ١٣ آذر برگزار کنند با یورش نیروهای امنیتی مواجهه شده و دهها نفر از دانشجویان این فرزندان عزیز ما دستگیر و روانه زندانها شدند. و دهها نفر از دانشجویان تحت تعقیب قرار گرفته و آواره شدند.
ولی این حرکت نیروهای امنیتی نتوانست مانع از برگزاری روز دانشجو شود لذا دانشجویان در سراسر ایران متحد ومتشکل تجمعات خود را به منظور دست یابی به حقوق اولیه ای چون حق داشتن تشکل دانشجویی و در دفاع از دانشجویان در بند و با شعار دانشگاه پادگان نیست و ما جنگ نمیخواهیم برگزار کرده ودر مقابل برخورد غیر قانونی مسئولان امنیتی سکوت نکردند و در اولین گام با برگزاری مراسم پر شکوه به مسئولان دانشگاه هشدار دادند که این سرکوبها مانع از ادامهی اعتراضات آنان نخواهد شد و خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی و زندانیان سیاسی شدند.
دوستان وهمکاران گرامی
بیش ازسه هفته از بازداشت غیر انسانی جمعی از فعالان دانشجویی می گذرد. تاکنون سیاست سانسورخبری، تهدید وارعاب، بسیاری از خانوادههای این دانشجویان را از وضعیت عزیزانشان بیخبر نگاه داشته و آنها را دچار بیم وهراسی مضاعف نموده. این گونه برخوردها با منتقدین از هر صنف و طبقه و به ویژه دانشجویان - دانشجویانی که به خودآگاهی رسیده و درد مردم دردشان است- و خواست کارگران خواست شان است.
مگر جرم دانشجویان چیست؟ آنها آزادی بیان می خواهند. دانشجویان دانشگاه را بدون دژبان می خواهند. آنها می گویند دانشگاه جای تحصیل و جای رشد آگاهی است. دانشگاه پادگان نیست.
آیا این جرم است؟ دانشجو می گوید با تهدید و با سرکوب و فشار نمی شود درس خواند. دانشجو تشکل خودش را می خواهد. دانشجو دلش میخواهد آزاد باشد و بتواند با دور هم جمع شدن برای ساختن دنیای بهتر تلاش کند. دانشجو نشریه خودش را می خواهد. او دلش می خواهد آزادانه بنویسد آنچه را که می داند و می بیند.
دانشجویان این فرزندان ما از زندگی ما و از درد ما آگاهند. آنها می بینند پدرانشان چطوری در اتاقهای اجارهای با قیمتهای سرسام آور کمرشان میشکند. و یا در شهرکهای بدون امکانات اولیه زندگی میکنند. دانشجویان از ما بهتر مشکل گرانی و تورم را احساس میکنند، چون دانشجو هر وقت از ما پول میخواهد از ما امکانات میخواهد از ما کامپیوتر میخواهد و فقط یک جواب می شنود ندارم!
آری همکار عزیز، دانشجو همچون ما همه این مشکلات را با گوشت و استخوان احساس میکند و برای همین نمیتواند سکوت کند. دانشجو پر شدن جیب وارد کنندگان موبایل را می بیند چطوری توانستند با یک تعرفه یک شبه ملیاردها پول را از چنگ این جوانان در بیارند. دانشجو مافیای سلطان شکر را می شناسد. دانشجو بیکار شدن هزاران کارگر نیشکر و نساجی را می بیند. دانشجو می بیند چطوری پدرش امنیت شغلی ندارد هر روز برای یک پیمانکار کار می کند. دانشجو قراردادی بودن ما کارگران را بهتر از ما درک می کند. دانشجو می بیند پدرش با ١٨٠ هزار تومان حقوق آنهم دائمی نیست چطوری زندگی کند.
دانشجو می بیند وقتی که پدرش فریاد اعتراض سر می زند دستگیر می کنند و روانه زندان می کنند.
دانشجو می بیند چطوری کارگران اعتصابی ایران خودرو و شرکت واحد را از کار اخراج کردند، بدون اینکه ریالی به آنها بدهند. دانشجو نمیتواند پدر خودش را تنها بگذرد و میداند پدرش بدون دانشجوي آگاه هرگز به زندگی بهتر دست نخواهد یافت. برای همین خواست ما کارگران خواست دانشجو می شود.
در حالیکه دانشجو فریاد عدالت طلبی میزند، دولت مدعی عدالت به جای توجه به خواستهای محرومان جامعه، به جای حل مشکل گرانی، به جای حل مشکل مسکن و مشکل شهریه دانشگاهها، راه زندان را به دانشجویان نشان می دهد. به آنها حمله میکند. از خوابگاهها بیرون می کشد، وبه مخوفترین زندان یعنی اوین می فرستد. به گمان اینکه با خاموش کردن صدای دانشجو دیگر کسی فریاد آزادی سر نخواهد داد.
ولی دیگر دانشجویان ساکت ننشسته، صدایشان را رساتر کردهاند و خواهان آزادی دوستان خود هستند و در این راه میدانند به یاری پدرانشان نیاز دارند.
همکار عزیز و پدر مهربان، به یاری دانشجویان بشتابیم و روز جمعه 7 دی ماه همراه و همگام با دانشجویان خواهان آزادی این فرزندان عزیز خود شویم.
ما جمعی از کارگران ایران خودرو، ضمن محکوم کردن هرگونه بازداشت غیرانسانی وبرخورد غیرمدنی با هر یک از آحاد جامعه، درخواست آزادی فوری تمام دانشجویان دستگیر شده و زندانیان سیاسی، بخصوص دوستان کارگرمان آقایان اسانلو، محمود صالحی، حکیمی، گوهری، غلامی و عسگری هستیم وما از تمام دوستان کارگر و از همکاران میخواهیم صدای فریاد آزادیخواهی و عدالتخواهی زندانیان سیاسی را به گوش همه مردم برسانند.
زنده باد اتحاد دانشجو و کارگر
درود بر دانشجویان
جمعی از کارگران ایران خودرو
No comments:
Post a Comment